رکنا: مرد عراقی که سه سال پیش همسر ایرانی اش را کشته و از سوی دادگاه به خاطر اعتقادش به مهدورالدم بودن قربانی به 10 سال زندان و پرداخت دیه محکوم شده بود از زندان نامه ای به قضات دادگاه نوشت و…
رکنا: من در سن سه سالگی پدر خود را در سانحه تصادف از دست داده و مادرم هم بعد از یک سال ازدواج کرد و تحت سرپرستی پدربزرگم قرار گرفتم .....
رکنا: یک ماه از برگشتن سعید به ایران میگذشت. بعد از 15 سال دوری از وطن و خانواده، حالا با مدرک دکترا و یک دنیا دلتنگی به خانه برگشته بود.
رکنا: ماندانا هرگز تصورش را هم نمیکرد وقتی شوهرش را سورپرایز کند، زندگی مشترکش از هم میپاشد. ماندانا که مهمانی بزرگی به مناسبت روز تولد شوهرش، ترتیب داده بود، به جای شوهرش، خودش سورپرایز شد و از…
رکنا: وقتی همسرم مرا با 2 فرزندم رها کرد و به خانه پدرش رفت تازه فهمیدم که چه اشتباهات بزرگی را در زندگی مرتکب شده ام اما نه من اراده ای برای جبران اشتباهاتم دارم و نه همسرم حاضر است بار دیگر در…
رکنا: پدرم پسرهای هم سن و سال فامیل را با من مقایسه می کرد و میگفت: پسر فلانی پیشرفت کرده و آنیکی دکتر و مهندس شده و تو... .
رکنا: «شوهر سابق همسرم مرتب جلوی در خانه ما میآید و با فحاشی همه خانوادهام را تهدید میکند، برای همین دیگر از این همه ترس و دلهره خسته شدم و میخواهم هم خودم و هم همسر و فرزندانش را برای همیشه…
رکنا: با آن که «جبار» مشکل جسمانی داشت و بیمار بود ولی من به خاطر آینده فرزندانم حاضر شدم با او ازدواج کنم. این در حالی بود که ...
رکنا: ساعت کاری تمام شد، مثل همیشه آماده رفتن به خانه شدیم و باز مثل روزهای دیگر در راه بازگشت به جسدهایی که در آن روز دیده بودم فکر میکردم. آن شب چون خیلی خسته بودم زود به خواب رفتم و خواب عجیبی دی…
رکنا: کارهایم خیلی زود جفتوجور شدند و به استخدام قراردادی یک شرکت دولتی درآمدم. دوسال گذشت. خانوادهام اصرار داشتند زن بگیرم. آنها اسم چند دختر را ردیف کرده بودند و نظرم را میخواستند؛ اما من…
رکنا: جوانیام را به پایش سوزاندهام. کسوکاری نداشتم و در تمام این سالها دم نزدم. من با مردی زیر یک سقف زندگی کردم که بویی از معرفت و رفاقت و صداقت نبرده است.
رکنا: زوج جوان که در کلاس های خودشناسی با هم آَشنا شده بودند پس از سال زندگی مشترک به تفاهم در طلاق رسیدند.