تهران در دود و مسئولان فقط آمار می‌دهند و علل را تکرار می کنند، اما هیچ کاری نمی‌کنند!
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در تهران  که هر زمستان زیر پتوی دود و ذرات معلق دفن می‌شود، مسئولان دوباره همان جملهٔ تکراری را به مردم تحویل داده‌اند: «۶۰ درصد آلودگی از منابع متحرک است.» جمله‌ای دقیق، آماری، علمی اما بی‌خاصیت.

سال‌هاست که دستگاه‌های مختلف این عددها را اعلام می‌کنند، سیاهه انتشار منتشر می‌شود، نشست‌های تخصصی برگزار می‌شود، اما آنچه در خیابان‌های تهران جریان دارد نه سیاست کاهش آلودگی است و نه بهبود کیفیت ناوگان؛ تنها عدد و آمار است که مثل دود هر روز در هوا پخش می‌شود و بی‌نتیجه می‌ماند.

احمد طاهری، رییس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط‌زیست، بار دیگر همین واقعیت تلخ را تکرار کرده است و گفته است: ۶۰ درصد ذرات معلق تهران از «منابع متحرک» است؛ یعنی خودروها، موتورها، کامیون‌ها و اتوبوس‌ها. ۸۰ درصد آلاینده‌های گازی نیز از همین بخش می‌آید. سهم‌ها هم مشخص‌اند:

۱۴ درصد خودروهای سواری،

۱۰ درصد موتورسیکلت‌ها،

۲۵ درصد کامیون‌ها؛

اتوبوس‌ها هم وضعیتی مشابه دارند."

اما پرسش اصلی اینجاست که  وقتی همه چیز این‌قدر دقیق و روشن است، چرا هیچ تغییری در واقعیت تلخ هوای تهران دیده نمی‌شود؟آمارهایی که فقط برای تکرار ساخته شده‌اند، نه برای تصمیم‌گیری.

مشکل امروز دیگر ندانستن نیست. سال‌هاست که کارشناسان می‌گویند ناوگان فرسوده نقش غالب در آلودگی دارد. سال‌هاست می‌گویند موتورسیکلت‌های کاربراتوری بزرگ‌ترین بمب‌های آلایندگی‌اند. ده سال است درباره کامیون‌های فرسوده و اتوبوس‌های در گل مانده در پارکینگ‌های شهرداری هشدار داده شده.

اما سیاست اجرایی کجاست؟برنامه جایگزینی کدام است؟نوسازی چه شد؟طرح کاهش واقعی کجاست؟پول صندوق هوای پاک چه شد؟این اعداد اگرچه دقیق‌اند، اما فقط توصیف فاجعه هستند، نه راه‌حل آن.

تهران در بن‌بست تصمیم‌گیری

در شهری که ۴ میلیون خودرو روزانه در حال رفت‌وآمدند،بیش از ۳.۵ میلیون موتورسیکلت عمدتاً کاربراتوری فعال‌اند،عمر کامیون‌ها و اتوبوس‌ها گاه به ۳۰ سال می‌رسد،دیگر دانستن نقش «۶۰ درصدی منابع متحرک» تنها تبدیل شده به یک شعار، یک تیتر خبری، یک اعتراف بی‌عمل.

چرا؟ چون هیچ‌کس حاضر نیست وارد اصلاحات دردناک و پرهزینه شود. نهادهای مسئول ترجیح می‌دهند آمار ارائه دهند تا اینکه تصمیم سخت بگیرند. در یک سمت وزارت صمت و خودروسازان‌اند که سال‌ها استاندارد را عقب انداختند؛ در سمت دیگر شهرداری است که از نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی عقب مانده؛ پلیس راهور هزار بار از ضرورت اسقاط گفته، اما ابزار قانونی ندارد؛ سازمان محیط‌زیست هم که نقش ناظر بی‌اختیار را بازی می‌کند.

نتیجه؟هر سال زمستان، ماسک‌ها بازمی‌گردند؛ مدارس تعطیل می‌شوند؛ حمل‌ونقل عمومی از نفس می‌افتد و شهر در مه سمی فرو می‌رود.

آلودگی تهران محصول «دانستن زیاد و عمل صفر» است

این گزارش‌های تکراری تنها یک کاربرد دارد که  انتقال مسئولیت به دیگران. هر نهادی با انتشار عدد و نمودار خود را تبرئه می‌کند.اما مردم تهران به آمار جدید احتیاج ندارند. آنها تغییر می‌خواهند. اتوبوس پاک می‌خواهند. خطوط ریلی گسترده‌تر می‌خواهند. کامیون‌های نو و استاندارد می‌خواهند. موتورسیکلت برقیِ واقعی و قابل خرید می‌خواهند.وقتی هر سال «علت» تکرار می‌شود و هیچ اراده‌ای برای برخورد با آن شکل نمی‌گیرد، آلودگی هوا نه یک بحران زیست‌محیطی، بلکه نمادی از بی‌عملی مزمن در مدیریت شهری و ملی است.

تهران با آمار پاک نمی‌شود.با اراده پاک می‌شود.و این همان چیزی است که سال‌هاست دیده نمی‌شود.

 

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی