دختر 17 ساله‌ای که دو بار مرگ را انتخاب کرد / پایم را که در مهمانی گذاشتم ...

به گزارش اختصاصی رکنا، دختری ۱۷ ساله با قدی بلند و اندامی لاغر با ناراحتی وارد اتاق مشاوره شد و بعد روی صندلی نشست وهمراه اش درباره ی او گفت: رها  بخاطر اتفاقاتی که برایش رخ داده دو بار دست به خودکشی زده است.

او بسیار پرخاشگر و عصبی شده و بسیار فحاشی می کند، با تندی با والدین مخصوصا با مادر خود و برادرش رفتار می کند، به درس هایش علاقه ای نشان نمی دهد و مرتب در اتاقش می ماند و بیرون نمی آید،به کلاس های ورزشی که داشت بی علاقه شده است و تنها با من ارتباطش خوب است، خلاصه چون دوست نداشت با مادرش بیاید من او را همراهی کردم تا شاید بتوانید کمکی به او کنید. از عمه رهاخواستم تا من و رها را تنها بگذارد و از رهاخواستم که ماجرا و اتفاقاتی که برایش افتاده را از زبان خودش بشنوم.

رها درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود شروع به صحبت کرد و اینطور بیان کرد: از همان کوچکی که یادم می آید مادرم همیشه غر می زند و مرا با برادر و همسن و سال های خودم مقایسه می کند و مرتب در حال نصیحت کردن و سرزنش کردن است از همه چیز من ایراد می گیرد، هر کاری می کنم رضایت او را نمی توانم به دست آورم و از آنجایی که سرویس بچه های مدرسه را انجام می دهد خیلی برایم وقت نمی گذارد و ارتباط صمیمی با او ندارم، هرگز نمی توانم حرف هایم را با او بازگو کنم چون چند باری که حرف هایم را با او در میان گذاشتم از خاله ها یا دیگران شنیدم که آنها هم سرزنش می کردند و یا خود مادرم مرا محدود کرد و حسابی از خجالتم در آمد.

ارتباطم با پدرم هم خوب نیست چون اصلاً خانه نیست و مدام در حال کار کردن است و خیلی برایم وقت نمی گذارد.در مدرسه نیز بخاطر اینکه زود عصبی می شوم و با بچه ها در گیر می شوم دوستانم را از دست داده ام، فقط یک دوست دارم که او نیز حال و روزش از من بدتر است که اتفاقاً خودکشی را از او یاد گرفتم....یک روز که با دوستم بیرون رفته بودیم در کافه ای با پسری به نام رامتین که دوست پارتنر دوستم بود آشنا شدم و هشت ماهی با او دوست بودم و مرتب با او چت می کردم و هر از چند گاهی او را می دیدم.

شدیداً به او وابسته شده بودم ،یک روز از من خواست به یک دورهمی که دوستانش هم بودند برویم و نمی دانم چطور شد که قبول کردم و با او به آن میهمانی رفتم و کاری که نباید میشد اتفاق افتاد و از آنجایی که در آن دورهمی از مشروبات الکلی استفاده کرده بودم،اصلا هوشیاری نداشتم و رامتین ن در یکی از اتاق های آن خانه شوم رابطه شیطانی بامن برقرار کرده بود  وقتی به خودم آمدم درد شدیدی داشتم و خیلی از دست اوعصبی بودم ولی کاری از دستم بر نمی آمد ، با کسی هم نمی توانستم در میان بگذارم و ارتباطم را با رامتین قطع کردم ولی او مرا ول نمی کرد  و حتی تهدید هم می کرد.به شدت عصبانی بودم و به خاطر رفتارهایی که از من سر می زد مادرم با سرزنش های مکرر و رفتارهایش که از موضوع اطلاعی نداشت مرا دیوانه کرده بود ،تا اینکه دست به خودکشی زدم و اولین بار لیدوکایین را که در خانه داشتیم سر کشیدم،که از خودکشی اولم جان سالم به در آوردم و بار دوم هم تقریباً یک ماه بعد از آن بود که کلی قرص خواب آور مصرف کردم و دومی هم موفق نشدم و الان با کلی مشکلات اینجا هستم

نگاه کارشناسی سهیلا فارسی کارشناس ارشد مشاور خانواده

رهادختری 17 ساله با تحصیلات متوسطه است،بین اعضای خانواده نسبتا روابط سرد و خشک حاکم است و صمیمیت در خانواده کمرنگ می باشد.

