من ۲۹سالم است و ۱۴ سال است که ازدواج کردم و دو دختر دارم. با عشق ازدواج کردم یعنی من که برای شوهرم میمردم او را نمیدانم... چند سال اخیر وقتی دعوامان میشود جلوی دخترهامون فحش و ناسزاگویی میکند و طلاهایم را از دستم در میآورد و میگوید برو خانه بابات و کتک میزند. در دعواي اخیر هم که یک ماه پیش بود به من گفت برایم غریبه هستی و نمیخواهم در خانه ام باشی ولی من به خاطر بچه هایم نرفتم.
ارسال نظر