۲۴ سال است ازدواج کردم و یک فرزند دارم. همسرم از قبل ازدواج اعتیاد داشت و حدود سه ماه پیش به دلیل فشارهای خانواده بخصوص پسرم ترک کرد. هر چند قبلاً هم اصلا مرد مسئولیت پذیری نبود و از نظر اخلاقی خیلی مشکل داشتیم ولی الان بشدت از او وحشت دارم. تعادل روانی ندارد و هر چه دم دستش باشد میزند و میشکند. تا الان چندین بار قصد کشتن من و پسرم را داشته است. جالب اینجاست که روز بعد نگاهم میکند و میخندد و میگوید من کاری به تو ندارم. نمیدانم باید چکار کنم لطفاً راهنماییم کنید.
ارسال نظر