آرایه چیست؟ / انواع آرایه ادبی
رکنا: آرایههای ادبی به تکنیکها و شیوههای خاصی گفته میشود که در زبان و شعر برای زیباسازی، تأثیرگذاری بیشتر یا ایجاد جلوههای خاص استفاده میشوند. این آرایهها باعث میشوند زبان زیبا و پرمعناتر به نظر برسد و پیام بهطور مؤثرتری منتقل شود.
به گزارش رکنا، آرایههای ادبی ابزارهایی هستند که در زبانشناسی و بهویژه در شعر و نثر ادبی بهکار میروند تا اثر هنری عمق بیشتری پیدا کند و مفاهیم بهطور زیباتر، تأثیرگذارتر یا برجستهتر منتقل شوند. این آرایهها با دستکاری در زبان، ساختار جملات یا استفاده از تصاویر خاص باعث میشوند تا خواننده یا شنونده با تأثیر عاطفی بیشتری با متن ارتباط برقرار کند.
انواع آرایه ادبی
آرایههای ادبی متنوعی وجود دارند که هرکدام به شیوهای خاص به زیبایی و تأثیرگذاری زبان کمک میکنند. این آرایهها را میتوان به دستههای مختلفی تقسیم کرد. در ادامه، برخی از مهمترین انواع آرایههای ادبی را معرفی میکنیم:
| نوع آرایه ادبی | تعریف | مثال |
|---|---|---|
| استعاره | نسبت دادن ویژگی به چیزی بدون استفاده از "مانند" یا "چون" | "دریا قلب آرامش است." |
| تشبیه | مقایسه دو چیز با استفاده از "مانند" یا "چون" | "چشمانش مانند دو ستاره درخشان بود." |
| کنایه | اشاره غیرمستقیم به چیزی بهجای ذکر مستقیم آن | "دستهای او سخاوتمندانه است." |
| مجاز | استفاده از بخشی برای کل یا برعکس | "دستهای کارگر بهزودی زمین را شخم میزند." |
| حسن تعلیل | استفاده از واژههای ملایم یا محترمانه برای بیان مفهوم | "او از دنیا رفت" به جای "مرده است" |
| مبالغه | اغراق در بیان ویژگیها یا ویژگیهای چیزی | "آنقدر گرسنهام که میتوانم یک کوه غذا بخورم." |
| سجع | تکرار صداهای مشابه در کلمات برای ایجاد زیبایی صوتی | "بر بام بلندی به برف بدم." |
| آیا | تضاد یا دوگانگی میان دو مفهوم یا عبارت | "روزها بلند و شبها کوتاه است." |
| حذف | حذف برخی کلمات برای ایجاد تأکید یا جلوگیری از تکرار | "او رفت و من ماندم." (حذف فعل "بودم") |
| آزمایش | تغییر ترتیب طبیعی کلمات برای تأکید یا زیبایی | "چشمانت زیباست" (با تغییر جایگاه صفت) |
| حسآفرینی | استفاده از کلمات برای تحریک حواس پنجگانه و ایجاد تصاویری ذهنی | "صدای گوشخراش موتورها در شب، خواب را از چشمانم ربود." |
| تشخیص | دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء یا مفاهیم غیر انسانی | "باد با خشونت درختها را میلرزاند." |
| کنایات حسی | ترکیب حواس مختلف در یک تصویر ذهنی | "آوای شیرین رنگها را در هوا حس میکنم." |
| مقابله | استفاده از ساختارهای مشابه در جملات یا عبارات برای ایجاد هماهنگی یا تأکید | "خواب شب و روز متفاوت است." |
| تعجب | بیان احساسات بهطور غیرمستقیم و شدید | "چه شگفتانگیز!" |
| اقتباس | اشاره به رویدادها یا شخصیتهای تاریخی یا فرهنگی بهطور غیرمستقیم | "به یاد افلاطون، حقیقت از آنِ توست." |
| مغالطه | جملات متناقض که در ظاهر غیرممکن به نظر میرسند ولی معنای عمیقی دارند | "این خاموشی پر از فریاد است." |
1. آرایههای معنایی
این آرایهها بیشتر بر معنای واژهها و نحوهی استفاده از آنها تمرکز دارند. در این گروه، تکنیکهای خاصی به کار میروند تا معنای کلمات و جملات برجستهتر یا تغییر کند.
