تنبلی دیگر یک عادت نیست / یک اختلال روانی و آسیب اجتماعی در راه است!
تبلیغات

به گزارش رکنا، در سال ۱۸۵۹ میلادی، «ایوان گنچاروف» نویسنده روسی، رمانی طنز با عنوان آبلوموف منتشر کرد؛ اثری که شخصیت اصلی آن، مردی تنبل و بی‌اراده است که بیشتر عمر خود را در بستر می‌گذراند و از هرگونه فعالیت جدی در زندگی می‌گریزد. بیش از یک قرن بعد، در سال ۱۹۷۹، نمایشنامه و سپس فیلم سینمایی چند روز از زندگی آبلوموف بر اساس همین رمان ساخته شد و با استقبال گسترده مردم اروپا روبه‌رو گردید.

اما نکته قابل‌توجه آن است که نام «آبلوموف» در قرن بیست‌ویکم از مرز ادبیات فراتر رفته و به واژه‌ای تبدیل شده است برای توصیف نوعی سبک زندگی و وضعیت روانی اجتماعی که در آن افراد به بی‌عملی، سستی، بی‌هدفی و بی‌تفاوتی دچار می‌شوند؛ پدیده‌ای که برخی روان‌شناسان آن را «آبلوموفیسم» یا «سندرم آبلوموف» می‌نامند.

از داستان تا واقعیت اجتماعی

به گفته کارشناسان علوم رفتاری، هر وضعیتی که عملکرد طبیعی فرد را مختل کند و پیامدهای منفی برای خود یا دیگران به همراه داشته باشد، می‌تواند اختلال روانی تلقی شود. همچنین هر رفتار ناهنجاری که به‌صورت گسترده در جامعه دیده شود و پیامدهای منفی اجتماعی داشته باشد، یک آسیب اجتماعی به‌شمار می‌رود.

در همین چارچوب، تنبلی اگر در سطح فردی رخ دهد، می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی اساسی یا افسرده‌خویی باشد و اگر در سطح جمعی گسترش یابد، یک آسیب اجتماعی خطرناک محسوب می‌شود. علائمی مانند بی‌تحرکی، بی‌انگیزگی، ضعف اراده، کاهش اعتمادبه‌نفس، خستگی مزمن، بی‌هدف بودن و فرار از مسئولیت، از نشانه‌های بارز این وضعیت است.

زنگ خطر برای جامعه

کارشناسان معتقدند فراگیر شدن بی‌میلی و بی‌تحرکی به‌ویژه در میان نوجوانان و جوانان، می‌تواند زنگ خطر جدی برای جامعه باشد. در صورت تداوم، این پدیده از سطح یک عادت فردی فراتر رفته و به بحران اجتماعی تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که به کاهش بهره‌وری ملی، افت رشد اقتصادی، هدررفت منابع انسانی و در نهایت تضعیف سرمایه اجتماعی منجر می‌شود.

افسردگی پنهان؛ چهره‌ی خاموش تنبلی

روان‌شناسان نوعی دیگر از افسردگی را با عنوان «افسردگی پنهان» معرفی می‌کنند. در این نوع اختلال، افراد ظاهراً فعال و موفق به‌نظر می‌رسند اما در درون از بی‌میلی، بی‌هدفی و خستگی روحی رنج می‌برند. بسیاری از افراد مبتلا به این وضعیت، تنبلی و انفعال خود را پشت عناوین شغلی، تحصیلی یا اجتماعی پنهان می‌کنند.

پیامدهای جسمی و اجتماعی

از نشانه‌های آشکار تنبلی مزمن، بی‌تحرکی و در پی آن افزایش چاقی است. پیامدهای جسمی آن شامل افزایش ابتلا به دیابت، فشارخون بالا، بیماری‌های قلبی، چربی خون، مشکلات کبدی و آرتروز است. از سوی دیگر، بی‌تفاوتی اجتماعی، کاهش مشارکت مدنی و افت انگیزه یادگیری از تبعات رفتاری این وضعیت در جوامع مدرن است.

نیاز به مداخلات جدی

در حال حاضر، پدیده تنبلی و بی‌میلی در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگر، به‌صورت گسترده مشاهده می‌شود و از سطح فردی فراتر رفته است. کارشناسان هشدار می‌دهند اگر این روند کنترل نشود، به معضلی اجتماعی تبدیل خواهد شد که نه‌تنها سلامت روانی، بلکه توسعه پایدار کشور را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

به گفته متخصصان، برای مقابله با این پدیده، لازم است علاوه بر مداخلات درمانی و روان‌شناختی، مداخلات اجتماعی نیز در دستور کار قرار گیرد؛ از جمله بهبود شرایط اقتصادی، ترویج ورزش و فعالیت‌های جمعی، اصلاح الگوهای تربیتی، و ایجاد انگیزه در نسل جوان برای مشارکت فعال در جامعه.

نتیجه

در مجموع، «آبلوموفیسم» یا همان تنبلی مزمن، در دنیای امروز دیگر صرفاً یک ویژگی شخصیتی نیست، بلکه می‌تواند نشانه‌ای از اختلال روانی یا بحران اجتماعی باشد. اگر این وضعیت در جامعه گسترش یابد و به بی‌تفاوتی عمومی بینجامد، می‌توان آن را یکی از جدی‌ترین تهدیدهای خاموش برای سلامت روان و رشد اجتماعی دانست.

زهرا یوسفی گوهری  کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی