پدر برای دفاع از جان خود سر پسر معتادش را خرد کرد
حوادث رکنا: پدر ۷۷ساله برای نجات جان خود، پسر ۲۷ساله معتادش را با بلوک سیمانی کشت.

به گزارش رکنا، سال ها بود که درمرداب هولناک مواد افیونی دست وپا می زد و هر روز بیشتر ازگذشته درتوهم مواد مخدرصنعتی فرو می رفت تا جایی که مزاحمت ها وتهدیدهایش برای خانواده آزاردهنده شده بود. چند سال قبل وقتی توهم خطرناک افکارش را تسخیرکرد ناگهان به سوی پدرش دویدتا او را به قتل برساند.پدرکه چهره ترسناک وشیطانی پسرش را دید ،هراسان و سراسیمه به طبقه دوم ساختمان دوید اما پسرمتوهم رهایش نمی کرد.پدر پیرفقط چندثانیه تا «مرگ»فاصله داشت که دریک لحظه برای فرار از چنگ پسرش،خود را از طبقه دوم ساختمان به پایین پرت کرد و استخوان پاهایش شکست! اما جگرگوشه اش بود و نمی توانست او را به حال خود رها کند.
اعضای خانواده برای نجات او از«مرداب افیون»هرکاری می توانستند انجام دادند،به گونه ای که۷ باردر مرکز ترک اعتیاد بستری اش کردند،ولی همه این تلاش ها بی فایده بود و او بازهم مصرف انواع مخدرصنعتی را ازسر می گرفت. آخرین بارحدود یک ماه قبل بود که «محمد»از مرکز ترک اعتیاد مرخص شد، ولی خیلی زود ابزار استعمال کمیکال و شیشه(نوعی موادمخدر)را به دست گرفت و دوباره در لجنزار اعتیاد فرو رفت. توهم های ترسناک بازهم به سراغش آمد تا جایی که دیگر خانواده اش امنیت جانی نداشتند اما ماجرای این جنایت وحشتناک در اواخر شب دوشنبه هنگامی رقم خورد که پسرجوان۲۷ ساله مشغول مصرف موادمخدرشد.
پدر و مادرش نیز در بیرون از منزل به سر می بردند تا این که زمان بازگشت آن ها به خانه فرا رسید. وقتی مادرکلید درحیاط را درون قفل چرخاند و زوج کهنسال قدم به منزل گذاشتند،ناگهان دوباره با چهره ترسناک پسرشان روبرو شدند که به سمت آن ها می آمد. جوان متوهم ،مادرش را شناخت اما تصورکرد مردی که همراه مادرش قدم به درون حیاط گذاشته ،غریبه ای است که با مادرش همراه شده است.او در یک چشم برهم زدن گلوی پدر پیرش را گرفت تا او را خفه کند.پیرمرد۷۷ ساله بازهم خود را درآستانه«مرگ»می دید به ناچار با فرزند جوانش درگیر شد. او زخم گلویش را فراموش کرد و دراثنای زد وخورد پسرش را که به خاطر مصرف موادمخدرتعادلی نداشت ،روی زمین انداخت و از شدن ترس و وحشتی که بروجودش غلبه کرده بود،بلوک سیمانی بزرگ را بلند کرد و آن را محکم برسر فرزندش کوبید. خون فواره زد ولی او دیگر حال خود را نمی فهمید و ضربات دیگر را نیز محکم تر فرود آورد،به گونه ای که سر پسرش متلاشی شد.
در همین حال با خونسردی درصحنه جنایت باقی ماند تا این که نیروهای کلانتری خلق آباد درجریان این حادثه تکان دهنده قرارگرفتند و مراتب را در دقایق اولیه بامداد روزگذشته به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند
این تماس انتظامی اگرچه خواب را از چشمان مقام قضایی ربود اما با توجه به حساسیت این جنایت هولناک وجلوگیری ازعواقب احتمالی،بی درنگ دستورهای محرمانه ای را برای بازداشت متهم یا متهمان و حفظ صحنه قتل صادرکرد و خود نیز درحالی به سوی روستای فرخد(معروف به قمصر خراسان)حرکت کرد که چتر سیاه شب برفراز آسمان شهر گسترانیده شده بود.
خودروی حامل قاضی دکتر صادق صفری ،با سرعت در جاده روستایی خارج از شهر،اژدهای سیاه را از زیر چرخ هایش عبور می داد تا این که بعد از طی کیلومترها،بالاخره خودرو در خیابان شهید امیری روستای فرخد و مقابل منزلی متوقف شد که داخل باغی سرسبز با درختان میوه قرارداشت.دقایقی بعد با حضور قاضی با تجربه شعبه ۲۵۵ داسرای عمومی وانقلاب و گروه جنایی پلیس آگاهی مشهد درحالی تحقیقات تخصصی درباره این ماجرای تکان دهنده شروع شد که دکتر شیخی نژاد(پزشک قانونی)با معاینه جسد تشخیص داد حدود ۲ ساعت از مرگ جوان ۲۷ ساله می گذرد. بلوک سیمانی و سنگ های بزرگ خون آلود که درکنار جسد خودنمایی می کرد،حکایت از دلخراش ترین جنایت خانوادگی داشت،چرا که سرجسد کاملا متلاشی شده بود.
مادر«محمد-ر»که او نیز چندان تاثری درچهره اش دیده نمی شد،با ابراز ناراحتی و گلایه های شدید از رفتارهای خطرناک پسرمعتادش به قاضی ویژه قتل عمد گفت: ازرفتارهای نامتعارف او خسته شده بودیم. پسرم با مصرف انواع مخدرصنعتی دچار توهم می شد تا این که بعد از ورود به خانه ،پدرش را مرد غریبه ای دید که با من قدم به منزل گذاشته است به همین دلیل هم به سوی پدرش حمله ور شد که این حادثه رخ داد.پیرمرد ۷۷ ساله متهم به قتل هم درحالی که چگونگی فرود آوردن ضربات مهلک بلوک سیمانی به سرفرزند جوانش را در حضور قاضی دکتر صادق صفری باز سازی می کرد، به مقام قضایی گفت:او از یک ماه قبل که از مرکز ترک اعتیاد مرخص شد مدام کمیکال مصرف می کرد،اما امروز گویی نوع دیگری ازموادمخدر را هم استعمال کرده بود. وقتی من و مادرش وارد باغ شدیم او درحالی که مرا مردی غریبه می دید،درحیاط را قفل کرد و گلویم را فشرد. من هم برای نجات جانم با او درگیر شدم و زمانی که تعادلش را از دست داد چند بار بلوک سیمانی را به سرش کوبیدم تا متلاشی شد!
تحقیقات بیشتر برای روشن شدن ابعاد دیگر این جنایت وحشتناک همزمان با بازداشت متهم به قتل درحالی ادامه یافت که بررسی های تخصصی تا ۷ صبح روز گذشته به طول انجامید و قاضی صفری برای رسیدگی به دیگر پرونده های جنایی به طرف دادسرای مشهد حرکت کرد.
ارسال نظر