استعاره (Metaphor): نسبت دادن یک ویژگی به چیزی بدون استفاده از واژههای "مانند" یا "چون".
تشبیه (Simile): مقایسه دو چیز با استفاده از واژههای "مانند" یا "چون".
کنایه (Metonymy): اشاره غیرمستقیم به چیزی بهجای ذکر مستقیم آن.
مجاز (Synecdoche): استفاده از بخشی برای کل یا برعکس.
حسن تعلیل (Euphemism): استفاده از واژههایی برای بیان ملایم یا محترمانهتر یک مفهوم.
مبالغه (Hyperbole): اغراق در بیان ویژگیها یا ویژگیهای چیزی.
کاهش (Litotes): استفاده از عبارات منفی برای بیان یک ویژگی یا تأکید بر چیزی بهطور کمتری.
2. آرایههای صوتی
این آرایهها بیشتر به جنبههای صوتی زبان توجه دارند و از تکرار صداها یا واژهها برای ایجاد زیبایی، موسیقی یا ریتم در زبان استفاده میکنند.
سجع (Alliteration): تکرار صداهای مشابه در کلمات.
تکلف (Assonance): تکرار صدای واژهها به ویژه در هجاهای بلند.
قافیه (Rhyme): استفاده از واژههای همقافیه در پایان مصرعها یا جملات.
جناس (Pun): به کار بردن دو واژه که از نظر صوتی مشابهاند ولی معانی مختلف دارند.
3. آرایههای نحوی (سینتکسی)
این آرایهها به ساختار جملهها و نحوهی ترکیب کلمات در جملات پرداخته و با تغییر ساختار جملات به زیبایی و تأثیرگذاری متن افزوده میشوند.
آیا (Antithesis): تضاد یا دوگانگی میان دو مفهوم یا عبارت.
مقابله (Parallelism): استفاده از ساختارهای مشابه در جملات یا عبارات برای ایجاد تأکید یا هماهنگی.
حذف (Ellipsis): حذف برخی کلمات برای ایجاد تأثیر بیشتر یا جلوگیری از تکرار.
آزمایش (Anastrophe): تغییر ترتیب طبیعی کلمات در جمله برای ایجاد تأکید یا زیبایی.
4. آرایههای تصویری
این آرایهها به ایجاد تصاویری ذهنی از طریق واژهها و جملات پرداخته و با کمک حواس پنجگانه، تصویری زنده و قابل لمس در ذهن خواننده ایجاد میکنند.
حسآفرینی (Imagery): استفاده از کلمات و توصیفها برای تحریک حواس مختلف و ایجاد تصاویر ذهنی.
تشخیص (Personification): دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء یا مفاهیم غیر انسانی.
کنایات حسی (Synesthesia): ترکیب حواس مختلف در یک تصویر ذهنی (مثلاً حس بویایی با دیداری).
5. آرایههای زمانی و مکانی
این آرایهها بیشتر به ایجاد تأثیرات خاص در زمینه زمان یا مکان مربوط میشوند.
زمانپردازی (Anachronism): استفاده از زمان یا مفهومی که به زمان خاصی تعلق ندارد، برای ایجاد تأثیر یا تضاد.
تأخیر (Foreshadowing): اشاره به رویدادهای آینده بهطور غیرمستقیم یا از قبل.
6. آرایههای بلاغی
این آرایهها بیشتر به زیباییشناسی و بلاغت متن میپردازند و برای ایجاد تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب استفاده میشوند.
تعجب (Exclamation): بیان احساسات بهطور غیرمستقیم و شدید.
اقتباس (Allusion): اشاره به رویدادها، شخصیتها یا مفاهیم تاریخی، فرهنگی یا مذهبی بدون ذکر مستقیم آنها.
استفهام بلاغی (Rhetorical Question): استفاده از سوالاتی که نیازی به پاسخ ندارند و فقط برای تأکید یا ایجاد تأثیر بهکار میروند.
7. آرایههای سبکشناختی
این آرایهها بیشتر بر سبک خاص نویسنده یا شاعر تمرکز دارند و از آنها برای تمایز دادن یک اثر از آثار دیگر استفاده میشود.
مقابلههای معنایی (Antonomasia): استفاده از اسمهای خاص یا ویژگیهای فردی بهجای نام عمومی برای تأکید بر یک ویژگی خاص.
مغالطه (Paradox): استفاده از جملات متناقض که در ظاهر غیرممکن به نظر میرسند ولی در نهایت معنای عمیقی دارند.
شیوه یافتن آرایه های ادبی
![]()
پیدا کردن آرایههای ادبی در یک متن نیازمند دقت در تحلیل زبان و توجه به جنبههای معنایی، ساختاری، و صوتی جملات است. هر نوع آرایه ادبی ویژگیهای خاص خود را دارد که به شما کمک میکند تا آنها را شناسایی کنید. در ادامه، شیوههای پیدا کردن هرکدام از آرایههای ادبی را توضیح میدهیم:
| آرایه ادبی | شیوه شناسایی | مثال |
|---|---|---|
| استعاره | نسبت دادن ویژگی به چیزی بدون استفاده از "مانند" یا "چون" | "دریا قلب آرامش است." |
| تشبیه | استفاده از واژههای "مانند" یا "چون" برای مقایسه دو چیز | "چشمانش مانند دو ستاره درخشان بود." |
| کنایه | اشاره غیرمستقیم به چیزی بهجای ذکر مستقیم آن | "دستهای او سخاوتمندانه است." |
| مجاز | استفاده از بخشی برای کل یا برعکس | "دستهای کارگر بهزودی زمین را شخم میزند." |
| حسن تعلیل | استفاده از واژههای ملایم یا محترمانه برای بیان مفهوم | "او از دنیا رفت" به جای "مرده است." |
| مبالغه | اغراق در بیان ویژگیها یا ویژگیهای چیزی | "آنقدر گرسنهام که میتوانم یک کوه غذا بخورم." |
| سجع | تکرار صداهای مشابه در واژهها برای ایجاد زیبایی صوتی | "بر بام بلندی به برف بدم." |
| آیا | تضاد یا دوگانگی میان دو مفهوم یا عبارت | "روزها بلند و شبها کوتاه است." |
| حذف | حذف برخی کلمات برای ایجاد تأکید یا جلوگیری از تکرار | "او رفت و من ماندم." (حذف فعل "بودم") |
| آزمایش | تغییر ترتیب طبیعی کلمات بهمنظور ایجاد تأکید یا زیبایی | "چشمانت زیباست" (با تغییر جایگاه صفت) |
| حسآفرینی | استفاده از کلمات برای تحریک حواس پنجگانه و ایجاد تصاویری ذهنی | "صدای گوشخراش موتورها در شب، خواب را از چشمانم ربود." |
| تشخیص | دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء یا مفاهیم غیر انسانی | "باد با خشونت درختها را میلرزاند." |
| کنایات حسی | ترکیب حواس مختلف در یک تصویر ذهنی | "آوای شیرین رنگها را در هوا حس میکنم." |
| مقابله | استفاده از ساختارهای مشابه در جملات یا عبارات | "خواب شب و روز متفاوت است." |
| تعجب | بیان احساسات بهطور غیرمستقیم و شدید | "چه شگفتانگیز!" |
| اقتباس | اشاره به رویدادها یا شخصیتهای تاریخی یا فرهنگی بهطور غیرمستقیم | "به یاد افلاطون، حقیقت از آنِ توست." |
| مغالطه | جملات متناقض که در ظاهر غیرممکن به نظر میرسند ولی معنای عمیقی دارند | "این خاموشی پر از فریاد است." |
1. استعاره (Metaphor)
شیوه شناسایی: به جملاتی که در آنها ویژگیای به چیزی نسبت داده میشود بدون استفاده از واژههای "مانند" یا "چون" دقت کنید.
مثال: "دریا قلب آرامش است."
این جمله استعاره است زیرا "دریا" به "قلب آرامش" تشبیه شده بدون اینکه از واژههای "مانند" یا "چون" استفاده شود.
2. تشبیه (Simile)
شیوه شناسایی: جملاتی که در آنها مقایسهای با استفاده از واژههای "مانند" یا "چون" انجام شده باشد.
مثال: "چشمانش مانند دو ستاره درخشان بود."
واژه "مانند" نشاندهنده تشبیه است.
3. کنایه (Metonymy)
شیوه شناسایی: جملاتی که در آنها به جای ذکر مستقیم چیزی، بهطور غیرمستقیم به آن اشاره میشود.
مثال: "دستهای او سخاوتمندانه است."
"دستها" به جای انسان یا کار خیرخواهانه استفاده شده است.
4. مجاز (Synecdoche)
شیوه شناسایی: وقتی بخشی از یک کل یا برعکس برای نشان دادن کل یا جزء به کار میرود.
مثال: "دستهای کارگر بهزودی زمین را شخم میزند."
"دستها" بهجای خود کارگر است.
5. حسن تعلیل (Euphemism)
شیوه شناسایی: جملاتی که از واژههای ملایمتر یا محترمانهتر بهجای واژههای تندتر یا تلختر استفاده میکنند.
مثال: "او از دنیا رفت" به جای "مرده است".
استفاده از "از دنیا رفت" بهجای "مرده است" یک حسن تعلیل است.
6. مبالغه (Hyperbole)
شیوه شناسایی: جملاتی که در آنها اغراق زیادی بهکار رفته و معمولاً مفهومی غیرممکن یا بزرگتر از واقعیت بیان میشود.
مثال: "آنقدر گرسنهام که میتوانم یک کوه غذا بخورم."
این جمله اغراق است، چون غیرممکن است که یک فرد یک کوه غذا بخورد.
7. سجع (Alliteration)
شیوه شناسایی: تکرار صداهای مشابه در واژهها و جملات.
مثال: "بر بام بلندی به برف بدم."
تکرار صداهای "ب" در واژههای مختلف نمونهای از سجع است.
8. آیا (Antithesis)
شیوه شناسایی: جملاتی که تضاد یا دوگانگی معنایی در آنها وجود دارد، یعنی دو مفهوم مخالف در کنار هم قرار میگیرند.
مثال: "روزها بلند و شبها کوتاه است."
"روزها بلند" و "شبها کوتاه" در تضاد با یکدیگر قرار دارند.
9. حذف (Ellipsis)
شیوه شناسایی: وقتی برخی از کلمات بهطور عمدی در جمله حذف میشوند تا تأثیر بیشتری بگذارند.
مثال: "او رفت و من ماندم."
فعل "بودم" بهطور عمدی حذف شده است.
10. آزمایش (Anastrophe)
شیوه شناسایی: تغییر در ترتیب طبیعی کلمات بهمنظور ایجاد تأکید یا زیبایی.
مثال: "چشمانت زیباست" (با تغییر جایگاه صفت)
در این جمله، صفت "زیبا" بهطور غیر معمول در انتهای جمله آمده است.
11. حسآفرینی (Imagery)
شیوه شناسایی: استفاده از کلمات برای تحریک حواس پنجگانه و ایجاد تصاویری ذهنی.
مثال: "صدای گوشخراش موتورها در شب، خواب را از چشمانم ربود."
این جمله با استفاده از حس شنوایی (صدا) و دیداری (تصور شب و خواب) تصویرسازی میکند.
