مریم دست پسر خردسالش را محکم گرفته بود. از فرط گریه، چشمانش قرمز و پلک‌هایش ورم کرده بود. از چهره‌اش می‌شد فهمید چه غم بزرگی در سینه دارد. همین که روی صندلی اتاق مشاوره نشست پسرش را روی پایش نشاند. دستی بین موهای پسرک برد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود، گفت: «5 سال پیش با فرشاد ازدواج کردم. از همان روزهای اول که زیر یک سقف رفتیم متوجه اعتیادش شدم. بارها برای حفظ زندگی‌ام سعی کردم برای ترک کمکش کنم اما او هیچ تمایلی نداشت. او خوشگذران و رفیق باز بود و از فاش شدن ارتباطش با زنان غریبه هم ابایی نداشت. گاهی فکر می‌کردم همه تلاشش را می‌کند تا مرا هر روز بدبخت‌تر کند. یک سال از ازدواج‌مان می‌گذشت. دیگر از همه چیز ناامید شده بودم. مادرم می‌گفت اگر بچه بیاوری سر عقل می‌آید و بیشتر به تو و زندگی ات اهمیت می‌دهد.» هر چند خیلی امیدوار نبودم اما به توصیه او عمل کردم و باردار شدم. 9 ماه بارداری‌ام هم مثل ماه‌های اول زندگی‌ام سخت گذشت تا اینکه پارسای کوچولویم به دنیا آمد...»

زن جوان نگاهی به صورت معصوم پسرش کرد و در اوج غم لبخندی بر لب آورد. انگار تنها خاطره خوش زندگی مشترکش با فرشاد، لحظه تولد پسر خردسالشان بود: «من مادر شده بودم و فرشاد پدر. برای من همه چیز عوض شده بود اما برای شوهرم هیچ چیزی تغییر نکرده بود. همه فکر و ذکرش مواد بود و رفیق بازی و ذره‌ای به من و پسرم توجه نداشت. دیگر کلافه شده بودم. هر روز یک داستان جدید و یک اتفاق بدتر در زندگی‌ام می‌افتاد. با این حال فقط به خاطر پسرم ماندم و برای زندگی‌ام جنگیدم. اما دیگر تحمل کارهای شرم آور فرشاد را ندارم. از چند وقت قبل تصمیم به طلاق گرفتم و حتی موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم. پدرم وقتی موضوع را فهمید خیلی تعجب نکرد و حتی تصمیم‌ام را تأیید کرد اما گفت مشکلی نیست از شوهرت جدا شوی اما بدون بچه برگرد. پارسا، پدر دارد و او باید بزرگش کند! هرگز فکر نمی‌کردم چنین واکنشی از خانواده‌ام ببینم و حالا سر دو راهی مانده‌ام. از طرفی زندگی با فرشاد برایم غیرقابل تحمل شده و از طرفی دیگر نمی‌توانم پارسا را به پدر معتادش بسپارم. او وقتی «شیشه» می‌کشد توهم می‌زند. می‌ترسم بلایی سر پسرم بیاورد. تنها دلیل ماندنم در خانه فرشاد، پسر کوچولویم است وگرنه هیچ علاقه‌ای به او ندارم و به جرأت می‌توانم بگویم از او متنفرم.باورکنید بشدت درمانده شده ام. سختی‌های زندگی‌ام بارها مرا به مرزی رساند که به فکر سپردن فرزندم به یک خانواده خوب و آبرومند افتادم. فکر دوری پسرم دیوانه‌کننده است اما تصور آینده‌اش در خانه شوهر معتادم مرا مجاب به این دوری سخت می‌کند. فکر و خیال دیوانه‌ام کرده. شما را به خدا کمکم کنید...»

اقدامات مشاوره‌ای

با توجه به اینکه این زن در بحران خانوادگی مجبور به اتخاذ سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش شده بود، در گام اول از سوی کارشناسان دعوت به مصالحه شد و همچنین او برای گرفتن حضانت فرزندش مورد راهنمایی قرار گرفت. از طرفی پیامدها و تبعات واگذاری فرزند به خانواده‌ای دیگر به طور کامل برای او روشن و قرار شد چندین جلسه خانواده درمانی به منظور حل مشکلات برای این زوج برگزار شود. از آنجا که تصمیم‌گیری درباره حضانت فرزند نیاز به نظر پدر دارد و زن به تنهایی نمی‌تواند در این باره تصمیم‌گیری کند، این زن توجیه شد که پس از مشاوره با کارشناسان و با دستور قاضی Judge برای سرنوشت پسرش تعیین تکلیف کند.

