بی آبرویی خانم معلم زبان در خانه پسر تهرانی ! /  عشق ممنوعه دامنش را گرفت !

چندی قبل مرد میانسالی به پلیس رفت و از ربوده شدن دخترش خبر داد. او گفت: دخترم در یک مؤسسه خصوصی انگلیسی تدریس می کند. ساعاتی قبل از تلفن همراهش به من پیامکی داد که او را ربوده اند و گفت برای آزادی اش یک میلیارد تومان فراهم کنم. من چنین پولی ندارم و می ترسم آنها بلایی سر دخترم بیاورند.

چندی قبل مرد میانسالی به پلیس رفت و از ربوده شدن دخترش خبر داد. او گفت: دخترم در یک مؤسسه خصوصی انگلیسی تدریس می کند. ساعاتی قبل از تلفن همراهش به من پیامکی داد که او را ربوده اند و گفت برای آزادی اش یک میلیارد تومان فراهم کنم. من چنین پولی ندارم و می ترسم آنها بلایی سر دخترم بیاورند.

با شکایت مرد میانسال تحقیقات برای یافتن دختر جوان به نام پریسا آغاز شد. در تحقیقات مشخص شد که آخرین بار پریسا با خواستگارش دیده شده است. بدین ترتیب احتمال دست داشتن او در این ماجرا پررنگ شد. با شناسایی خانه سهیل مأموران راهی محل شده و پریسا را در خانه او پیدا کردند.

اما دختر جوان در حالی که سهیل را بی گناه می دانست به پلیس گفت: من خودم نقشه این آدم ربایی را طراحی کردم. او زبان آموز مؤسسه ما بود بعد از مدتی خواست تا برایش خصوصی تدریس کنم. کم کم به هم علاقه مند شدیم و او از من خواستگاری کرد اما وقتی پدرم با ازدواجمان مخالفت کرد دنبال راهی برای راضی کردن او بودم.

یک شب در حال تماشای فیلمی خارجی در رابطه با آدم ربایی بودم. از همان فیلم الگو گرفتم و سناریوی آدم ربایی را اجرا کردم فکر می کردم اگر به پدرم بگویم آدم ربایان برای آزادی من یک میلیارد می خواهند او از سهیل کمک می خواهد و سهیل هم این پول را می دهد و بدین ترتیب پدرم به ازدواج ما رضایت می دهد. اما به چند ساعت نکشید که راز این آدم ربایی ساختگی برملا شد.

وبگردی