از مهمانی تا سردخانه، دختر جوان زیر ضرب‌وجرح دوستانش جان باخت!
تبلیغات

به گزارش رکنا،یک سال پیش مرگ مشکوک دختر جوانی به‌نام مریم در یکی از بیمارستان‌های جنوب تهران گزارش شد. مأموران پس از حضور در محل و بررسی‌های اولیه آثار ضرب‌و‌شتم گسترده روی صورت و بدن مقتول را مشاهده و 5 نفر را که او را به بیمارستان منتقل کرده بودند شناسایی کردند. جسد با دستور قضایی به پزشکی‌قانونی منتقل شد و بررسی‌ها آغاز گردید.

در جریان تحقیقات، متهمان ادعا کردند که جمعی دوستانه بوده‌اند و پس از آن‌که در میهمانی‌ها متوجه می‌شدند وسایلی ناپدید می‌شود، همه مظنونین را زیر نظر گرفته‌اند و گمان برده‌اند مریم مرتکب سرقت شده است. به گفته آنان، چند هفته قبل از حادثه تلفن همراه یکی از دوستان به نام بابک گم شده و به این علت تصمیم گرفتند مریم را به خانه بابک ببرند تا واقعیت روشن شود. متهمان گفتند وقتی مریم را به خانه برده‌اند، بابک حضور نداشته است و پس از مواجهه و «وادار کردن او به اعتراف» حال مریم بد شده؛ آن‌ها مدعی‌اند فوراً برای نجات او اقدام و او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

گزارش نهایی پزشکی‌قانونی اما علت مرگ را «ضرب‌و‌جروح خشن و شوک قلبی» اعلام کرد و پلیس با تکمیل تحقیقات، برای 2 پسر و یک دختر قرار بازداشت بابت مباشرت در قتل عمدی صادر کرد. بابک که منزل او محل وقوع حادثه بوده و یکی از بستگان وی متهم به معاونت در قتل شده‌اند. پرونده پس از تکمیل در اختیار دادگاه کیفری یک تهران قرار گرفت.

در جلسه رسیدگی، اولیای دم خواستار قصاص شدند و از قضات درخواست اشد مجازات کردند. متهمان در جایگاه دفاع یک‌به‌یک اتهامات را رد کرده و تأکید کردند در پی وقوع حال‌به‌هم‌خوردگی مقتول فوراً برای کمک اقدام کرده‌اند و قصد قتل نداشته‌اند. پس از پایان جلسات، قضات وارد شور شده‌اند تا رأی صادر شود. رسیدگی به پرونده و تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.

 در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند: «دختر ما بی‌گناه کشته شد و ما به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستیم و خواستار قصاص و اشد مجازات برای متهمان هستیم.»

پس از آن متهمان یک به یک به جایگاه رفتند و با رد اتهامشان مدعی شدند نقشی در قتل دختر جوان نداشته‌اند.

متهمان گفتند ما فکر می‌کردیم که او گوشی بابک را برداشته به همین خاطر آن روز با او برخورد کردیم تا گوشی را پس بدهد اما حالش بد شد و ما از ترس برایش اکسیژن آوردیم اما وقتی دیدیم از حال رفته و بلند نمی‌شود فوراً او را به بیمارستان رساندیم. اگر ما می‌خواستیم او را بکشیم نه اکسیژن می‌آوردیم و نه او را به بیمارستان می‌رساندیم.

با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی