قاتل پیرزن 80 ساله پای چوبه دار بخشش گرفت / سرنوشت قاتل به «دیه» گره خورد!
رکنا: پرونده قتل فجیع زن سالخوردهای در شهرک ولیعصر که قاتل 23 سالهاش تا پای چوبه دار هم رفت، اکنون با اعلام آمادگی خانواده مقتول برای گذشت مشروط، در آستانه پایانی متفاوت قرار گرفته است؛ پایانی که ممکن است جان قاتل را با پرداخت دیه نجات دهد.
به گزارش رکنا، پرونده قتل دلخراش «طیبه»، زن سالخوردهای که در اردیبهشت ۱۳۹۹ با ضربات متعدد ماهیتابه در خانهاش به قتل رسید، پس از صدور حکم قصاص برای قاتل جوان و انتقال او به پای چوبه دار، حالا به مرحلهای رسیده که ممکن است متهم با پرداخت دیه از مرگ نجات پیدا کند. ماجرایی که از یک تماس اضطراری آغاز شد، امروز در آستانه ختمی متفاوت قرار گرفته است.
در روز بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۹، مردی با حالتی مضطرب با مرکز ۱۱۰ تماس گرفت و گفت مادرش را کشتهاند. مأموران کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر تهران با حضور در خانه قدیمی او، با جسد زن ۸۰ سالهای روبهرو شدند که در وسط پذیرایی افتاده بود؛ آثار ضربات شدید یک ماهیتابه آهنی کنار پیکر بیجان او، صحنهای هولناک ایجاد کرده بود. بههمریختگی خانه و بیرونکشیده شدن کشوها نیز احتمال وقوع سرقت را تقویت میکرد.
با ورود تیم بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، مشخص شد تمام دوربینهای مداربسته خانه از کار افتاده و هارد ضبط تصاویر ناپدید شده است؛ مهمترین سرنخی که نشان میداد قاتل به موقعیت دوربینها و داخل خانه آشنا بوده است. هیچ نشانی از تخریب در یا پنجره دیده نمیشد و این موضوع فرضیه «ورود فرد آشنا» را پررنگتر میکرد.
پسر مقتول که جسد مادر را پیدا کرده بود، به مأموران گفت: «مادرم تنها زندگی میکرد و بهخاطر بیماری قلبی برایش دوربین نصب کرده بودم. از طریق گوشی تصاویر را میدیدم. همان موقع دیدم دوربینها ناگهان خاموش شدند. تماس گرفتم، جواب نداد و وقتی رسیدم، مادر خونآلود افتاده بود و همه طلاهایش ناپدید شده بود.»
بررسیها نشان داد جوان ۲۳ سالهای به نام «بهروز»––پسرِ برادرزاده مقتول––در ماههای قبل بارها به بهانه رساندن بستههای معیشتی به خانه طیبه رفتوآمد داشته است. پسر مقتول پیشتر نسبت به این ترددها هشدار داده بود. همزمان یکی از دوستان بهروز داوطلبانه به پلیس مراجعه کرد و گفت هنگام یک دورهمی، انگشتر طلای زنانهای از جیب بهروز افتاده و او در حالت غیرعادی از «قتل یک پیرزن تنها به بهانه بسته معیشتی» حرف زده است.
بهروز تحت تعقیب قرار گرفت و خیلی زود بازداشت شد. ابتدا انکار میکرد اما با مواجهه با شواهد، لب به اعتراف گشود و گفت: «بعد از کرونا بیکار شدم، ۱۰ میلیون بدهی داشتم. چندبار برای عمهپدرم بسته معیشتی برده بودم و فهمیدم تنهاست و طلا دارد. آن روز رفتم، وقتی وارد آشپزخانه شد، ماهیتابه را برداشتم و چند ضربه زدم. قصد کشتن نداشتم، فقط میخواستم طلاها را بردارم؛ اما همه چیز از کنترل خارج شد.»
با تکمیل تحقیقات، بازسازی صحنه جرم و اعترافات کامل، پرونده با کیفرخواست قتل عمد و سرقت به دادگاه کیفری یک تهران ارسال شد. دادگاه پس از درخواست قصاص از سوی اولیایدم، حکم اعدام با طناب دار صادر کرد. وکیل متهم اعتراض کرد و مدعی شد ضربات نوعاً کشنده نبوده است. دیوان عالی کشور رأی را نقض و رسیدگی را به شعبه همعرض ارجاع داد.
اما در رسیدگی مجدد نیز قضات با استناد به نظریه پزشکی قانونی و شواهد موجود، قتل را عمدی تشخیص دادند و بار دیگر حکم قصاص صادر کردند. این بار دیوان عالی حکم را تأیید کرد و پرونده برای اجرا به واحد اجرای احکام رفت.
چند هفته قبل، پس از اخذ استیذان، بهروز به زندان قزلحصار منتقل و صبح روز اجرای حکم به پای چوبه دار برده شد. در حالی که طناب دار دور گردنش افتاده بود، مسئولان واحد صلح و سازش برای آخرین بار مداخله کردند و توانستند از اولیایدم مهلت بگیرند.
اکنون خانواده مقتول اعلام کردهاند اگر مبلغ دیه کامل در مدت مقرر پرداخت شود، از قصاص گذشت میکنند؛ در غیر این صورت، حکم اجرا خواهد شد. به این ترتیب احتمال دارد جوان بدهکار که برای رهایی از فشار مالی، مرتکب قتل فجیع شد، از مرگ نجات یابد.
ارسال نظر