زهرا خانمزن همسایه که از گمشدن شوهرش و انیس خانم و دیگران دلهره داشت وقتی از زبان مادر شوهرش قصه ای خیالی شنید که امکان دارد جن ها به انیس خانم و همه افرادی که گم شده اند آسیب رسانده باشند دلهره و ترس عجیبی پیدا کرد. او با ماجراهای ترسناکی مثل صدای جیغ از خانه انیس و طنابی که مثل دار دور گردنش افتاد روبرو شد. زمانی هم که در کوچه تاریک که اتفاقا آن شب چراغ تیر برق چوبی اش هم سوخته بود دو مرد غریبه صدایش زدند با عجله به داخل خانه رفت. ۲مرد سیاهپوش از موترسیکلت پیاده شدند و به طرفش می رفتند که او به خانه برگشت و در را محکم بست. چند ثانیه بعد صدای زنگ خانه به صدا در آمد. زهرا از سوراخ کنار قفل در بیرون را نگاه  کرد که ناگهان صدایی از پشت سرش شنید. به عقب برگشت و با دو شبح در تاریکی روبرو شد. اما ادامه قصه : دست و پایش را گم کرده و زهر ترک شده بود. ناخودآگاه برگشت و در خانه را باز کرد. دو مرد غریبه که موتورسیکلت خامو ش را به دست گرفته و می رفتند توقف کردند و به عقب برگشتند. زهرا از ترس روی زمین ولو شد. ۲مرد سیاهپوش هم به راه خود ادامه دادند. زهرا خانم وقتی چشمانش را باز کرد که در اتاق سرش را روی بالشت طرح طاووس گذاشته بود و خودش هم به چشم های لرزان خرگوش وسط ساعت مچی خیره شده بود.از ترس به خودش می لرزید. مادر شوهر و خواهر شوهرش کنار او نشسته بودند.

پیرزن دستی به پیشانی عرق کرده عروسش کشید و گفت:چرا این قدر هراسانی عزیزم. من و محبوبه (خواهر شوهرش ) صدای زنگ خانه را شنیدیم دلواپس شدیم و آمدیم ببینیم چکار می کنی که دیدیم از سوراخ در بیرون را نگاه می کنی. بعد هم بلند شدی و با ترس در را باز کردی و به کوچه رفتی. اما روی زمین افتادی و از حال رفتی. زهرا خانم با شنیدن این حرف دلش قرص شد و گفت:شما پشت سرم بودید؟ از ترس نزدیک بود سکته کنم. چرا چیزی نگفتید تا من این قدر دچار ترس و وحشت نشوم. در این لحظه زهرا خانم گفت ۲مرد سیاه پوش را در کوچه دیدم که چند بار صدایم کردند و گفتند خانم ،خانم محترم... خیلی ترسیده بودم و برای همین فوری به داخل خانه آمدم. مادر شوهر با لبخند پرسید :نکند جک و جونوری توی کوچه دیده بودی و فکر می کردی آدم هستند. دست ها و پاهایشان حالت سم چهار پا نبود ؟. خواهر شوهر زهرا خانم که با حرف های مادرش شاکی شده بود گفت:مادر جان باز شروع کردی ،چرا این قدر خرافاتی هستی ؟. محبوبه در حال صحبت بود که زهرا خانم حرفش را قطع کرد،از جابرخاست و گفت :عجب روز نحسی است امروز. پیرزن دست روی زانویش گذاشت،بلند شد و دست عروسش را هم گرفت و گفت: بیا برویم توی حیاط یک حال و هوایی عوض کنیم. زهرا خانم لنگ لنگان همراه او به داخل حیاط رفت. دمپایی اش را به پا کرد و جلوتر رفت تا لامپ برق را روشن کند. در این لحظه از داخل باغچه شبه سیاهی جلوی پای او پرید و به سرعت از کنارش رد شد و فرار Escape کرد. زهرا خانم با دیدن این شبح تاریک صدای کپ کپ قلبش را می شنید. جیغ زد و این پا و آن پا می کرد. مادر شوهرش هم ترسیده بود. آنها به عقب برگشتند و با عجله به داخل اتاق رفتند. صدای قهقه خنده ترس شان را بیشتر از بیش کرد. مثل بید به خود می لرزیدند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

نویسنده: طوبی ساقی

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت اول

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت دوم

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت چهارم

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود- قسمت پنجم

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت ششم

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت هفتم 

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت هشتم 

ماجرای دنباله دار حمله جن ها به خانه زن همسایه که باردار بود - قسمت نهم (پایانی)

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز کلاهبردار 52 میلیارد تومانی به 5 دختر تهرانی / او هر بلایی خواست سر این دختران آورد + فیلم و عکس

مرد خشن زنش را در برابر پمپ بنزین پاسداران تهران با چاقو کشت!

خانم دکتر تهرانی در رختکن بیمارستان شوکه شد

مرگ سرباز وظیفه با شلیک گلوله در بیمارستان بقیه الله تهران

اعدام به خاطر ارتباط پنهانی با جمیله 70 ساله / دادگاه تهران حکم داد + عکس

ماجرای عاشقانه و غم انگیز در زندگی بلندقدترین بازیگر زن ایران + فیلم

در انتظار سید علی، آخرین گمشده اشترانکوه / امروز هم خبری نشد + عکس

برف و بوران چادر زلزله زده های کرمانشاه را برده، آقایان تلفنشان را جواب نمی‌دهند!

عکسی که راز قوچی فوتبالیست ملی پوش و همسرش را لو داد

عباس 14 ساله از جدال با 6 گرگ گرسنه گفت / 8 ساعت زوزه و چشمان براق مرا محاصره کرده بود + عکس

9 کوهنورد جان باخته تنها 2 متر با زندگی فاصله داشتند / در منطقه جن ها در اشترانکوه چه گذشت؟+فیلم و عکس

ارتباط شیطانی یک زن با 20 روح / آرزو دارم از ارواح باردار شوم!+ عکس

 

کدخبر: 335096 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