زندگی نابغه ای که 255 سال از تولدش می گذرد
رکنا: لودویگ فان بتهوون، نابغه موسیقی جهان که 255 سال از تولدش میگذرد با آثار بینظیرش همچنان نماد تاثیر عمیق بر موسیقی و الهامبخش هنرمندان است.
به گزارش رکنا، دویست و پنجاه و پنج سال از تولد نابغهای گذشته است که نامش با موسیقی کلاسیک گره خورده است. «لودویگ فان بتهوون »، آهنگسازی که موسیقی را برای همیشه دگرگون کرد، همچنان جایگاهی برجسته در تاریخ دارد. این موسیقیدان بزرگ، با وجود ناشنوایی، توانست اثری جاودانه از خود برجای بگذارد.
«بتهوون» بیش از هر آهنگساز دیگری تاثیر عمیقی بر موسیقی بر جای گذاشت. او نمونهای از یک موسیقیدان برجسته بهشمار میرود که از ویژگیهای یک قهرمان رمانتیک برخوردار بود؛ پرشور و آگاه به مسائل زمانه. امروز مصادف با دویست و پنجاه و پنجمین سالگرد تولد این نابغه بزرگ است.
از سمفونی پنجم او که طی جنگ جهانی دوم به نماد امید برای متحدین تبدیل شد تا قطعات پیانوی معروفی مانند «سونات مهتاب» که پیانیستهای مبتدی با آن آشنا میشوند، این آثار فقط بخشی کوچک از میراث عظیم «بتهوون» را نشان میدهند.
اهمیت واقعی این آهنگساز و گستره دستاوردهای او فراتر از قطعات شناختهشده است. در واقع، تاثیر «بتهوون» بر تاریخ آنچه که بهعنوان موسیقی کلاسیک میشناسیم، بیبدیل بوده است.
مسیر زندگی او
در دوران قبل از «بتهوون»، موسیقی اغلب به صورت سفارشی برای کلیسا، حامیان ثروتمند یا دربارهای اشراف اروپا ساخته میشد. آهنگسازان آن زمان نیز گاهی توانستند محدودیتها را پشت سر گذاشته و آثار شخصی و زیبا خلق کنند. اما «بتهوون» مفهوم استقلال هنری را به سطحی بیسابقه رساند.
او در شهر بن چشم به جهان گشود. پدرش که خوانندهای تنور در خدمت اسقفاعظم کلن بود، نخستین درسهای موسیقی را به او آموخت. «لودویگ» از ۱۰ سالگی آموزش رسمی موسیقی و آهنگسازی را آغاز کرد و در دوران نوجوانی چند قطعه آهنگ منتشر کرد، اما بسیاری از کارهای اولیه او در زمان حیاتش شنیده نشد.
مشکلات خانوادگی باعث شد «لودویگ» جوان مسئولیت تأمین خانواده را به عهده بگیرد. او با تدریس و نوازندگی ویولا امرار معاش میکرد. سپس به وین رفت، نزد «هایدن» تحصیل کرد و بهعنوان یک پیانیست برجسته، جایگاهی درخور پیدا کرد. حمایت حامیان ثروتمند نیز نقشی کلیدی در زندگی او ایفا کرد. نخستین اجرای عمومی «بتهوون» در سال ۱۷۹۵ بود؛ اجرایی که طی آن «کنسرتو شماره دو» خود را نواخت.
سدهای پرتلاطم
دوران زندگی «بتهوون» با تغییرات عظیم سیاسی و اجتماعی همراه بود. ایالات متحده تازه تأسیس شده بود، انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ جهان را تکان داده بود و ناپلئون به قدرت رسید. همزمان، انقلاب صنعتی نیز تحولی بزرگ در جامعه ایجاد کرد. این دوره، عصر تغییر و تحول در هنر بود و سبک رمانتیسم در ادبیات جای خود را پیدا کرده بود.
اگر بخواهیم برای «بتهوون» چیزی معادل در دیگر هنرها بیابیم، شاید «فرانسیسکو گویا» بهترین مثال باشد. این هنرمند نیز مانند «بتهوون» در میانه دو سبک ایستاده بود و از نقاشی دربار به نقاشی انقلابی و فردگرایانه گذار کرد. مسیر زندگی او و ناشنواییاش شباهتهایی با سرنوشت «بتهوون» دارد.
چرا بتهوون جاودانه است؟
آثار موسیقایی «بتهوون» اغلب به سه دوره اصلی تقسیم میشوند: آغازین، میانی و پایانی. اما از سال ۱۸۰۰ به بعد، موسیقی او دائماً در حال تغییر بود. او مرز میان موسیقی کلاسیک و رمانتیک را تعریف کرد.
آثاری که در دهه بیستسالگی خود نوشت، مانند کنسرتو پیانو و کوارتتهای زهی اولیه، هنوز متعلق به دنیای «هایدن» و «موتسارت» به نظر میرسیدند، اما نشانهایی از خلاقیت مستقل او در این آثار دیده میشد.
سمفونی سوم او، با عنوان «Eroica»، که در سال ۱۸۰۵ اجرا شد، نمونهای بارز از تحول موسیقیایی بود. این اثر به ناپلئون تقدیم شد، زیرا «بتهوون» در او نماد آرمانهای دموکراتیک و انقلابی میدید. اما بعداً، هنگامی که ناپلئون خود را امپراتور اعلام کرد، «بتهوون» با خشم نام او را حذف کرد.
در همین دوران، «بتهوون» به ناشنوایی خود پی برد. او در نامهای معروف به نام «وصیتنامه هایلیگنشتات» از اراده خود برای غلبه بر مشکلات نوشت. او نهتنها از این بحران عبور کرد، بلکه موسیقی خود را به سطحی جدید رساند.
سمفونیهای پنجم و ششم او بعد از این نقطه، نشاندهنده تحول عظیم در فرم سمفونی بودند؛ همچنین سمفونی هفتم او نیز بیمانند بود. اگرچه ناشنوایی او روز به روز شدیدتر میشد و در دهه پایانی عمرش ناچار بود از دفترچههای یادداشت برای ارتباط با دیگران استفاده کند، میراث او همچنان زنده است و بهعنوان یک آهنگساز بزرگ و بیبدیل، که بر تاریخ موسیقی تاثیر عمیقی گذاشته، شناخته میشود.
ارسال نظر