12. تشخیص (Personification)
شیوه شناسایی: دادن ویژگیهای انسانی به اشیاء یا مفاهیم غیر انسانی.
مثال: "باد با خشونت درختها را میلرزاند."
"باد" که یک موجود غیر انسانی است، ویژگی انسانی خشونت را دریافت کرده است.
13. کنایات حسی (Synesthesia)
شیوه شناسایی: ترکیب حواس مختلف در یک تصویر ذهنی.
مثال: "آوای شیرین رنگها را در هوا حس میکنم."
این جمله با ترکیب حس شنوایی (آوای شیرین) و حس دیداری (رنگها) ترکیب حسی ایجاد کرده است.
14. مقابله (Parallelism)
شیوه شناسایی: استفاده از ساختارهای مشابه در جملات یا عبارات.
مثال: "خواب شب و روز متفاوت است."
این جمله از ساختار مشابه استفاده کرده است.
15. تعجب (Exclamation)
شیوه شناسایی: جملاتی که با علامت تعجب پایان مییابند و احساسات شدیدی را بیان میکنند.
مثال: "چه شگفتانگیز!"
این جمله یک نوع تعجب است.
16. اقتباس (Allusion)
شیوه شناسایی: اشاره به رویدادها، شخصیتها یا مفاهیم تاریخی یا فرهنگی بهطور غیرمستقیم.
مثال: "به یاد افلاطون، حقیقت از آنِ توست."
در این جمله به افلاطون اشاره شده بدون اینکه بهطور مستقیم از او نام برده شود.
17. مغالطه (Paradox)
شیوه شناسایی: استفاده از جملات متناقض که در ظاهر غیرممکن به نظر میرسند، اما در واقع معنا یا حقیقت عمیقی دارند.
مثال: "این خاموشی پر از فریاد است."
این جمله ظاهر متناقضی دارد ولی مفهوم عمیقی از سکوت و فریاد را انتقال میدهد.
شعرای معروف بیشتر از کدام آرایه ها بیشتر استفاده می کردند؟
شعرا بهطور متفاوتی از آرایههای ادبی برای ایجاد تأثیرات خاص و زیبایی در اشعار خود استفاده میکنند. در اینجا به برخی از شعرا و آرایههایی که بیشتر در اشعارشان بهکار بردهاند، اشاره میکنیم:
1. حافظ
حافظ یکی از بزرگترین شاعران فارسی است که در اشعارش از آرایههای مختلف استفاده میکند. برخی از آرایههایی که بیشتر در اشعار حافظ دیده میشود عبارتند از:
استعاره: حافظ بهطور گستردهای از استعارههای پیچیده استفاده میکند.
مثال: "چشمهایش به خواب، دل به بیداری است." (استعاره)
تشبیه: حافظ تشبیههای زیبا و دقیق زیادی بهکار برده است.
مثال: "چو شمعیام در این سرای فانی" (تشبیه)
مجاز: استفاده از واژهها بهجای مفاهیم دیگر.
مثال: "دست ملامت، دل برد از دلها" (مجاز)
سجع: در بیان عبارات و جملاتش، سجع را با دقت بهکار میبرد.
مثال: "به غمزه مرا به رندان کشاندی"
2. مولانا
مولانا بهویژه در دیوان شمس از آرایههای بلاغی و معنایی فراوانی استفاده کرده است. برخی از این آرایهها عبارتند از:
تشبیه: او از تشبیههای زیبا برای انتقال معانی عمیق بهره میبرد.
مثال: "چو لب دریا شدی از آبش نوش / چو شیرین کام شدی از شهدش بوش."
مجاز: در اشعار مولانا، مجاز بهویژه برای اشاره به مفاهیم معنوی و عرفانی بسیار بهکار رفته است.
مثال: "عشق در درونم است و از بیرون تنها نامش را میبینم."
کنایه: مولانا با استفاده از کنایهها و اشارات غیرمستقیم به مفاهیم معنوی و عرفانی اشاره دارد.
مثال: "آنچه نیکوست در درون قلب است."
