مشق حلما

به گزارش رکنا، خودش را برای رفتن به مدرسه آماده می‌کند. دختر کوچولو می‌ خواهد مثل پدرش با مرام شهامت و شجاعت ، اسطوره ی غیرت مردانه باشد.

دختر سرهنگ شهید «محمدرضا اسداللهی» پس از شهادت پدرش در دیدار با شهید جمهور به او گفت من بابایم را از تمام دنیا بیشتر دوست دارم و او هم شما را خیلی دوست داشت. 

شهید رئیسی با لبخندی از حلما تشکر کرد.

دخترک یک برادر۹ ساله هم دارد به نام محمد حسام.

بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۲ بود که پدرش در بندر چارک هرمزگان، زادگاه نخل‌های استوار جنوب در برابر قاچاقچیان مواد مخدر ایستاد. 

او به قامت ستاره های آسمان قد علم کرد و به فیض عظیم شهادت رسید، همانی که چند بار گفته بود آرزویش است. 

حلما در مراسم استقبال از پیکر شهید جمهور که خرداد سال ۱۴۰۳ برگزار شد در  بیرجند حضور یافت. با نگاهی که مشق عشق در آن موج می‌زد همگام با زمزمه ی مادر، آرام گفت سلام ما را به پدر شهیدم برسانید.

حلما اینک در روزهایی که فضای سرزمین مان عطرآگین میلاد با سعادت خورشید نور است در مشهد مقدس و در حرم مطهر رضوی یک خواسته ی دلی از مسئول برگزاری اردوی زیارتی، فرهنگی و بصیرتی جهاد تبیین فراجا داشت. 

خواسته‌ای که چشم‌های حجت الاسلام علیرضا رامیار، رئیس عقیدتی سیاسی پلیس خراسان رضوی را اشکبار کرد. 

حلما گفت:  می‌خواهم مزار شهید رئیسی را هم زیارت کنم. 

حجت الاسلام رامیار با ذکری در غوغای سکوت دل  ، حلما را با خود به محل آرامگاه  شهید جمهوربرد.

حلما زانو زد و رو به ضریح کعبه ی عشق گفت: یا امام رضا (ع) خیلی ممنونم در حرم تو می‌توانم با شهید رئیسی صحبت کنم و از شما و او بخواهم برای همه ما دعا کنید.

حلما ، غیرتی به عزت حماسه ای دارد که شادمانی دل در آن نورافشان است و از شهر بهشت در چشم های پر از شوق نخل‌های کرانه ی خلیج همیشه فارس بی هیچ فاصله ای  می‌درخشد و غرور شادمانه می آفریند. 

کاروان بهار در حرم شکوفه‌های بهشتی کنار ضریح آقای مهربانی و پنجره فولاد ، ساعتی با دل، چادر برافراشت و شکرگزار اتوفیق زیارت شد. 

حلما اسداللهی و همه ی حلماها و محمد حسام هایی که پدران عزیز خود، یعنی تمام هستی و زندگی‌شان را در راه امنیت و اقتدار این کشور داده‌اند می‌ گویند:  با ندای لبیک  به اقتدار لبیک حماسه می آفرینند  و در قنوت شان دعایی می خوانند تا مردم  قدر شناس این شهر و دیار و مملکت اسلامی ، ایران مقتدر در آرامش و امنیت ، مثل نخل‌ها،استوار بایستند.

غلامرضا تدینی راد