پدر و مادر رابطه ی خوبی با فرزندان ندارند و وقت کافی برای فرزندان نمی گذارند. کیس مورد نظر به علت خلاء عاطفی شدید از سوی والدین و تحقیر و توهین و سرزنش های مداوم والدین خصوصاً مادر و مقایسه کردن های پی در پی فرزند با همسالان خود در دوران کودکی و نوجوانی و خشم و تنفر شدید فرزند نسبت به والدین خصوصاً مادر و به علت تجاوز پارتنر خود که شدیداً از او عصبانی می باشد و قطع ارتباط با وی که وابستگی شدیدی به وی داشت و ارتباط با دوست ناباب که حتی خودکشی را از وی آموخته و ضعف در اعتماد به نفس و عزت نفس ،افسردگی و اضطراب و دارای طرحواره نقص و شرم و بی اعتمادی و عدم کنترل هیجانات ،حس پوچی و بی ارزشی، و عدم کنار آمدن با شرایط چالش برانگیز زندگی دو بار دست به خودکشی زده است که خوشبختانه موفق نشده است.

علل روانشناختی:

امروزه یکی از موضوعاتی که برای خانواده ها و جامعه اهمیت خیلی زیادی دارد، افزایش خود‌کشی در بین نوجوانان است. پیشگیری از این رویدادها مستلزم دانش درستی در این زمینه است.دلایل خودکشی در نوجوانان من جمله مسائلی است که بسیاری از خانواده ها و جامعه را درگیر خود نموده است.

نوجوانی یک دوره پر فشار و مملو از فشار های روانی و جسمی و تغییرات بسیار شدید است. نگرانی های زیادی برای والدین نوجوان و روش برخورد با این تغییرات بوجود می آورد. خود‌کشی دومین عامل مرگ و میر نوجوانان به حساب می آید. مشکلاتی مانند فشار تحصیلی، رابطه عاطفی بیمارگونه از علل عمده این پیشامد به حساب می آید . نقش خانواده، مدرسه و گروه همسالان نوجوان در ایجاد تفکر خود‌کشی بسیار اهمیت دارند. سعی برای پیشگیری از ایجاد تفکر خود‌کشی بهترین راه مبارزه با این پدیده است.

دلایل خودکشی نوجوانان:

خودکشی نوجوانان علل های روانی و اجتماعی مختلفی دارد. اختلال های خلقی مثل بیماری افسردگی اساسی و اختلال افسردگی دو قطبی میتواند عامل مهمی در اقدام به خود‌کشی باشد. نوجوانانی که افسردگی دارند معمولاً تفکرات منفی بسیار زیادی دارند، آنها فکر میکنند مشکلاتشان هیچ وقت حل نمی شود، حس تنهایی بسیار شدید میکنند و نمی توانند در موقع پیدایش مشکل، مسایل خویش را به نحو درست حل و فصل کنند. نوجوانان با اختلال های افسردگی دو قطبی به علت دوره های شیدایی و انرژی زیادی که تجربه میکنند، بیش تر در معرض خطر خود‌کشی قرار می گیرند.

سو مصرف ماده های، الکل و ماده های توهم زا میتواند بر نحوه ی قضاوت شخص اثر بگذارد و نوجوانانی که از این مواد استفاده میکنند دچار تحریف های شناختی و رفتاری می شوند، این اشخاص قابلیت تصمیم گیری ندارند و در موقعیت های اسیب زا بیش تر درگیر خود‌کشی می شوند.عدم اعتماد به نفس هم یکی دیگر از عوامل مهمی است که در پیدایش این مشکل نقش دارد.

نوجوانی که اعتماد به نفس ندارد بسی بیش از نوجوانان دیگر در معرض مخاطره است.شکست های فردی مثل تمام شدن یک روابط عاطفی یا افت تحصیلی میتواند احساسی در شخص به وجود آورد که پوچی و بی معنایی زندگی را در نوجوان تقویت کند و او را به طرف خود‌کشی سوق دهد.