آزار سیاه خانم گوینده در خانه بهنام! / خودم را از بالکن بیرون انداختم !

به گزارش رکنا، چند روز قبل صدای مهیبی در یکی از محله‌های تهران، همسایه‌ها را به خیابان کشاند. آنها مرد میانسالی را دیدند که به سختی پیکر خونین و نیمه‌جان دختر جوانی را روی زمین می‌کشاند. 

با دیدن این صحنه اهالی محل بلافاصه جلو رفتند تا به آنها کمک کنند اما مرد میانسال با دیدن اهالی پا به فرار گذاشت

دختر جوان بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. بررسی‌های اولیه حکایت از آن داشت که وی به علت سقوط از ارتفاع مجروح شده اما قبل از آن مورد آزار و اذیت نیز قرار گرفته است.

با گزارش این خبر، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات آغاز شد و دختر جوان پس از بهبودی نسبی گفت: در یک شرکت خصوصی کار می‌کنم.

همه به من می‌گفتند صدای خوبی برای گویندگی دارم به همین خاطر تشویق شدم تا به کلاس گویندگی بروم در همین کلاس‌ها با بهنام آشنا شدم.

او هم از ماه‌ها قبل در این کلاس‌ها شرکت می‌کرد، چند ماهی که گذشت او به من ابراز علاقه کرد و گفت که همسرش را طلاق داده و بچه‌هایش نیز با همسرش زندگی می‌کنند. بهنام به من پیشنهاد ازدواج داد.

بهنام نقشه های شیطانی داشت

از آنجا که هر دو به هنر علاقه‌مند بودیم و به نظرم مرد خوبی بود به او پاسخ مثبت دادم. غافل از اینکه پشت این ابراز علاقه، نقشه‌هایی شیطانی پنهان است.

دختر جوان ادامه داد: چند روزی از پیشنهاد ازدواج بهنام گذشته بود که او با من تماس گرفت و گفت پدر و مادرش می‌خواهند مرا ببینند.

از طرفی هم مدعی شد که کار گویندگی مناسبی برایم پیدا کرده که بعد از دیدار با والدینش با آنها نیز قرار ملاقات گذاشته است.

ابتدا مخالف رفتن به خانه بهنام بودم؛ اما آنقدر اصرار کرد که راضی شدم. خانه آنها در طبقه سوم ساختمانی بود و مقابل در ورودی نیز چندین جفت کفش زنانه و مردانه بود که مرا متقاعد کرد خانواده‌اش خانه هستند.

اما زمانی که وارد خانه شدم، کسی آنجا نبود و ناگهان بهنام به من حمله کرد و مرا مورد اذیت و آزار قرار داد. بهنام مرا به بهانه دیدن خانواده‌اش و گویندگی به خانه‌اش کشانده بود تا نقشه شیطانی‌اش را اجرا کند.

در این میان ناگهان زنگ خانه به صدا درآمد. صدای زنی به گوش می‌رسید که مدام بهنام را صدا می‌زد و از او می‌خواست در را باز کند.

 

وبگردی