از شوهر معتاد تا همسر خلافکار / زندگی زن 42 ساله به چک‌ های بی‌محل ختم شد!
تبلیغات

به گزارش رکنا، زن ۴۲ ساله که به اتهام صدور چک بلامحل دستگیر شده بود، در ادامه ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک فراجای مشهد گفت: در حالی که روزهای شیرینی را سپری می کردم، آرام آرام متوجه تغییر رفتارهای شوهرم شدم. او شب ها دیر به خانه می آمد و مدام از محل کارش غیبت می کرد تا این که وقتی از کارش اخراج شد، تازه فهمیدم که او معتاد شده است. با وجود این به خاطر فرزندم سکوت کردم و به زندگی با او ادامه دادم اما برای مخارج زندگی در سختی قرارگرفتیم؛ این بود که من در بیرون از منزل مشغول کار شدم و همه هزینه ها به دوش من افتاد. در این شرایط پسر دیگرم نیز به دنیا آمد و اوضاع اقتصادی بسیار وخیم تر شد.

دیگر چاره ای جز طلاق نمی دیدم. به همین دلیل همه حق و حقوقم را بخشیدم و از «محمدولی» جدا شدم.مدتی به همراه فرزندانم به تنهایی در یک خانه اجاره ای زندگی می کردم تا این که یک روز در خیابان با مردی آشنا شدم و ارتباط تلفنی ما به دیدارهای حضوری کشید. هنوز یک ماه بیشتر از این آشنایی نگذشته بود که تصمیم به ازدواج گرفتیم و با هم زیر یک سقف رفتیم. فرزندانم نیز در کنارم بودند ولی خیلی زود فهمیدم که «سبحان»آن مردی نیست که خودش را معرفی کرده بود. او نه تنها بیکار و بدون موقعیت اجتماعی است بلکه سوابق خلافکاری زیادی هم در مراکز انتظامی و قضایی دارد. او فقط به دنبال خوشگذرانی های خودش بود و به خاطر مصرف مشروبات الکلی از حالت طبیعی خارج می شد.

زمانی که وضعیت را این گونه دیدم ،تصمیم به جدایی گرفتم چراکه مانند همسر قبلی ام تمام مخارج زندگی را باید من تامین می کردم. آن زمان در یک سالن آرایشی و زیبایی مشغول کار بودم که موضوع را با آرایشگر سالن در میان گذاشتم . او هم خواهرزاده اش را به من معرفی کرد و مدعی شد او در رشته حقوق تحصیل کرده است و می تواند برای انجام امور طلاق وکالت مرا به عهده بگیرد اما باید برای به اجرا گذاشتن مهریه ام پول زیادی بپردازم. من هم که هیچ پس اندازی نداشتم به ناچار یک برگ چک چندصد میلیون تومانی به او دادم تا در امور قضایی به من کمک کند. 

خلاصه او برای هر پرونده مبالغ زیادی از من درخواست می کرد تا این که وقتی دید من قادر به پرداخت این مبالغ سنگین نیستم تقاضا کرد تا مبلغ مذکور را در چندبرگ چک یکصد میلیون تومانی در وجه او و برادرش بنویسم. من هم که چاره ای نداشتم، قبول کردم؛ اما بعد از مدت کوتاهی خودم با شوهرم به توافق رسیدم و بدون دردسرهای قضایی و انتظامی ،از یکدیگر جدا شدیم و من به همراه فرزندانم زندگی جدیدی را شروع کردم. بعد از این ماجرا هرچه به آن دخترخانم گفتم چون خودمان توافق کرده ایم ،چک هایم را بازگرداند، هربار بهانه ای می آورد و از بازگرداندن آن ها خودداری می کرد تا این که ماموران انتظامی به سراغم آمدند و مرا به خاطر صدور چک های بلامحل دستگیر کردند حالا هم نمی دانم سرنوشتم چه می شود اما ای کاش ...

با دستورهای ویژه سرهنگ آرش ایرانمنش (رئیس کلانتری شهرک فراجای مشهد) بررسی های قانونی  برای واکاوی ماجرای چک های بلامحل در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد. 

 براساس ماجراهای واقعی در زیر پوست شهر

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی