قتل همسر برادر و دختربچه 4 ساله‌اش به خاطر بدگمانی

به برادرم گفتم زنت با دوستت رفت و آمد مشکوک دارد اما او کاری نکرد تا اینکه! + غکس

کدخبر: 308446 ۱۳۹۶/۰۶/۳۰ ۲۳:۲۱:۳۴ ویرایش خبر

لینک کپی شد

رکنا: مردی میانسال که به ارتباط همسر برادرش با مردی غریبه مظنون شده بود، شبانه قدم به خانه برادرش گذاشت و حادثه‌ای خونین را رقم زد. در جریان حادثه خونین همسر برادرش و دختر چهار‌ساله وی را به قتل رسانده و دختر 11 ساله‌اش هم مجروح و روانه بیمارستان شد.

به برادرم گفتم زنت با دوستت رفت و آمد مشکوک دارد اما او کاری نکرد تا اینکه! + غکس

دقایقی از ساعت 4 بامداد روز سه‌شنبه، 28‌شهریور ماه گذشته است. اهالی کوچه محتشم در خیابان آیت الله‌طالقانی حوالی پاسگاه نعمت‌آباد همگی در خواب هستند. مرد میانسال در حالی که کت مشکی بلندی پوشیده و دستکش در دست و کلاهی به سر دارد به آرامی وارد کوچه می‌شود. مرد مشکی پوش درکمال خونسردی با کلیدی که دارد، در ساختمان شماره 12 را باز می‌کند و به طبقه سوم می‌رود. لحظاتی بعد صدای دلخراشی در کوچه طنین انداز می‌شود. صدای زن جوانی که می‌گوید: نکش و صدای دختری که به عمویش التماس می‌کند: عمو اکبر نزن. لحظاتی بعد همه چیز دوباره آرام می‌شود و مرد مشکی‌پوش به آرامی از ساختمان شماره‌12 بیرون می‌رود و در تاریکی کوچه گم می‌شود. چند نفر از همسایه‌ها پس از شنیدن صدای زن همسایه از خانه‌هایشان بیرون می‌آیند، اما دیگر صدایی به گوششان نمی‌رسد و دوباره به رختخوابشان باز می‌گردند. آنها غروب روز سه‌شنبه وقتی متوجه می‌شوند از دو دختر خردسال همسایه خبری نیست به صدای دلخراشی که نیمه‌شب شنیده‌اند فکر می‌کنند و سپس به پلیس اطلاع می‌دهند. دقایقی بعد در حالی که ساعت از 8شب هم گذشته تیمی از مأموران کلانتری 152 خانی‌آباد راهی محل حادثه Incident می‌شوند. مأموران در طبقه سوم ساختمان با صحنه هولناکی روبه‌رو می‌شوند. آنها داخل پذیرایی با جسد زن جوان و دختر چهار‌‌ساله‌اش روبه‌رو می‌شوند که با ضربات متعدد چاقو به کام مرگ رفته‌اند. کمی آن طرفتر پیکر خونین دختر 11 ساله‌ای روی زمین افتاده است. دختر زخمی با کلمات بریده می‌گوید که عمو اکبر با چاقو ما را زخمی کرد.

حضور تیم جنایی در قتلگاه زن جوان و دختر خردسالش

مأموران پلیس همزمان با انتقال پیکر دختر 11 ساله به بیمارستان ضیائیان، موضوع حادثه را به قاضی محسن مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل Murder دادسرای امور جنایی خبر می‌دهند. دقایقی بعد بازپرس همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پای در قتلگاه زن جوان و دخترش گذاشتند. بررسی‌ها و گفته‌های همسایه‌ها حکایت از این داشت عموی خانواده بامداد روز سه‌شنبه دست به این جنایت هولناک زده است. همچنین مشخص شد آذین 11ساله که در این حادثه به شدت زخمی شده هنگام انتقال به بیمارستان به خاله‌اش گفته که عمو اکبر که صورتش را پوشانده بود با چاقو به مادرم حمله کرد و وقتی او را گرفتم، شال روی صورتش کنار رفت و عمو اکبر را شناختم. بررسی‌های محل حادثه نشان داد در این حادثه شب‌بو 29 ساله با حدود 20 ضربه چاقو به بدنش به قتل رسیده و دخترش آیلین هم با یک ضربه چاقو به گلویش فوت کرده و آذین هم با ضربات متعدد چاقو راهی بیمارستان شده است. همسایه طبقه اول محل حادثه به مأموران گفت: بامداد صدایی از طبقه سوم به گوشم رسید، اما ناگهان قطع شد و دیگر توجهی به آن نکردم تا اینکه دخترم به من گفت از صبح آذین و آیلین را ندیده است، به همین دلیل نگران شدم و موضوع را به پلیس و آتش‌نشانی خبر دادم.

قاتل به صحنه جنایت باز می‌گردد

در حالی که تحقیقات در محل حادثه ادامه داشت به قاضی مدیر روستا خبر دادند اکبر به محل حادثه بازگشته است. بدین ترتیب اکبر به عنوان مظنون قتل بازداشت شد. متهم در بازجویی‌های ابتدایی در حالی که گریه می‌کرد، قتل زن برادر و دخترش را انکار کرد، اما در بازجویی‌های بعدی به قتل اعتراف کرد.

صبح دیروز متهم برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. وی مقابل قاضی مدیر روستا به قتل شب بو، آیلین و زخمی کردن آذین اعتراف کرد.

گفت‌وگو با متهم

خودت را معرفی کن‌؟

اکبر هستم 55 سال سن دارم و اهل شهرستان قروه استان کردستان هستم.

تهران چه کار می‌کنی‌؟

14 سال قبل به تهران آمدم و با نیسانم در میدان تره‌بار بارکشی می‌کردم.

برادرت چه کاره بود‌؟

برادرم در میدان تره‌بار با یکی از دوستانش غرفه اجاره کرده بود و میوه می‌فروخت.

متأهلی‌؟

بله. سه دختر و سه پسر دارم، اما همسرم شهرستان است.

خانه برادرت زندگی می‌کردی‌؟

نه. خانه اجاره‌ای داشتم و بعضی وقت‌ها خانه دخترم یا پسرم می‌رفتم. آنها تهران زندگی می‌کنند.

چه شد که همسر برادرت و فرزندانش را به قتل رساندی و زخمی کردی‌؟

همسر برادرم با مرد غریبه‌ای به نام طالب در ارتباط بود، به همین دلیل تصمیم داشتم، او و مرد غریبه را بکشم.

شما چطور متوجه ارتباط آنها شده بودی‌؟

برادرم معتاد Addicted است و طالب هم که قبلاً غرفه‌دار بوده و پول زیادی دارد مدتی است با برادرم ارتباط دارد. او به برادرم کمک مالی می‌کند و حتی به او کمک کرده بود تا غرفه‌ای اجاره کند. طالب مدتی است با همسرش قهر کرده و در خانه برادرم زندگی می‌کند. در واقع طبقه دوم و سوم ساختمان شماره 12 را او برای برادرم اجاره کرده است و مقداری از اثاثیه‌اش هم در همان ساختمان است. من مدتی بود متوجه ارتباط پنهانی او با همسرم برادرم شده بودم. برادرم معتاد بود، اصلاً به حرف‌های من توجهی نمی‌کرد. حتی به برادر دیگرم و بعضی از بستگان گفته بودم، اما کسی به حرف‌های من توجهی نمی‌کرد.

چطور متوجه شدی‌؟

اواخر فروردین بود که به برادر دیگرم در شهرستان موضوع را اطلاع دادم. او به تهران آمد و یک شب در خانه برادرم ماند، اما آن شب همسر برادرم و دو دخترش در خانه نمانده بودند. همان شب من کلید برادرم را مخفیانه برداشتم و از روی آن کلید تهیه کردم. 40روز پیش نیمه‌شب با کلیدی که داشتم مخفیانه وارد خانه برادرم شدم، متوجه حضور مرد غریبه در خانه برادرم شدم و همان شب تصمیم به قتل آنها گرفتم.

چرا آیلین را کشتی و آذین را زخمی کردی‌؟

من قصد کشتن آنها را نداشتم و اتفاقی بود. به همین دلیل هم وقتی آیلین بی‌گناه کشته شد، در تهران ماندم تا در فرصت مناسب خودم را به پلیس معرفی کنم.

چرا فرصت مناسب‌؟

من قصد داشتم مرد غریبه را هم بکشم. او همه زندگی ما را نابود کرد و آبروی ما را به باد داد. چندبار برای کشتن Killing او نقشه کشیدم، اما هربار نقشه‌ام ناکام ماند.

پس چرا اول به سراغ او نرفتی‌؟

آن شب خودروی طالب جلوی خانه آنها پارک بود و من فکر کردم او در خانه است، به همین دلیل تصمیم گرفتم آنها را به قتل برسانم، اما وقتی وارد خانه شدم، او نبود.

بعد چه شد‌؟

بالای سر شب‌بو رفتم و با چاقو به دستش زدم و از او خواستم سکوت کند. می‌خواستم او را تهدید کنم که به ارتباط پنهانی‌اش پایان دهد، اما او شروع به داد و فریاد کرد. با چاقو او را زدم. چاقو را که از بدن شب‌بو کشیدم، به گلوی آیلین که در نزدیکی ما بود، برخورد کرد و او را کشت. آذین از خواب بیدار شده بود و مرا گرفته بود که با چاقو چند ضربه به دستش زدم تا مرا رها کند.

بعد از حادثه چه کار کردی‌؟

ابتدا کمی گریه کردم و بعد به میدان بار رفتم. چاقو، کت و کلاهم را در سطل زباله‌ای انداختم و بعد بار میوه‌ای را برای مغازه‌ای بردم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

سهیلا و پسر خاله اش را در اتاق خواب غافلگیر کردم

شوهرم را با رزیتا هنگام همخوابی در اتاق خواب دیدم / او شب عروسی مان هیزی کرده بود و ...

عکس داماد و عروسش که قربانی اسیدپاشی اصفهان بود / نصف صورت مرضیه سوخته بود

اولین فیلم و عکس از خودکشی امروز دختر 23 ساله در مترو تهران

اقدام وحشیانه برای ساکت کردن حیوانات خانگی + فیلم و عکس

مشتری ناراضی، بانک را به آتش کشید + فیلم

مرد بی رحم مغانی یک سگ را دار زد

تازه داماد در کرج اعدام شد / عروس با مقتول قبل از ازدواج ارتباط شیطانی داشت

فیلم اعتراف قاتل آتنا هنگام بازسازی صحنه قتل / دخترک را به پشت کارگاه کشاندم

وقتی پدرم زندان بود دوستش به سراغم آمد و به من تجاوز کرد / این مرد در تهران دستگیر شد

زن برادرم با اردلان دوست شوهرش ارتباط داشت / 4 صبح در حالی که خواب بودندبه سراغشان رفتم + عکس