3. سعدی
سعدی در بوستان و گلستان از آرایههای بسیاری برای زیبایی و روانی اشعارش استفاده کرده است.
سجع: یکی از آرایههای برجسته در سخنان سعدی سجع است که با زیبایی خاصی بهکار میرود.
مثال: "گلستان بر شاخسار درخت است / درخت بر شاخسار گلهاست."
تشبیه: سعدی بهطور فراوان از تشبیه برای توصیفهای دقیق و زیبا بهره برده است.
مثال: "دوش بر گرد شمع گلی میرقصید / تا در دیاری غریب از بویش باز پرسید."
حسن تعلیل: سعدی از واژههای ملایم برای بیان مفاهیم سنگین استفاده میکند.
مثال: "دنیا به حبابی میماند، که وقتی نگاه کنی، ناپدید میشود."
4. فردوسی
فردوسی در شاهنامه از آرایههای بسیاری استفاده کرده است، اما بیشتر به استفاده از مجاز، استعاره و مبالغه مشهور است.
مبالغه: فردوسی از اغراق برای برجستهسازی حماسهها و قهرمانان خود استفاده کرده است.
مثال: "او که هزاران لشگر را شکست."
استعاره: فردوسی در توصیف شخصیتها و مناظر حماسی از استعارههای قوی استفاده میکند.
مثال: "دریا خون میشود از روی زخمها"
5. نیما یوشیج
نیما یوشیج، بهعنوان پدر شعر نو فارسی، از آرایههای مدرن و تصویرسازیهای نو استفاده کرده است.
حسآفرینی (Imagery): او از تصاویر ذهنی برای خلق جهانهای جدید در اشعارش استفاده میکند.
مثال: "باد میآید و میخواند"
آزمایش: استفاده از تغییرات نحوی برای ایجاد تأثیر خاص.
مثال: "باز هم بر گرد من آسمان گرفته است."
6. سیاهمشقیها و شعر معاصر
در شعر معاصر ایران، بسیاری از شاعران از آرایههایی مانند کنایه، استعاره، تشبیه و مجاز بهطور متنوع و آزاد استفاده میکنند. از جمله شاعران معاصر که استفاده زیادی از آرایههای ادبی دارند، میتوان به فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی اشاره کرد.
نویسندگان معروف بیشتر از کدام آرایه ها بیشتر استفاده می کردند؟
در نثر فارسی نیز نویسندگان از آرایههای ادبی مختلف برای جذابتر و تاثیرگذارتر کردن نوشتههای خود استفاده کردهاند. در اینجا به برخی از نویسندگان برجسته نثر فارسی که آرایههای خاصی را در آثار خود به کار بردهاند، اشاره میکنیم:
1. جلال آل احمد
![]()
جلال آل احمد یکی از نویسندگان معاصر ایران است که در آثار نثری خود از آرایههای مختلفی مانند کنایه و مجاز استفاده کرده است. نوشتههای او غالباً حاوی نقدهای اجتماعی و فرهنگی است.
کنایه: آل احمد برای بیان معانی اجتماعی و سیاسی از کنایههای خاص استفاده میکند.
مثال: در کتاب غربزدگی بهطور غیرمستقیم انتقادهایی به وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران دارد.
مجاز: در تحلیلهای اجتماعی و فرهنگی خود، از مجاز برای اشاره به مفاهیم عمیق بهره میبرد.
مثال: "غربزدگی بهعنوان یک بیماری فرهنگی، دست و پای جامعه ایرانی را بسته است."
2. صادق هدایت

صادق هدایت در آثار نثری خود، بهویژه در داستانهایی مانند بوف کور، از آرایههای استعاره و کنایه بهره میبرد.
استعاره: در بوف کور، هدایت از استعارهها برای نشان دادن انزوا و تنهایی شخصیتها استفاده کرده است.
مثال: "درختانی که هیچگاه به سایه نمیرسند."
