چگونه بر حس ناکارآمدی غلبه کنیم؟ اصول علمی و عملی برای رشد فردی
رکنا: احساس ناکارآمدی و بیکفایتی از تجربههای رایج انسانهاست که با استفاده از خوددلسوزی و شناخت ارزشهای درونی میتوان بر آن غلبه کرد و مسیر رشد فردی را هموار ساخت.
به گزارش رکنا، مطالعات حاکی از آن هستند که حتی موفقترین افراد نیز گاهی دچار احساس بیکفایتی میشوند و کارشناسان روانشناسی تاکید دارند که خوددلسوزی و درک ارزشهای درونی اهمیت بالایی در کنترل این حس دارند.
حس کافی نبودن؛ تجربهای رایج ولی چالشبرانگیز
بسیاری از انسانها در طول زندگی خود، حداقل یک بار با حس «به اندازه کافی خوب نبودن» روبهرو میشوند. گاهی این احساس گذرا است اما گاهی آنقدر شدت میگیرد که بر اعتمادبهنفس ، تصمیمات و حتی مسیر زندگی تاثیر منفی میگذارد. این پدیده معمولاً محدود به یک گروه خاص نیست و حتی افراد حرفهای و شناختهشده نیز ممکن است گمان کنند که شایسته موفقیتهایشان نیستند.
سندرم فریبکاری و احساس ناتوانی
روانشناسان به سندرمی به نام «imposter syndrome» اشاره میکنند که در آن فرد موفقیتهای خود را ناشی از شانس یا کمک دیگران تلقی میکند و در درون خود همچنان احساس کمارزشی دارد. این مسئله نه تنها فرهنگی یا منطقهای نیست، بلکه از مرزهای جغرافیایی فراتر میرود و در میان افراد در سراسر جهان دیده میشود.
ریشهها در کودکی
احساس بیکفایتی غالباً از کودکی نشأت میگیرد. رفتارهایی مانند مقایسه شدن با دیگران، نادیده گرفته شدن توسط والدین، شنیدن گفتههای تحقیرآمیز یا کمبود حمایت عاطفی کافی، میتوانند منجر به شکلگیری این باور در کودک شوند که «کافی نیستم». اگر این دیدگاه اصلاح نشود، ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد و به شکل اضطراب، ترس از شکست و خودانتقادی افراطی بروز پیدا کند.
نقش واکنش افراد نسبت به گذشته
با وجود اثرات تجربیات کودکی، مسیر زندگی افراد به میزان واکنشهایشان وابسته است. داستانهای تاریخی زیادی از انسانهایی وجود دارد که علیرغم مواجهه با شرایط دشوار، توانستند به موفقیت برسند. این افراد به درک ارزشهای ذاتی خود دست یافتند و باور کردند شکست و اشتباه بخشی طبیعی از زندگی هر فرد هستند.
خوددلسوزی؛ رویکردی موثر
کارشناسان روانشناسی بر ضرورت تمرکز بر «خوددلسوزی» به عنوان راهکاری برای مقابله با احساس کمارزشی تاکید دارند. خوددلسوزی شامل توجه آگاهانه به احساسات بدون سرزنش خود و پذیرش آنهاست. بهعنوان مثال، لحظهای توقف کنید، دغدغههای خود را شناسایی نمایید و اجازه دهید احساسات شما مشخص شوند. حتی نامگذاری احساسات موجب کاهش شدت آنها میشود.
تقویت مهربانی با خود
بسیاری افراد به خود بسیار سختگیرتر از دیگران هستند. اما تغییر گفتوگوی درونی از حالت سرزنش به حمایتی و مهربانانه میتواند اثرات مثبتی بر روحیه داشته باشد. جملاتی نظیر «این شرایط سخت است و طبیعی است که احساس ناراحتی داشته باشی» میتوانند اولین قدم برای بهبود ارتباط با خود باشند.
مراجعه به متخصص؛ نشانه مسئولیتپذیری
در شرایطی که احساس مداوم شرم یا بیارزشی به فرد فشار میآورد، مشورت با روانشناس اقدامی اساسی و سازنده به شمار میآید. کمک گرفتن از متخصص نه تنها ضعف نیست، بلکه نشانهای از تلاش برای مراقبت از سلامت روان است.
پیامی مهم در مسیر رشد
در نهایت، باید پذیرفت که انسان بودن به معنای بینقص بودن نیست. همه ما با مجموعهای از توانمندیها، ضعفها، موفقیتها و شکستها ترکیبی منحصربهفرد داریم. تلاش، اصالت، و رشد، ارزش واقعی انسان را تعیین میکنند؛ کافی بودن در همان چیزی است که هستید.
ارسال نظر