این 7 خانم بازیگر سینما و شبکه خانگی را بلعیدند ! / جذابیتی برای تسخیر مردم ! + اسامی و عکس ها

این روزها نمایش خانگی با انتشار تولیدات جدید تقریبا روزهای شلوغی را سپری می‌کند. در این میان چند کاراکتر زن با حضر در این آثار در کانون توجه قرار گرفته‌اند.

آن‌چه که در ادامه به این بهانه می‌خوانید، تحلیلی ‌ست بر عملکرد هفت بازیگر زنِ سریال‌های فعلی شبکه خانگی که به کوشش صفحه اینستاگرامی فیلمتو گردآوری شده. با ما همراه باشید.

مریلا زارعی

بانو در سریال «جنگل آسفالت» گرفتار بیماری روحی‌ست و از مشکلات جسمی نیز رنج می‌برد. معتاد هم هست و رفتار و گفتار و نگاه سردش خبر از آشوب درونی می‌دهد. مریلا زارعی تا حدودی توانسته احوالات شخصیت را آن طور که باید به باور مخاطب می‌نشاند.

نازنین بیاتی

آرشام (فرزاد فرزین) با چهره‌ای جدید می‌خواهد انتقام نارفیق را بگیرد در این راه همسری نمایشی نیاز دارد تا همه‌چیز عادی جلوه کند. او با صحرا، دختری از طبقه فرودست جامعه عهد می‌بندد. این شخصیت، تازه‌ترین تلاش نازنین بیاتی برای فرار از نقش‌های تکراری‌ست که هم موقعیت خاص کاراکتر و هم گریم، متنوع بازیگر را به هدف مورد نظر رسانده. بیاتی شمایل یک بانوی فقیر اما موقر را ترسیم کرده. به شیوه حرف زدن توام با آرامش صحرا و رفتارهای او دقت کنید؛ مثلا جایی که با امساک و حیاء به آرشام محبت می‌کند و در عین حال طبع زنانه‌اش هشدار می‌دهد که نباید غرور خود را خدشه‌دار کند جمع این ویژگی‌ها بازی نازنین بیاتی در قطب شمال» را قابل قبول کرده است.

دیبا زاهدی

غزال جزو کاراکترهای فرعی اما به نسبت تاثیرگذار «جنگل آسفالت» است که آرام آرام اهمیت حضور او در داستان مشخص می‌شود. او عاشق پاشا (نوید محمدزاده) است اما پالس مثبت نمی‌گیرد؛ پس چاره را در خراب کردن چهره پاشا پیش مادر هنگامه می‌بیند. غزال گذشته‌ای تلخ داشته و از دست خواهرش سیمین (ریما رامین‌فر) دلخور است. بی‌راه نیست اگر «جنگل آسفالت» را تا حدودی موفق‌ترین عملکرد او در شبکه خانگی بدانیم. آرامش ظاهری به همراه واکنش‌های نسبتا کنترل شده در موارد تنش‌زا از جمله امتیازهای بازی اوست.

هدی زین‌العابدین

پس از «رهایم کن» و آن شخصیت جلوه‌گر و محبوب سریال، پرسش این بود که انتخاب بعدی هدی زین‌العابدین چه خواهد بود؟ قسمت اول «در انتهای شب» نهیب زد که روند نسبتا رو به رشد او ادامه دارد. این بازیگر، نقش زنی دغدغه‌مند را برعهده دارد که برای رونق زندگی مشترک، سختی‌ها به جان خریده. همسر پارسا پیروزفر اما کم آورده و چراغ رابطه رو به خاموشی‌ست. زین‌العابدین در خلق همسری آینده‌نگر و مادری مهربان عملکردی قابل قبول دارد. او حتی مرز فروپاشی زندگی پس از خوشبختی ظاهری را جوری نشان داده که چاره‌ای جز باور انتحار شخصیت باقی نمی‌ماند و لحظه پایان با آن خویشتن‌داری به منظور حفظ حرمت یک عشق ترک برداشته را در بازی‌اش نمایان می‌کند.

فرشته حسینی

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود. این بیت را می‌توان وصف حال هنگامه در سریال «جنگل آسفالت» دانست. دختری از طبقه پایین جامعه که سودای فوتبالیست شدن داشت و در ذهن خود آینده‌ای شیرین با امیر (علیرضا جعفری) ساخته بود. دزدیده شدن دلارها و نقشه شوم رقیب آزاده صمدی به همراه حکم اعدام برادر، رویای هنگامه را بر باد داد. حالا به قدری خسته و افسرده‌حال است که به پیشنهاد مرد متمول، نوید محمدزاده جواب رد می‌دهد. این مقدمه را گفتیم تا به این نقطه برسیم که فرشته حسینی در برگردان عواطف مختلف متضاد هنگامه چه کار سختی پیش رو داشته. او از پس ماموریت تا حدی برآمده و جنگل آسفالت تبدیل به یکی از نقاط قابل تامل کارنامه‌اش شده است.

آزاده صمدی

آن زن مهربان در «افعی تهران» کجا و این زن خشن در «جنگل آسفالت» کجا؟! آزاده صمدی با تسلطی خاص، خالق دو کاراکتر با دو ویژگی کاملا متضاد از هم شده. این تفاوت نه تنها در ظاهر شخصیت‌ها که در شیوه حرف زدن، راه رفتن، کنش و واکنش و موارد دیگر مشهود است. الهه، مادری‌ست مهربان که به رغم جدایی از آرمان اصول انسانی را فراموش نکرده. عاطفه در «جنگل آسفالت» اما زنی‌ست که پس از جدایی از همسر اول جوانکی به اسم امیر را اسیر خود کرده. صمدی در برانگیختن حس خشم و تنفر مخاطب، تا حدود زیادی موفق بوده است.

سحر دولتشاهی

مژگان مشتاق همان کسی‌ست که آرمان بیانی برای روشن شدن تکلیف خود با زندگی به او نیاز داشت. خانم دکترِ سریال «افعی تهران» بخشی از زوایای تاریک آرمان را در جلسات تراپی روشن کرد و مخاطب توانست بیشتر و دقیق‌تر با گره‌های ذهنی این شخصیت آشنا شود. سحر دولتشاهی حالا با تجربه‌تر از همیشه به خلق یک کاراکتر خاص و دوست‌داشتنی نزدیک شده است.