سوم آبان‌ماه سال 93، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد 56 ساله‌ای به نام غلامرضا در یکی از بیمارستان‌های اسلامشهر باخبر و راهی محل شدند. تحقیقات اولیه حکایت از این داشت که غلامرضا دو هفته قبل در جریان درگیری با پسری به نام هادی مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان سرانجام فوت شده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان هادی را که پسری 19 ساله بود، بازداشت کردند. متهم بعد از اعتراف به قتل Murder گفت: «‌مقتول خودش درگیری را شروع کرد و به خاطر تهمتی که به من زد عصبانی شدم و دست به چاقو شدم.‌» با اعتراف متهم، پرونده بعد از بازسازی صحنه جرم Crime و صدور کیفرخواست کامل و به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. 
صبح دیروز متهم از زندان Prison اعزام و در همان شعبه به ریاست قاضی زالی و مستشار اسلامی محاکمه شد. ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم در شرح ماجرا گفت: «مدتی قبل از حادثه Incident با دخترخوانده مقتول که مروارید نام داشت آشنا شدم. رابطه آشنایی ما هم خواهرش بود که برای مدت کوتاهی به صیغه برادرم درآمده بود. مروارید با مادر و ناپدری‌اش زندگی می‌کرد. او همیشه از زندگی کردن با آنها گلایه داشت و از شرایط در خانه‌شان راضی نبود. این گذشت تا اینکه به خواستگاری‌اش رفتم، اما خانواده‌اش مخالفت کردند و من هم بعد از شنیدن جواب منفی از ازدواج با او منصرف شدم.»
متهم در ادامه گفت: «یک روز مروارید تماس گرفت و آدرس خیابانی را داد و خواست دنبالش بروم. قبول کردم و وقتی سرقرار رفتم گفت به خاطر درگیری با خانواده‌اش چند روزی خانه را ترک کرده است. احساس کردم پشیمان شده است و می‌خواهد به خانه برگردد، اما از ترس ناپدری‌اش با من تماس گرفته بود. با او صحبت کردم و قبول کرد کار اشتباهی کرده است، اما پیگیر نشدم که این مدت کجا بوده و خودش نیز چیزی در این مورد نگفت.»
متهم در خصوص قتل گفت: «‌وقتی مروارید را به خانه‌شان رساندم داخل خانه نرفتم و برگشتم. دقایقی بعد تلفن همراهم زنگ خورد. مروارید بود که خواهش کرد به خانه‌شان بروم تا لیوانی چای بنوشم و خانواده‌اش از من تشکر کنند. قبول کردم و به خانه آنها رفتم، اما مادرش وقتی مرا دید با من بدرفتاری کرد و مدعی شد دخترش در این مدت نزد من بوده است! داشتم او را قانع می‌کردم که اشتباه می‌کند، اما دو سیلی به صورتم زد.
با این سر و صدا ناپدری مروارید از خواب بلند شد و به حیاط آمد. او هم ادعا کرد دروغ می‌گویم و گفت دزد The Thief دخترمان تو هستی! این حرف‌ها فقط تهمت بود، اما نتوانستم حرفم را ثابت کنم تا اینکه مقتول با من گلاویز شد. در آن لحظه از عصبانیت با چاقویی که همراه داشتم یک ضربه به سینه مقتول زدم و فرار Escape کردم.‌» متهم در آخرین دفاع گفت: «شغلم دامداری بود و به همین دلیل همیشه چاقو همراه داشتم، ولی هر وقت لازم نبود آنرا در خانه می‌گذاشتم. روز حادثه از بدشانسی‌ چاقو همراهم بود که ناخواسته از روی عصبانیت دستم گرفتم و خودم را گرفتار کردم. باور کنید آن روز از سر دلسوزی دنبال دخترشان رفتم، اما نتوانستم کارم را توجیه کنم. حالا پشیمانم و از اولیای‌دم طلب بخشش دارم.‌» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد تا حکم را صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

عروس و داماد زنجانی در برف پاییزی گرفتار شدند و به مراسم نرسیدند + فیلم

نیلوفر وقتی مادرش نبود مرا به خانه اش برد و..! / دختر و پسر هردو دروغ گفتند!

ردپای زن همسایه در زندگی مرد متاهل / مادر عروس خانم پشت در گیر کرد

کسب درآمد هنگفت یک زن با جسد گربه! + عکس

دکتر برادران درگذشت + عکس

قاتل اهورا به قصاص محکوم شد

سلطان در مشیریه تهران کشته شد! + عکس

این مدیر عامل قلابی را می شناسید؟ / اسماعیل افراد جویای کار را سرکیسه می کرد +عکس

قرار شوم سمیه با پسر جوان در یک باغ شهریار / وقتی آن دو را باهم دیدم ..!+ عکس

با یک ضربه چاقو تسلیم مرد غریبه در پارکینگ شدم و ..! / 2 جوان در جردن دستگیر شدند + عکس

2 دختر قتل مرد ثروتمند را در خیابان شریعتی بازسازی کردند + عکس

تصادف مرگبار 206 با آمبولانس اورژانس / 2 سرباز جان باختند

وقتی به خودم آمدم که در خانه مجردی شراره بودم و ... / می خواهم زنم مرا ببخشد!

مرگ یک زن کرجی در سطل زباله شهری!

ماهرخ پس از ارتباط شیطانی با من، خواست تا برای شوهرش پاپوش درست کنم و .!+ عکس

سعید نفس نمی کشید از ترس او را در خانه مجردی تکه تکه کردم و ..!

قتل 3 دختر و گمشدن 9 زن جوان در آبادان + جزئیات

فرجام تلخ جدال هفت ماهه پسر 11 ساله با مرگ و زندگی

کدخبر: 321830 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