ناگفته های عجیب الهام اخوان از جنگ 12 روزه / ماکارانی ، برنج و خنده!!

الهام اخوان درباره تجربه خود از جنگ ۱۲ روزه صحبت کرد و گفت: "وقتی صدای انفجار یا تیراندازی می‌شنیدم، سعی می‌کردم به شوخی بگویم بچه‌ها نزدیک کوچه پایینی است و به این صدا بخندیم." وی افزود که این اتفاقات در اروپا کاملاً متفاوت است، و مردم با شنیدن خبر جنگ به فروشگاه‌ها هجوم می‌آورند و خریدهای گسترده‌ای انجام می‌دهند، اما در ایران خریدها معمولاً به چند بسته ماکارونی و مقداری برنج محدود می‌شود.

تلاش برای ادامه زندگی عادی در زمان جنگ

الهام اخوان از فضای زندگی در طول این ۱۲ روز جنگ گفت: "من از شرایط لذت بردم، هرچند سختی خودش را داشت. اما همه چیز فراهم بود: نان سنگک تازه پیدا می‌شد و حتی یک روز بدون بنزین یا نان نماندم." این صحبت‌ها نشان‌دهنده تلاش مردم برای حفظ عادی بودن زندگی در شرایط دشوار جنگ است.

دوران سخت برای خانواده

این بازیگر جوان همچنین گفت که خانواده‌اش در ایران حضور نداشتند و در دوران جنگ، خواهرش که باردار بود، شرایط بسیار سختی را گذراند. او اشاره کرد که بارها خواهرش از او خواست تا پیش او برود، اما خودش قلباً همیشه در انتظار بازگشت به ایران بود و می‌گفت: "کی می‌رسه بلیط برگشتم؟"