زن جوان برای مهاجرت به اروپا 2 قاتل اجیر کرد / دکتر سرشناس به دستور زنش کشته شد + جزییات

به گزارش رکنا، شامگاه ۲۹ شهریور ماه سال ۱۴۰۱ زنی با کلانتری ۱۴۷ گلبرگ تماس گرفت و از کشته شدن شوهر 57 ساله‌اش به نام فرهاد خبر داد.

 این زن گفت :دخترم دانشگاه قبول شده بود و بسیار خوشحال بودم. به همین خاطر من و دخترم همراه دوستانش برای جشن بیرون رفته بودیم. وقتی شب به خانه بازگشتیم متوجه شدیم قفل در شکسته و وسایل خانه به هم ریخته است. ما وقتی وارد اتاق شوهرم شدیم با جسد شوهرم که دکتر طب سنتی است روبه رو شدیم .به خانه مان دستبرد زده شده و 20 هزار دلار  و 10سکه  طلا که در خانه داشتیم سرقت شده است.

با این تماس ماموران به خانه مرد پولدار در نارمک رفتند و جسد که شواهد نشان می‌داد خفه شده است با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

 ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی دوربین‌های مداربسته پرداختند و دریافتند ساعتی بعد از خروج همسر و دختر قربانی دو مرد نقاب‌دار وارد خانه شده‌اند. شواهد نشان می‌داد آنها به احتمال فراوان  در گوشه ای پنهان شده‌اند تا در فرصت مناسب نقشه شوم را اجرا کنند.

نخستین سرنخ وقتی فاش شد توپی قفل در وقتی تخریب شده که در باز بوده و همچنین کشف چهار ته سیگار پشت شوفاژ نشان می داد احتمالا  قاتلان نقاب‌دار از سوی یکی از اعضای خانواده برای قتل اجیر شده و قصد داشتند پلیس را گمراه کنند.

با مطرح شدن این فرضیه  ماموران به اختلاف‌های فرهاد و همسرش رویا پی بردند.

رویا در این باره به ماموران گفت :شوهرم مرد پولداری بود . دخترم به تازگی دانشگاه قبول شده بود و  تصمیم داشت به خارج از کشور مهاجرت کند .من و دخترم نمی ‌خواستیم در ایران بمانیم. اما شوهرم مخالف مهاجرت بود. وقتی من و دخترم برای مهاجرت اقدام کردیم شوهرم گفت پولی در اختیارمان قرار  نمی‌دهد .همین موضوع باعث اختلاف‌های شدید میان من و همسرم شده بود .ولی اختلاف ها در حدی نبود که راضی به مرگش باشم. من نمی دانم چه کسی او را کشته است.

افشای جنایت خانوادگی

در حالی که فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفته بود ماموران توانستند رد دو  مرد نقاب‌دار را به دست بیاورند. فرشاد و اردلان به خفه کردن مرد پولدار اعتراف کردند و گفتند از سوی همسر وی برای قتل اجیر شده بودند.

 با اعترافات آنها رویا نیز به طراحی نقشه قتل اعتراف کر.

به این ترتیب برای دو مرد به اتهام مشارکت در قتل و برای زن میانسال به اتهام معاونت در جنایت خانوادگی کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک  استان تهران فرستاده شد و آنها از خود دفاع کردند.

نخستین دادگاه

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

وقتی  فرشاد روبه روی قضات ایستاد و گفت: مدتی قبل دوستم اردلان  سراغم آمد و از من کمک خواست. اردلان 60ساله مدتها  بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت .او گفت به تازگی با زنی آشنا شده که از او خواسته تا شوهرش را بکشد .او می‌گفت رویا حاضر است بابت قتل شوهرش ۵۰۰ میلیون تومان به ما بپردازد .به  همین خاطر وقتی حرف‌های اردلان را شنیدم قبول کردم به او کمک کنم .ما طبق نقشه مقابل خانه مرد پولدار رفتیم  و همسرش در را برایمان باز کرد و در شوفاژخانه پنهان شدیم. وقتی همسر و دختر او از خانه بیرون رفتند در فرصتی مناسب وارد خانه شدیم و تسمه ساچمه ای پرده را  دور گردن فرهاد پیچیدیم اما او تقلا کرد و از جایش بلند شد. به همین خاطر ما ترسیدیم، طناب را رها کردیم و گریختیم .

وی ادامه داد: مرد جوانی مقابل در ایستاده بود تا مراقب اوضاع باشد .احتمالاً رویا به او هم پول داده تا در این ماجرا به او کمک کند . حتماً وقتی ما از خانه خارج شدیم او به خانه رفته و فرهاد را خفه کرده است .

اردلان نیز حرف‌های همدستش را تایید کرد و گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم .رویا گفته بود  ۵۰۰ میلیون تومان پول می دهد تا شوهرش را بکشیم. ما وقتی به خانه  او رفتیم و با فرهاد درگیر شدیم طناب از دستمان رها شد. به همین خاطر ترسیدیم و فرار کردیم .حتما مردی که مقابل در بود  و با رویا اشنایی داشت فرهاد را کشته  است.

سپس رویا روبه روی قضات ایستاد و اتهام معاونت در جنایت خانوادگی را نپذیرفت .

وی گفت: شوهرم مخالفت مهاجرت من و دخترم بود و به همین خاطر با او درگیر بودم .اما هرگز راضی به مرگش نبودم .من پولی به فرهاد و اردلان نداده بودم تا شوهرم را بکشند .من  بعد از مرگ شوهرم بیش از ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کفن و دفن کردم. اگر شوهرم را دوست نداشتم و به مرگش راضی بودم  هرگز چنین پولی را خرج نمی‌کردم .من اتهامم را قبول ندارم .

سپس وکیل فرشاد برخاست و گفت :تحقیقات درباره این پرونده تکمیل نشده  است.موکلم و همدستش  جثه ضعیفی دارند و به همین خاطر نتوانسته  اند مقابل فرهاد مقاومت کنند. وقتی فرهاد از جایش بلند شده  موکلم ترسیده و گریخته است .او می گوید  مرد آشنا که مقابل در بوده مرد ثروتمند را کشته است. از این رو تقاضا دارم تا تحقیقات درباره ادعای موکلم تکمیل شود.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به ایراداتی که وکیل متهم مطرح کرده بود پرونده را با دادسرا برگرداندند تا با تکمیل تحقیقات ،متهمان بار دیگر از خود دفاع کنند.

دومین محاکمه

با تکمیل تحقیقات و در حالی که سرنخی برای اثبات ادعای دو متهم مبنی بر حضور مرد آشنا مقابل در به دست نیامده بود دو متهم بار دیگر از خود دفاع کردند.این در حالی بود که رویا با قرار وثیقه آزاد شد.

در ابتدای جلسه مادر قربانی گفت: اختلاف های پسر و عروسم از 2 سال قبل شروع شده بود. عروسم می خواست خانه و ماشین را از پسرم بگیرد و جدا شود.ولی چون پسرم او را طلاق نداد با نقشه پسرم را کشت. من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و قصاص می خواهم. اما نوه ام که حالا 19 سال دارد در دادگاه حاضر نشده و درخواستش را مطرح نکرده است.

سپس اردلان 60 ساله روبه روی قضات ایستاد گفت: رویا صاحب یک شرکت بیمه بود. من به آنجا رفته بودم تا خودم را بیمه عمر کنم. اما او گفت به خاطر شرایط سنی ام بیمه عمر برایم مناسب نیست. او پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد و گفت حاضر است 500 میلیون تومان به من بدهد.

وی ادامه داد: چون جثه کوچکی دارم به او گفتم به تنهایی نمی توانم شوهرش را بکشم. او هم گفت یک همدست پیدا کنم. من از دوستم فرشاد که راننده تاکسی اینترنتی بود کمک خواستم و قرار شد 40 میلیون تومان به او بدهم. اگر چه رویا فقط 40 میلیون تومان به ما پول داد و ما را گرفتار کرد.

وی درباره نحوه قتل گفت: رویا گفته بود شوهرش مرد فاسدی است. او زنان را به تله می اندازد و آزار می دهد و از آنها فیلم می گیرد. ما آنجا رفته بودیم تا با مقتول صحبت کنیم دست از این رفتار بردارد که با او درگیر شدیم.

قاضی گفت: اگر قصد صحبت کردن داشتید چرا پنهانی وارد خانه قربانی  شدید؟

متهم:ما قصد قتل نداشتیم. وقتی با هم درگیر شدیم تسمه ساچمه ای پرده را دور گردنش پیچیدیم تا بی حال شد و وقتی از خانه بیرون آمدیم او هنوز نفس می کشید.

فرشاد وقتی در جایگاه ویزه ایستاد ادعای تازه ای را مطرح کرد و گفت: به محض اینکه وارد خانه دکتر طب سنتی شدیم از دیدن ما شوکه شد. ما ویس های همسرش را برایش گذاشتیم تا بداند از سوی همسرش آمده ایم. او بعد از شنیدن صدای همسرش شوکه شد که اردلان تسمه ساچمه ای را دور گردنش پیچید. اما وقتی از خانه بیرون آمدیم او هنوز زنده بود.

قاضی گفت: شواهد نشان می دهد قربانی غافلگیر شده و به محض ورود به خانه مورد حمله قرار گرفته است.حتی کیسه مرغهایی که او خریده بود کنارش رها شده ،چطور مدعی هستی ویس ها را برای او گذاشتی؟

که متهم پاسخ داد: من ویس ها را برایش گذاشتم تا بداند همسرش ما را اجیر کرده است.

با پایان دفاعیات دو متهم، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

وبگردی