دختر جوان دیروز در مرکز مشاوره پلیس Police مشهد گفت: در خانواده ای مذهبی به دنیا آمده ام و تنها فرزند خانه هستم به همین دلیل اعضای فامیل توجه زیادی به من دارند. بعد از این که در کنکور قبول شدم، پدر و مادرم نگران دور شدن من بودند ولی بعد از آن که به آن ها اطمینان دادم همه توجه خود را معطوف به درس می کنم راضی شدند و برای ادامه تحصیل به بیرجند آمدم.به دلیل فضای شلوغ خوابگاه، با اصرار من به همراه چند نفر از دوستان دانشگاهی که به نظرم دختران خوبی بودند خانه ای کرایه کردیم اما بعد از مدتی متوجه شدم دوستانم اهل رفت و آمد، تفریح و خوش گذرانی هستند.

کم کم آن ها مرا تشویق به پوشیدن لباس های نامتعارفی کردند که زمانی حتی باور نمی کردم آن ها را به تن کنم و پیشنهاد دادند که در رفت و آمدهایشان شرکت کنم. اوایل مخالفت می کردم ولی بعد از مدتی به دلیل غربت و دوری از خانواده و رهایی از تنهایی، با آن ها همراه شدم و مثل آنان شده بودم، دیگر نماز نمی خواندم، به حجابم اهمیت نمی دادم و در مراوده با پسران دانشگاه مسائل شرعی را رعایت نمی کردم. هر چند بعضی از کارها برای من غیر قابل هضم بود ولی از ترس این که آن ها مرا عقب مانده و ساده تصور نکنند خودم را با آن ها هماهنگ می کردم، تا این که مدتی پیش به همراه دوستان در یک جشن تولد مختلط شرکت کردم و به اصرار آن ها روسری را از سرم برداشتم و از روی غفلت و سهل انگاری حرکات ناشایستی را انجام دادم، غافل از این که یکی از حاضران با تلفن همراهش در حال فیلم برداری از من بود.

چند روزی گذشت تا این که مادرم تماس گرفت و با عصبانیت گفت، این بود قولی که دادی؟ به جای این که درس بخوانی در جشن شرکت می کنی؟ و ... مادرم گفت که باید قید درس و دانشگاه را بزنم و برگردم به خانه! من که نمی دانستم مادرم چطور از موضوع متوجه شده است مات و مبهوت به حرف هایش گوش می دادم و حرفی برای گفتن نداشتم تا این که فهمیدم فیلم مرا در آن جشن کذایی یکی از آشنایانی که در آن جا بوده به دست مادرم رسانده است.

حالا نمی دانم با این رسوایی چه کنم و چگونه سرم را پیش خانواده ام بالا بیاورم؟

فیلم پر بازدید از دختری که با بیسکویت مسموم سرقت میلیونی می کرد

اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

کدخبر: 447827 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