گفتگوی تصویری با مردی که 19 سال در تهران با ماسک زندگی می کند / او پس از یک حادثه تلخ از تبریز  فرار کرده بود+فیلم و عکس
حجم ویدیو: 68.13M | مدت زمان ویدیو: 00:05:38

به گزارش رکنا، رحیم 49 ساله دلتنگ فرزندانش است، در این چند سال غذاب وجدان یک لحظه هم او را رها نمی کرد و به گفته خودش نمی دانست کسی در خانه است.این حادثه Incident باعث شد خبرنگار رکناگفت و گویی را با او انجام بدهد.

(گفت و گو با متهم)

برای چه دستگیر شدی؟

آتش زدن خانه برادرم که ندانسته منجر به قتل Murder شد.

توضیح بده.

من و برادرم اختلاف خانوادگی داشتیم، چند باری برادرم من را تهدید به قتل کرد در مقابل من هم او را تهدید به آتش زدن خانه اش کردم.

این کار هم انجام دادی.

بله، اشتباه کردم. چند روز خانه را تحت نظر داشتم منتظر فرصتی بودم که خانه خالی از سکنه باشد. شب حادثه برادرم با خانواده اش رفتن بیرون و من هم تو ماشین خوابم برد. دم دم های صبح از خواب بیدار شدم چند بار زنگ خانه را زدم زمانی که مطمئن شدم کسی خانه نیست درب راهرو را شکستم، کپسول گازی که همراهم بود را تزریغ کردم سیمی را از باتری ماشین گرفتم و بعد از کلی تلاش خانه را آتش زدم.

چرا سیم؟ مگر کبریت یا فندکی همراهت نبود؟

خیر،هیچی همراهم نبودم.

چندتا کپسول بود؟

نمی دانم یادم نیست.

انفجار رخ داد و بعد چه شد؟

دست و صورت خودم هم سوخت، ماشینم را رها و از آنجا فرار Escape کردم.

بعد چه کار کردی؟

آمدم تهران ازدواج کردم و مشغول کار آشپزی شدم.

چندتا فرزند داری؟

دو تا.

در این مدت با خانواده ات تماسی داشتی؟

خیر، نه شماره تلفنی داشتم و نه رفت آمدی.

اختلافت با برادرت سر چه موضوعی بود؟

برادرم اسرار داشت من با خواهرهمسرش ازدواج کنم من هم قبول نمی کردم.

همسرت خبر داشت که تو دست به چنین جنایتی زدی؟

خیر، از خانوادم می پرسید می گفتم : با هم قهر هستیم.

فرزندانت می دانند برای چه دستگیر شدی؟

خیر، فعلا چیزی نمی دانند.

در این مدت عذاب وجدان نداشتی؟

کابوس یک لحظه هم رهایم نمی کرد می خواستم خودم را معرفی بکنم، اما جرئتش را نداشتم. خیلی پشیمانم از برادرم می خواهم من را ببخشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

حجم فایل صوتی: 4.82M | مدت زمان فایل صوتی: 00:05:15
کدخبر: 230961 ویرایش خبر
لینک کپی شد
امیر حسین جان
آیا این خبر مفید بود؟