پایان تلخ فرارکرگدن / قاتل قهوهخانه بعد از ماهها زندگی مخفی لو رفت!
حوادث رکنا : مرد جوانی که بعد ارتکاب قتل از کشور گریخته بود، پس از رضایت اولیای دم زندگی مخفیانه در تهران را انتخاب کرد و سرانجام لو رفت.

به گزارش رکنا، در بیست و هفتمین روز بهمن ۱۴۰۲، وقوع درگیری خونین به بازپرس ویژه قتل پایتخت اطلاع داده شد.
بررسیهای انجامشده در صحنه نشان داد دو گروه از افراد که هر یک متشکل از سه چهار نفر بودند، در قهوهخانهای در جنوب شهر درگیری لفظی را شروع کردند و سپس با استفاده از سلاحهای سرد و گرم، از جمله قمه، چاقو و کلت کمری، نزاعی خشونتبار رقم زدند.
در جریان این درگیری خونین، جوانی به نام سهیل با اصابت دو گلوله به بدنش جان خود را از دست داده و یکی دیگر از افراد حاضر در صحنه درگیری هم بهشدت مجروح شده بود. از این رو فرد مجروح به دستور بازپرس جنایی، بلافاصله برای مداوا به بیمارستان منتقل شد تا اقدامات درمانی لازم برای او انجام شود. تحقیقات بعدی نشان داد دلیل شروع این نزاع ادامه تنشهای قبلی بین دو گروه بوده و به خشونتی غیرقابل کنترل منجر شده است.
در ادامه روند رسیدگی به پرونده، کارآگاهان موفق شدند شش نفر از افرادی را که در این درگیری حضور داشتند شناسایی و بازداشت کنند. تمامی این افراد در بازجوییهای اولیه مدعی شدند عامل اصلی قتل فردی به نام محسن ملقب به "کرگدن" است. این اظهارات باعث شد تحقیقات روی شناسایی و دستگیری محسن متمرکز شود، اما زمانی که تیم عملیاتی پلیس برای دستگیری او به محل زندگیاش مراجعه کرد، متوجه شد محسن پیش از رسیدن ماموران از خانهاش گریخته است.
بررسیهای گستردهتر درباره سوابق محسن نشان داد او فردی با گذشتهای پر از شرارت و درگیریهای متعدد است. پس از آن، نکته جالب توجهی که در ادامه تحقیقات به دست آمد حکایت از آن داشت که از مدتی قبل، وضعیت مالی محسن به طور ناگهانی بهبود یافته و او از نظر اقتصادی موقعیت بهتری پیدا کرده است. بررسیهای دقیقتر پلیس مشخص کرد ثروت ناگهانی نتیجه فعالیتهای غیرقانونی در زمینه قاچاق بینالمللی ماده مخدر شیشه است. کارآگاهان جنایی پی بردند محسن با استفاده از ارتباطات خود در شبکههای قاچاق، توانسته مبالغ هنگفتی به دست آورد و زندگی مرفهی برای خود فراهم کند.
در بخش دیگری از جستوجوهای کارآگاهان معلوم شد در واقع همین تغییر وضعیت مالی، حسادت و دشمنی دیگران را برانگیخت که به درگیری مرگبار منجر شد. چون اعضای یکی از این گروهها شروع به بدگویی و تحقیر محسن در محافل مختلف کرده بودند و او را به کسب درآمد از راههای حرام و فروش مواد مخدر متهم کردند. حتی این تنشها به فضای مجازی هم کشیده شد و گروه رقیبی که در قهوهخانه هدف قرار گرفته بودند با انتشار استوریها و پستهایی در شبکههای اجتماعی، به کریخوانی و توهین به محسن پرداخته بودند.
همراهان دستگیرشده متهم فراری در بازجوییها گفتند: در شبی که حادثه مرگبار رخ داد، محسن که از توهینها و کریخوانیهای گروه مقابل خسته شده بود، با برنامهریزی قبلی همراه ما وارد قهوهخانه شد و قصد داشت با گروه رقیب تسویهحساب کند. شواهدی از جمله تصاویر دوربینهای مداربسته و گفتههای افراد حاضر در قهوهخانه که عملاً ربطی به ماجرا نداشتند نشان داد ابتدا درگیری لفظی بهسرعت بالا گرفته و محسن با استفاده از قمه به یکی از افراد گروه مقابل حمله کرده و سپس با شلیک گلوله، سهیل را به قتل رسانده است. پس از این اقدام که نهتنها به مرگ یک نفر منجر شده بود بلکه فضای قهوهخانه را به صحنهای از هرجومرج و خشونت تبدیل کرده بود، بهراحتی فرصتی برای فرار محسن از قهوهخانه دست داده بود. همچنین او که میدانست ماموران پلیس بهزودی به راز قتل پی خواهند برد و تعقیبش را در دستور کار قرار میدهند، تصمیم گرفت از خانه فرار کند و حتی از کشور خارج شود. پیگیری رد و سرنخهای بهجامانده از این متهم فراری حکایت از آن داشت که او به منظور فرار، شبانه راهی مرزهای غربی ایران شده و مخفیانه به ترکیه فرار کرده است. اما با فرار او به ترکیه تحقیقات پرونده پایان نیافت و مشخص شد او در آنجا هم به فعالیتهای غیرقانونی خود در زمینه قاچاق ادامه داده و سعی دارد با دور ماندن از دسترس پلیس ایران، از عواقب جنایت خود در امان بماند. حتی مشخص شد محسن که احتمال میداده از سوی پلیس بینالملل هم تحت تعقیب قرار میگیرد در آنجا هم زندگی مخفیانهای از سر گرفته بود.
در این بین در حالی که محسن در ترکیه مخفی شده بود، خانوادهاش در ایران دستبهکار شدند تا از شدت مجازات او بکاهند. آنها با مراجعه به خانواده سهیل که به قتل رسیده بود کوشیدند تا رضایت اولیای دم مقتول را جلب کنند. در نهایت هم با وساطت افراد معتمد و پرداخت دیه، موفق شدند برای محسن رضایت بگیرند. این رضایتنامه به معنای تبرئه محسن از اتهام قتل از جنبه خصوصی جرم بود که او را از قصاص نجات میداد تا از احتمال مجازات مرگ نجات یابد، اما همچنان از جنبه عمومی جرم، باید پاسخگوی قانون میبود.
محسن که گمان میکرد با گرفتن رضایت اولیای دم، دیگر تحت تعقیب پلیس نیست، تصمیم گرفت به ایران بازگردد. با وجود این، از ترس و نگرانی انتقام تصمیم گرفت برای مخفی ماندن هویتش دست به اقداماتی بزند. بنابراین با استفاده از هویت جعلی خانهای در شرق تهران اجاره کرد و سعی کرد زندگی مخفیانهای در پیش بگیرد، او حتی در رفتوآمدهای خود بسیار محتاط بود و کمتر از خانه خارج میشد تا شناسایی نشود.
با وجود تمام تلاشهای محسن برای مخفی ماندن، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران سرنخهایی در اختیار داشتند که در نهایت به شناسایی مخفیگاه او منجر شد. سرانجام هم در روزهای گذشته، ماموران پلیس موفق شدند محسن را در عملیاتی غافلگیرکننده دستگیر کنند؛ حال آنکه تصور میکرد نقشهاش برای زندگی مخفیانه بینقص است. پس از آن محسن، که فردی مجرد و دارای سوابق متعدد کیفری است، در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. او در پاسخ به این سوال که چرا دست به قتل زده گفت: «به خاطر کریخوانیها و توهینهایی که در فضای مجازی میشد، عصبانی شدم. آنها با الفاظ زشت مرا تحقیر میکردند، البته قصد کشتن کسی را نداشتم و فقط میخواستم آنها را ادب کنم تا بعد از آن کسی جرات نکند کارهای آنها را تکرار کند.»
او که از دستگیری خود شوکه بود درباره نحوه دستگیریاش توضیح داد: «در یک ماهی که به تهران برگشته بودم، سعی کردم کمتر از خانه بیرون بروم و با هویت جعلی زندگی کنم. اما احتمالاً دوستانم که از من دلخور بودند مرا لو دادهاند. فکر میکنم یک روز که برای خرید سیگار از خانه خارج شده بودم، یکی از دوستان مقتول مرا دید و مخفیانه تعقیبم کرد. بعد از پیدا کردن مخفیگاهم، به گروه مقابل اطلاع داد و آنها پلیس را در جریان گذاشتند.»
محسن همچنین درباره زندگی مخفیانهاش توضیح داد: «فکر میکردم با گرفتن رضایت اولیای دم، دیگر خطری تهدیدم نمیکند. اما نمیخواستم به خاطر انتقام جانم در خطر باشد یا برای جنبه عمومی جرم به زندان بروم. به همین دلیل سعی کردم هویتم را مخفی کنم، اما موفق نشدم.»
در حال حاضر محسن، که با انگیزه انتقام و تحت تاثیر خشم لحظهای دست به جنایت زده بود، در بازداشت به سر میبرد و انتظار میرود در آینده نزدیک محاکمهاش برگزار شد تا مجازات قانونیای که چندین سال حبس است برای او در نظر گرفته شود.
ارسال نظر