هنر مناسبات عشقی زن ها و مردها؛ نگاهی احساسی و جدی به بازتاب عشق در هنرهای تجسمی
رکنا: عشق، آن نیروی پاک و در عین حال پیچیده، همواره سوژهای دستنیافتنی و رازآمیز برای هنرمندان بوده است. زن و مرد، با تمام تضادها و شباهتهایشان، در فضای عاشقانهای که هنر خلق میکند، پا به پای هم میگذارند و داستانی میسازند که هر بار تکرار میشود اما هر بار نو و تازه است.

به گزارش رکنا، در هنرهای تجسمی ، این مناسبات عشقی به شکلی بصری و ملموستر از هر زبان دیگر به تصویر کشیده میشود. تابلوهایی که سرشار از نگاههای عاشقانه، لمسهای ملایم و گاه فاصلههای تلخ و دوریها هستند، تجلیگاه عواطف انسانیاند. زن، نه صرفاً معشوق، که نمادی از زندگی، شور و گاهی مقاومت است. مرد، نه فقط عاشق، بلکه جستجوگر هویت و معنا در کنار معشوق است.
در آثار کلاسیک، زن اغلب در نقش معشوقی آرمانی ظاهر میشود، تاجایی که حضور او گویی ابدی و فراتر از دنیای مادی است. مانند «تولد ونوس» بوتیچلی که زن را سمبل زیبایی و الهام میداند. اما این تصویر ایزوله و ایدهآل، بسیاری از ابعاد پیچیده عشق و مناسبات زن و مرد را نمیگشاید. اینجاست که هنر مدرن و معاصر وارد میدان میشود؛ جایی که زن دیگر صرفاً سوژه نیست، بلکه روایتگر و فاعل احساس و سرنوشت است.
فریدا کالو، نقاش مکزیکی، در پرترههای خود به زیبایی بیانگر زخمی است که عشق بر جان زن مینهد، آمیخته با درد، غرور و استقلال. او عشقی را به تصویر میکشد که نه ساده و بیچون و چرا، بلکه سرشار از تضاد و درگیری است. زن در اینجا با همه قدرت و شکنندگیاش، جلوهای انسانیتر و واقعیتر دارد.
نگاه مردانه به عشق در تاریخ هنر، گاه زن را به کالایی برای تأیید و تداوم هویت مردانه تبدیل کرده است. این نگاه مردسالارانه (male gaze) در آثار فراوانی به چشم میخورد که عشق را ابزاری برای فانتزی و خواستههای مردانه ساختهاند، گویی که زن تنها نقش تماشاچی یا مظهر زیبایی را دارد. با این حال، در دنیای امروز، هنرمندان زن و مرد هر دو در تلاشاند تا این مناسبات را از نو تعریف کنند؛ عشق را به عرصهای برای بیان آزادی، هویت و حتی اعتراض تبدیل کنند.
از سوی دیگر، هنرهای تجسمی معاصر، با بهرهگیری از رنگ، فرم و فضا، مناسبات پیچیده و گاه متناقض زن و مرد در عشق را آشکار میسازند. رنگهایی که گاه ملایم و گاه پرخاشگرانه به هم میآمیزند، خطوطی که گویی دستهای درهم گرهخورده را نشان میدهند و یا فضاهایی که همزمان گرم و سردند، همه و همه نمایانگر روح پرتنش و درخشان این رابطهاند.
در نهایت، هنر به ما یادآور میشود که مناسبات عشقی زن و مرد نه تنها داستان دو فرد که بازتابی از جامعه، فرهنگ، و تاریخ است. عشق در هنر، هم نجاتبخش است و هم میتواند مرزهای قدرت و تسلط را نشان دهد. به همین دلیل، توجه به هنرهای تجسمی به ما کمک میکند تا با چشمانی تازه به خود، به دیگری، و به این پیوند پیچیده نگاه کنیم؛ پیوندی که هرگز ساده نیست اما همواره زیباست.
حسین نوروزی – تیرماه ۱۴۰۴
-
فیلم تماشای شنا کردن خرس مادر و بچهها در طبیعت
ارسال نظر