عضو کانون عالی شوراهای اسلامی حوزه کارگری در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
هنوز یکسوم زندگی کارگران بی پاسخ است/ نباید از کارگر بیکار شده غافل شد/ مردم را باید از بلاتکلیفی خارج کرد + صوت
علی خدایی، عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار، با اشاره به وضعیت دشوار معیشتی کارگران، میگوید حتی افزایش حداقل دستمزد در سال گذشته هم تنها دو سوم هزینههای زندگی آنها را پوشش داده است. او تأکید میکند که در شرایط فعلی، سیاستگذاران باید فوراً به سراغ احیای چرخه تولید، کاهش بوروکراسی اداری و اجرای سیاستهای حمایتی هدفمند مانند توزیع مستقیم کالاهای اساسی بروند. خدایی هشدار میدهد که ادامه رکود کارخانهها، تعلیق کسبوکارها و بیتوجهی به بیکاری، آسیبهای اجتماعی و روانی جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. او معتقد است راهکارهای کمهزینه اما کارآمد، تنها مسیر حفظ معیشت طبقات فرودست در این وضعیت بحرانی است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در حالی که فضای سیاسی و امنیتی کشور اقتصاد و جامعه در یک هاله ابهام از آینده قرار گرفته است. تناقضها میان مواضع اعلامی مقامهای ارشد جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا درباره چشمانداز مذاکرات، ذهن افکار عمومی و بهویژه طبقات آسیبپذیر را درگیر کرده است. از یکسو، سخنگوی دولت، خانم مهاجرانی، صراحتاً اعلام کرده که فعلاً مذاکرات در دستور کار دولت نیست؛ و از سوی دیگر، رئیسجمهور ایالات متحده نیز بهوضوح تأکید کرده که هیچگونه گفتوگویی با ایران صورت نگرفته است. در این میانه، سرنوشت اقتصادی کشور، معیشت اقشار فرودست، و حتی امنیت روانی جامعه در حالتی از بلاتکلیفی و ابهام قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، خبرنگار اجتماعی رکنا به گفتوگو با علی خدایی عضو کانون عالی شوراهای اسلامی حوزه کارگری و تحلیلگر مسائل معیشتی، پرداخت. خدایی در این گفتوگو، تصویری از وضعیت بحرانی موجود ارائه داده و بر ضرورت اتخاذ سیاستهایی فوری، هدفمند و کمهزینه برای گذر از این مرحله تأکید کرده است.
«نباید تمام مسئولیت را بر دوش یک نهاد انداخت»
علی خدایی در ابتدای گفتوگو با اشاره به شرایط ویژه و بیسابقهای که کشور در آن قرار گرفته، میگوید: «همانطور که اشاره کردید، کشور در مقطع فعلی با شرایطی ویژه و حساس روبهروست. البته در گذشته نیز بارها از مقاطع حساس صحبت کردهایم، اما اینبار وضعیت واقعاً خاصتر از همیشه است. همین واقعیت ایجاب میکند که ما از رویکردی که بار تمام مسئولیتها را صرفاً بر دوش یک نهاد یا دستگاه خاص میگذارد، فاصله بگیریم.»
او با اشاره به تجربه روزهای اخیر و همراهی مردم در مواجهه با بحرانها، به لزوم گسترش این انسجام در سطح حاکمیت میپردازد و میگوید: «در همین چند وقت اخیر، مردم بار دیگر نشان دادند که در مواجهه با بحرانها، ظرفیت همبستگی و همیاری را دارند. حال این انتظار کاملاً مشروع وجود دارد که در سطح کلان حکمرانی نیز همین رویکرد انسجامی در دستور کار قرار گیرد. نمیتوان از مردم خواست که در همه شرایط کنار حکومت بایستند اما از سوی نهادهای مسئول شاهد تشتت یا بلاتکلیفی باشیم.»
