ضدانقلاب به دنبال اجرای پروژه «کشتهسازی» بود/ افسوس خبرنگار بیبیسی از پروژه سوزی نرگس محمدی
رکنا سیاسی : ضدانقلاب که با فوت طبیعی یک وکیل مشهدی به دنبال اجرای پروژه همیشگی «کشتهسازی» بود، اینبار پیش از آنکه سناریوی خود را رسانهای کند، در میدان واقعیت با اختلافات داخلی و طرد اجتماعی روبهرو شد.
به گزارش فارس ، چندی پیش بود که برای یک وکیل مشهدی که در اتاق کار خود به دلیل سکته قلبی درگذشته بود، یک موج خبری از سوی ضدانقلاب راه افتاد. ضدانقلاب که همیشه به دنبال پروژه کشتهسازی است از این فرصت با همه فیلمهای که از لحظه سکته و فوت این وکیل منتشر شد سعی کرد برای ایجاد تشویش در اذهان عموم استفاده کند تا اینکه روز خاکسپاری فرا رسید. به یکباره در این مراسم افراد معلوم الحالی از جمله «نرگس محمدی» حضور یافتند و با ایجاد یک سکو سعی کرد به عنوان لیدر التهاب نقش آفرینی کند.
موضوعی که الگو مشابه آن در سودان رخ داده و نرگس محمدی، الگوی زنی چون «آلا صلاح» که اکنون در لندن زندگی میکند و کشورش مرکز جولان تروریستها و جنایت علیه مردم سودان شده را پیگیری میکرد.
اما اتفاقات در این مراسم به نزاع میان عناصر مختلف ضدانقلاب و شعار علیه نرگس محمدی و همراهانش پیش رفت و این پروژه آشوب نیز در نطفه با عدم همراهی جمع یا این جمع زنان معاند خاموش شد.
در همین رابطه «سیاوش اردلان» خبرنگار بیبیسی فارسی طی توییتی که حاکی از افسوس از این واقعه است به شکست پروژه براندازی دیگری در ابتدای امر سخن گفته است.
این پست که در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) منتشر شده حاوی نکاتی درباره نقشه پردازی و برنامه شکست خوردهای است که ضدانقلاب سعی داشت آن را برای بلوا آفرینی پیاده سازی کند.
وی در این توییت در توصیف این اتفاقات نوشت:« نمایشی از دعوای مخالفان و خنثی سازی یکی بدست دیگری: فکر نکنم هیچکس از اتفاقات مراسم یادبود علیکردی در مشهد اندازه حکومت سود نبرد و خشنود نشد. حداقل در گذشته این احتمال بود که اینجور اتفاقات به رسوایی دستگاههای اطلاعاتی حاکمیت و همصدایی نیروهای مخالف و منتقد منتهی بشه.»
این اظهارات نشان میدهد که بیبیسی فارسی و دیگر رسانههای ضدانقلاب منتظر ایجاد حوادثی بودند تا با امتداد دروغ رسانهای آن در این التهاب زایی نقش خود را ایفا کنند که در این مراسم کوچکترین موضوع و بهانهای به دست آنان داده نشد تا آن را با شرح و بسط دروغ رسانهای دستاویزی برای تشویش اجتماعی کنند.
اعتراف تلویحی خبرنگار بیبیسی فارسی به سودبردن حاکمیت از این ماجرا، نشان داد که سناریوی التهابآفرینی نهتنها ناکام ماند، بلکه به افشای پشتصحنه طراحیهای رسانهای و اختلافات عمیق جریان معاند انجامید؛ شکستی که پیش از آغاز، رقم خورده بود.
ضدانقلاب که با فوت طبیعی یک وکیل مشهدی به دنبال اجرای پروژه همیشگی «کشتهسازی» بود، اینبار پیش از آنکه سناریوی خود را رسانهای کند، در میدان واقعیت با اختلافات داخلی و طرد اجتماعی روبهرو شد؛ شکستی که حتی خبرنگار بیبیسی فارسی را به اعتراف واداشت.
ارسال نظر