در گفت و گو با رکنا مطرح شد؛
بحران سواد پایه در ایران/ دانشآموزان حتی در املای ساده هم میلغزند
رکنا: یک کارشناس آموزش و پرورش هشدار داد که مهارتهای پایهای خواندن، نوشتن و حساب کردن در میان دانشآموزان ایرانی بهویژه پس از کرونا بهشدت تضعیف شده و آموزش و پرورش برنامه جدی برای جبران این ضعفها ندارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، محمدرضا نیکنژاد، کارشناس حوزه آموزش، در گفتوگو با رکنا اظهار کرد: از گذشته تا امروز، انسانها از طریق زبان، نوشتن، خواندن و شنیدن با یکدیگر ارتباط برقرار کردهاند. بنابراین هر فردی که توانایی نوشتن بهتری داشته باشد، میتواند ارتباط مؤثرتری با مخاطبان خود ـ اعم از فرد، سازمان یا جامعه ـ برقرار کند. به همین دلیل دیکته و انشا اهمیت بسیار زیادی دارد. حتی خواندن نیز نقش اساسی دارد، چراکه وقتی نوآموزان میآموزند درست بخوانند و واژهها را صحیح تلفظ کنند، در ادامه قادر خواهند بود درست سخن بگویند. در واقع زبان، پایهایترین ابزار ارتباط انسانی است و در کنار آن، خواندن، نوشتن و حساب کردن، سه رکن اصلی سواد بنیادین به شمار میروند.
وی ادامه داد: اهداف اصلی آموزش و پرورش دقیقاً همین سه مهارت هستند؛ خواندن، نوشتن و حساب کردن. البته امروز با ورود ابزارهای نوین مانند تلفنهای هوشمند، بخش زیادی از خطاهای نوشتاری بهطور خودکار اصلاح میشود. با این حال، مهارت نوشتن همچنان جزو سواد بنیادین است و نیازمند برنامهریزی جدی است. بررسی نتایج آزمونهای بینالمللی مانند پرلز نشان میدهد که ایران در مهارتهای پایهای از جمله خواندن، نوشتن، علوم و ریاضی جزو ضعیفترین کشورها قرار دارد. این ضعفها از گذشته وجود داشته اما دوران کرونا آن را تشدید کرد. بهویژه دانشآموزانی که سالهای ابتدایی تحصیل خود را در دوران همهگیری گذراندند، بیشترین آسیب را دیدند و متأسفانه پس از آن نیز برنامه مؤثری برای جبران عقبماندگیهایشان تدوین نشد.
نیکنژاد افزود: نسل دانشآموزانی که در دوران کرونا به مدرسه رفتند، از ضعیفترین گروهها محسوب میشوند و همچنان بدون حمایت و برنامهریزی رها شدهاند. آموزش و پرورش بهجای تمرکز بر این مسئله اساسی، درگیر اولویتهای دیگری است. در حالیکه بسیاری از کشورها با استفاده از تجربیات نوین و روشهای علمی توانستهاند مهارت خواندن و نوشتن دانشآموزان خود را تقویت کنند، ما همچنان به شیوههای سنتی بسنده کردهایم. برای نمونه، تکلیف شب یا مشق شب، که در بسیاری مواقع به شکلی خستهکننده و تکراری اجرا میشود، نه تنها به بهبود املای دانشآموزان کمک نکرده بلکه به نوعی فشار و حتی کودکآزاری تبدیل شده است. امروزه روشهای نوینی برای تقویت مهارتهای زبانی وجود دارد که میتواند جایگزین مناسبی برای این شیوهها باشد.
این کارشناس آموزش و پرورش تأکید کرد: حذف یا بازگرداندن مشق شب به تنهایی راهحل مشکل نیست. باید از ظرفیتهای فرهنگی کشور، از جمله شعر و ادبیات فارسی، در کنار ابزارهای نوین بهره گرفت. در حالیکه کودکان امروز از سنین پایین با تلفنهای همراه و فضای مجازی آشنا میشوند، آموزش و پرورش هیچ برنامهای برای تبدیل این تهدید به فرصت ندارد. در سطح پژوهشها و تجربههای میدانی نیز شاهد افت جدی در دیکته و انشا هستیم، بهطوریکه بسیاری از اقدامات انجامشده تأثیر مثبتی نداشته است.
وی تصریح کرد: امروزه نسل جدید حساسیتی نسبت به درستنویسی ندارد. برای آنها تنها انتقال پیام اهمیت دارد و اگر مخاطب منظورشان را متوجه شود، دیگر توجهی به املای صحیح واژهها نمیکنند. این موضوع در استفاده از شبکههای اجتماعی به وضوح دیده میشود. در حالیکه نسلهای گذشته کوچکترین خطای املایی را مایه شرمندگی میدانستند، دانش آموزان امروز با بیتفاوتی از کنار آن عبور میکنند. این تغییر نگاه، نتیجه گسترش ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی است.
نیکنژاد ادامه داد: آموزش به دلایل گوناگون از جایگاه و مشروعیت گذشته خود فاصله گرفته است. هرچند نمیتوان آموزش را کنار گذاشت، اما باید آن را با نیازهای امروز همسو کرد. برای مثال، در بسیاری از کشورها آموزش کار با هوش مصنوعی وارد محتوای درسی شده است. دانشآموزان علاوه بر یادگیری دروس اصلی، مهارتهای جدیدی را میآموزند تا بتوانند از ابزارهای روز در زندگی خود استفاده کنند. این در حالیست که در ایران، نظام آموزشی همچنان با همان روشهای سنتی ادامه میدهد.
وی افزود: زمانی که دانشآموز احساس کند آموزش میتواند به حل مشکلات روزمره زندگیاش کمک کند، بهطور طبیعی به یادگیری دیگر مهارتها نیز علاقهمند خواهد شد؛ از جمله املا، انشا، زبان یا مهارتهای کامپیوتری. اما وقتی آموزش از اثرگذاری افتاده و برای دانشآموز جذابیتی ندارد، او نیز تلاشی برای یادگیری نمیکند.
ارسال نظر