ابهام در مذاکرات، مانع اصلی برنامهریزی اقتصادی
خدایی با نگاهی واقعبینانه به فضای مذاکراتی موجود، تصریح میکند: «امروز وضعیت کشور بهلحاظ سیاست خارجی و فضای مذاکراتی، دچار ابهام جدی است. هیچکس نمیتواند با اطمینان بگوید که مذاکرات انجام خواهد شد یا نه، و اگر هم انجام شود، در مورد چه موضوعاتی خواهد بود و نتایج آن چه خواهد شد. حتی اگر توافقی هم حاصل شود، تضمینی وجود ندارد که طرف مقابل به تعهدات خود پایبند بماند. این سطح از ابهام، اگر بدون برنامهریزی رها شود، میتواند تبعات سنگینی برای اقتصاد و معیشت مردم به همراه داشته باشد.»
او سپس وارد بحث اصلی میشود: راهحل چیست؟
چرخه تولید نباید متوقف شود
خدایی با تأکید بر اهمیت احیای تولید، صنعت و تجارت، اظهار میکند: «دولت و دیگر نهادهای مسئول باید مسیرهایی را هموار کنند که بخشهای مختلف اقتصادی—از تولید گرفته تا تجارت—بتوانند حتی در این شرایط سخت، فعالیت خود را ادامه دهند. کارگاهها، کارخانهها، کارفرمایان و کارگران باید مثل همیشه دوشادوش هم بایستند. ما در گذشته هم در شرایط سختتر ایستادگی کردیم. امروز نیز اولویت سیاستگذاریها در بخش غیرنظامی باید احیای چرخه تولید باشد، نه صرفاً تمرکز بر ابزارهای کنترل یا محدودسازی.»
او همزمان به انتظار عمومی برای تقویت امنیت نیز اشاره میکند و میگوید: «در حوزه نظامی، مردم انتظار دارند چنانچه در وقایع اخیر ضعفهایی مشاهده شده، این ضعفها بهسرعت شناسایی و برطرف شود. امنیت، پیشنیاز هرگونه رونق اقتصادی است. وقتی مردم احساس ناامنی کنند، طبیعی است که کسبوکارها هم به حالت نیمهتعطیل دربیایند. در نتیجه، بازسازی این اعتماد عمومی اولویت دارد.»
بوروکراسی و قوانین مزاحم، قاتل تولید هستند
از نگاه خدایی، یکی از موانع جدی در مسیر تولید، بوروکراسی پیچیده و مقررات زائد است. او در این خصوص میگوید: «حتی در شرایط عادی هم مقررات دستوپاگیر، فعالیت اقتصادی را دشوار کردهاند. حال که کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد، باید این محدودیتها در حوزههایی مثل مالیات، گمرک، بازرسی و دیگر ساختارهای اداری کاهش یابد. تعدیل این بوروکراسی، نهتنها ضروری، بلکه حیاتی است.»
کارگران؛ قربانیان همیشگی بیثباتی اقتصادی
بخش مهمی از گفتوگو به وضعیت جامعه کارگری اختصاص دارد. خدایی یادآوری میکند: «حتی در شرایط معمول نیز معیشت کارگران با مشکلات فراوانی روبهرو بوده است. در پایان سال گذشته، اگرچه حداقل دستمزد افزایش پیدا کرد و در نگاه اول این تصمیم مثبتی بود، اما در نهایت تنها حدود ۶۷ تا ۶۸ درصد از هزینههای زندگی کارگران را پوشش داد. یعنی باز هم، یکسوم زندگی آنها بیپاسخ ماند.»
او به تأثیر تورم در ماههای اخیر نیز اشاره میکند و میگوید: «حتی پیش از شرایط جنگی اخیر، ما شاهد تورمی بودیم که قدرت خرید کارگران را بهشدت کاهش داده است. در این فضا، اجرای سیاستهای توزیعی هدفمند در حمایت از این قشر ضروری است.»
سیاستهای توزیعی، راهکاری کمهزینه و مؤثر
خدایی با ذکر مثالی روشن، از امکان اجرای سیاستهای کمهزینه اما کارآمد سخن میگوید: «با حذف واسطهها و تمرکز بر توزیع مستقیم کالاهای اساسی، میتوان کمکهای ملموسی به کارگران ارائه کرد. نباید از کارگرانی که به دلیل تعطیلی یا رکود کارخانهها شغل خود را از دست دادهاند، غافل شد. بیکاری مستقیم بر معیشت خانوار تأثیر میگذارد و ممکن است آثار اجتماعی و روانی طولانیمدتی داشته باشد.»
او سپس تأکید میکند: «دولت باید فوراً با استفاده از منابع موجود، اقدامات حمایتی را آغاز کند. از بازگرداندن واحدهای تولیدی به چرخه تا اختصاص سبدهای حمایتی برای کارگران بیکار، همه اینها باید با فوریت در دستور کار قرار گیرد.»
مدیریت روانی جامعه؛ ضرورتی مغفولمانده
یکی از نکاتی که خدایی با صراحت به آن اشاره میکند، فقدان مدیریت روانی جامعه در رسانهها و گفتار مسئولان است: «برخی از تحلیلها و اظهارنظرهایی که از سوی کارشناسان بهویژه در صداوسیما مطرح میشود، نهتنها کمکی به آرامسازی فضای عمومی نمیکند، بلکه نوعی حس تعلیق و بلاتکلیفی را در جامعه ایجاد کرده است. این مسئله مستقیماً بر تصمیمگیری کارفرمایان، سرمایهگذاران و حتی فعالان صنفی اثر منفی دارد.»
یادآوری تجربه جنگ؛ اما با واقعبینی نسبت به تفاوتهای امروز
خبرنگار ما با اشاره به تجربه دوران جنگ تحمیلی، از خدایی میپرسد که در مقایسه با آن دوران، چه تفاوتها و شباهتهایی را میتوان برشمرد و چه راهکارهایی امروز قابل اجرا هستند؟
خدایی در پاسخ میگوید: «اگر بخواهیم واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم، باید بپذیریم که اقتصاد کشور در دوران جنگ 8 ساله تحمیلی، بهرغم همه محدودیتها، در وضعیت بهتری قرار داشت. نرخ تورم پایینتر بود، دستمزدها افزایش داشت، جمعیت کمتر بود، و منابع در دسترس دولت بیشتر بودند.»
بازگشت به تجربه تعاونیهای مصرف؛ این بار با تجدیدنظر در رویکردها
او ادامه میدهد: «شخصاً در گذشته با سیاستهای توزیعی مانند تعاونیهای مصرف محلی موافق نبودم و آنها را غیربهرهور میدانستم. اما امروز شرایط اضطراری است. در این وضعیت، باید در رویکردها بازنگری کرد و به جای راهحلهای بلندمدتِ گرانقیمت، به سراغ سیاستهایی رفت که در کوتاهمدت، اثربخش و کمهزینه باشند.»
دولت باید از پرهزینهترین مسیرها فاصله بگیرد
در پایان این گفتوگوی مفصل، خدایی چنین نتیجهگیری میکند: «امروز دولت باید از اتخاذ سیاستهایی که هزینههای سنگین به کشور تحمیل میکند، فاصله بگیرد. منابع محدود هستند و باید برای حفظ امنیت و بازسازی زیرساختها استفاده شوند. اما حتی در این شرایط، اجرای سیاستهایی کمهزینه مانند تسهیل کسبوکار، توزیع هدفمند یارانهها، حذف واسطهگری و تعدیل بروکراسی میتواند اثرگذار باشد. ما در یک دورهی گذار هستیم. آنچه اکنون بیش از هر چیز نیاز داریم، عقلانیت اقتصادی، آرامسازی روانی جامعه، و تقویت روحیه جمعی است.»
ارسال نظر