کنایه: هدایت از کنایهها برای نقد جامعه و ابراز احساسات درونی شخصیتها بهره میبرد.
مثال: در داستان بوف کور، بسیاری از جملات بهصورت غیرمستقیم برای نشان دادن پریشانی ذهنی و روانی شخصیتها به کار رفته است.
3. محمد علی جمالزاده
![]()
جمالزاده در آثار نثر خود، بهویژه در مجموعه داستانهای یادداشتهای یک دیوانه، از سجع و مجاز استفاده کرده است.
سجع: در نثر جمالزاده، سجع بهویژه در مکالمات و دیالوگها دیده میشود.
مثال: "در دلها ظلمت است و در چشمها دروغ."
مجاز: در نقدهای اجتماعی جمالزاده از مجاز برای بیان مفاهیم پیچیده و تلخ استفاده میکند.
مثال: "جامعه ما همچنان در خواب است."
4. شهریار
![]()
شهریار که بیشتر بهعنوان شاعر شناخته میشود، در نثر خود نیز از آرایههای تشبیه و استعاره استفاده کرده است. در نثرهای ادبی او، این آرایهها برای تقویت احساسات و برانگیختن تصاویر ذهنی بهکار میروند.
تشبیه: در نثر او، تشبیه برای توصیف افراد و موقعیتها بهکار رفته است.
مثال: "چهرهات همچون نور میدرخشد."
استعاره: شهریار در نثر خود، معمولاً استعارهها را برای ارائه مفاهیم عمیق انسانی استفاده میکند.
مثال: "زندگی بهمانند نوری است که هیچگاه خاموش نمیشود."
5. هوشنگ گلشیری
![]()
گلشیری در داستانهای خود از آرایههایی مانند حسآفرینی و کنایه برای ایجاد تصویرهای زنده و ملموس بهره برده است. او در آثارش میکوشید که خواننده را به درک عمیقتری از جامعه و فرد برساند.
حسآفرینی: گلشیری از حسآفرینیهای قوی برای ایجاد تصاویر ذهنی و تقویت فضای داستان استفاده میکند.
مثال: "صدای باران بهطور آرام بر سقف میزد و دلها به هم نزدیک میشدند."
کنایه: او از کنایهها برای انتقادهای اجتماعی و فرهنگی استفاده میکند.
مثال: "همه چیز بهخوبی پیش میرود، مگر زمانی که کسی بخواهد نگاهی به واقعیت بیندازد."
6. فرانتس کافکا (در ترجمههای فارسی)
![]()
هرچند فرانتس کافکا نویسندهای غیرایرانی است، اما آثارش در ترجمههای فارسی بهویژه توسط مترجمان ایرانی مانند علیاکبر سعیدی سیرجانی، بهخوبی در فضای نثر فارسی جای گرفتهاند. در آثار کافکا نیز آرایههای تشبیه و استعاره دیده میشود.
استعاره: در آثار کافکا، بسیاری از موقعیتها و شخصیتها استعارههایی برای نقد جامعه و انسان مدرن هستند.
مثال: "آدمی در زندان وجود خود محصور است."
تشبیه: کافکا در توصیفهای خود از تشبیههای معنادار استفاده میکند.
مثال: "زندگی بهمانند یک تله است، که همیشه در انتظار ماست."
7. غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی در آثار نثر خود بهویژه در داستانهای کسی در خانه است؟ و مدتها از آرایههای استعاره و کنایه برای نشان دادن وضعیت اجتماعی و روانی شخصیتها استفاده کرده است.
استعاره: در نثر ساعدی، استعارهها برای توضیح احساسات پیچیده و محیطهای اجتماعی بهکار میروند.
مثال: "جامعهای که در آن زندگی میکنیم، مانند یک زندان است."
کنایه: او بهطور غیرمستقیم وضعیتهای اجتماعی را از طریق کنایه بیان میکند.
مثال: "در اینجا همه به دنبال پیدا کردن چیزی هستند که هیچگاه پیدا نمیشود."
ارسال نظر