الان هم می خواهم به کسانی که نقشه های ارتکاب جرم Crime را در سر می پرورانند بگویم بترسید از روزی که سرگذشت شما نیز مثل من سوژه این ستون شود چرا که... سارق مسلح بانک های مشهد که به دزد The Thief سنگین وزن معروف شده است روز گذشته پس از آن که به سوالات قضایی قاضی Judge حیدری (قاضی پرونده) پاسخ داد با بیان این مطالب به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کردم. ابتدا در یک تعمیرگاه خودرو شاگردی می کردم و پس از آن برای گذراندن خدمت سربازی به کرمانشاه اعزام شدم. وقتی خدمت سربازی ام به پایان رسید به مشهد بازگشتم و با وانت پدرم کار می کردم. ۲ سال بعد به خواستگاری دخترعمویم رفتم و زندگی خوبی را آغاز کردیم. همسرم دیپلم داشت و زنی بامحبت و خانه دار بود. او با همه سختی های زندگی کنار می آمد و از هیچ تلاشی برای آسایش من کوتاهی نمی کرد. بعد از ازدواج و برای آن که پول بیشتری به دست آورم به خرید و فروش لوازم بهداشتی روی آوردم. اما به دلیل این که تخصصی در این زمینه نداشتم خیلی زود ورشکست شدم. این در حالی بود که اوضاع خرید و فروش زمین خوب شده بود و هر روز قیمت ها بالا می رفت. من هم با دیدن این شرایط وارد خرید و فروش زمین شدم که ناگهان زمین ها راکد شد و همه سرمایه ام را از دست دادم. برای جبران اشتباهاتم به خرید و فروش خودروهای گران قیمت روی آوردم. آن روزها خودروها را به صورت اقساطی و با قیمت بالا می خریدم و به صورت نقد و با قیمت خیلی پایین تر می فروختم تا شاید بتوانم دوباره پول دار شوم ولی باز هم اوضاع زندگی ام بدتر می شد تا این که به فکر سرقت Stealing مسلحانه از بانک افتادم. حدود یک هفته نقشه کشیدم و از عاقبت کارم نیز اطلاع داشتم ولی طلبکارهایم دیگر تحمل نداشتند. سعی می کردم از بانک هایی که خلوت بودند، سرقت کنم. من بی رحمانه اسلحه را به طرف کارمندان می گرفتم و می دانستم که مردم وحشت می کنند. حالا هم در چاهی افتادم که نتیجه آن جز آبروریزی برای خانواده و پدر و مادرم چیز دیگری نبود. شاید می توانستم با انجام کارهای آبرومندانه زندگی ام را حفظ کنم اما نفهمیدم مسیر زندگی ام را چگونه انتخاب کنم. اکنون اگر دوستان فرزندم بگویند پدرت دزد بوده او چه حالی خواهد داشت؟ کاش قبل از هر چیز...! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 367505 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