زندگی سخت فرزندان طلاق

کارشناس مرکز مشاوره «آرامش» پلیس Police اصفهان گفت: «وقتی والدین از یکدیگر جدا می‌شوند اختلافاتشان نه تنها کمتر نشده بلکه نسبت به زمانی که با هم زندگی می‌کنند کم صبرتر و سرسخت‌تر می‌شوند. بعد از طلاق، دعواها روی کودکان متمرکز می‌شود. یعنی والدین در مورد حضانت کودک، ملاقات با او، تربیت اش، چگونگی سازگاری او با طلاق با هم دعوا دارند. این دعواها اغلب باعث برون‌سازی مشکلات می‌شود. موضوع دیگری که مطرح است پیامدهای منفی طلاق برای کودکان و کیفیت سرپرستی آنها پس از جدایی والدین است. با توجه به اینکه زن و مرد بعد از جدایی اغلب از نظر عاطفی به هم ریخته هستند، بچه‌های طلاق درنخستین سال، بدون والدین باقی می‌مانند. مادران طلاق ممکن است درگیر کشمکش برای ملاقات‌ها، در جست‌و‌جوی کار بوده یا به طور تمام وقت برای ساعات طولانی کار کنند.نکته قابل تأمل در اظهارات این زن بی‌وفایی همسرش است که منجر به عدم رضایت و ناخشنودی زن نسبت به ادامه زندگی مشترک شده است. عدم حمایت‌های خانوادگی از فرد در موضع طلاق باعث ایجاد نگرانی و شکل گرفتن این تفکر می‌شود که قید مادری را زده و بدون اینکه به عواقب این عمل بیندیشد به فکر جدایی بیفتد. در این پرونده بی‌شک نگرانی مادر در مورد آینده فرزند و پیامدهای منفی مربوط به رفتارهای ناصحیح همسر در مورد فرزند پروری باعث شده تا زن چنین راه چاره‌ای را دنبال کند، در حالی که عواقب انجام این عمل در آینده برای خود وی بسیار سنگین خواهد بود. نباید فراموش کرد زمانی که افراد به دنبال فشارهای مضاعف در زندگی مشترک تصمیم به طلاق می‌گیرند نیاز به راهنمایی صحیح و همراهی و همدلی خانواده دارند تا مانند این زن با چنین تصمیماتی آینده‌ای گنگ و مبهم برای خود و فرزندشان رقم نزنند.» برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

زهره صفاری

اخبار جدید حوادث امروز را بخوانید:

گزارش تصویری از اعدام قاتل اراک با طناب زرد در ملاعام / ساعت 7 صبح اجرا شد

کامران و رخشان 18 سال پس از یک زندگی!

پس از دوستی با یک جوان در دام شیطانی او دو همدستش گرفتار شدم / مرا به بیابان های کرج بردند و ...

اقدام کثیف کارمند زن با رئیس شرکت

مرا در یک اتاق زندانی ام کرد و چند دقیقه بعد و با دو دوستش وارد اتاق شدند و ...

سلطان جعل ایران اعدام می شود+عکس

برادر شوهرم به من فهماند که دنبال ارتباط با من است و من در غیاب شوهرم او را به خانه دعوت کردم!

ارتباط پنهانی و شیطاین سهیلا با جوان 27 ساله به طور هولناکی لو رفت / شوهر او هم با یک زن دیگر ارتباط داشت که ...+عکس

فیلم گفتگو با مردی که به خاطر ترس از زنش قاتل شد / او در پشت شمشادهای اتوبان چه کرد؟+عکس

نقشه کثیف شوهر خواهر برای دختر 24 ساله / او یک جوان را اجیر کرد تا...

این زن شیطان صفت راننده تاکسی را آزار و اذیت کرد!+عکس

بلایی که سگ های ولگرد بر سر کودک نجف آبادی آوردند / ، پوست سر این پسر بچه را کندند

نقشه شوم و وحشتناک برای زن جوان در اتوبان نزدیک فرودگاه کرمانشاه

دردسر بلیط کنسرت پاپ در مشهد

دور از چشم خانواده ام نزد اصغر رفتم و باردار شدم / روی بازگشت ندارم و...

مرد پرستار بی رحمانه دختری را در برابر دوربین موبایلش شکنجه کرد + عکس

نقشه نوعروس 16 ساله برای ملاقات های پنهانی با دوست پسر سابقش/پلیس مشهد راز پیام ها وحشتناک این دختر را به دست آورد

ارتباط شیطانی زن تهرانی با مرد افغان / این مرد به خاطر یک موبایل زن تنها را کشت

نرگس 21 ساله در دام شیطانی گشت ارشاد 3! / گفت مامور است و مرا سوار پراید کرد مرا به بیابان برد و ...

رفتارهای شرم آور فرشاد مرا از خودش متنفر کرد و حالا فقط قلبم برای پارسا می تپد!

اتفاقی نادر که برای یک گوسفند رخ داد+عکس


 

 

کدخبر: 256928 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