دستور برای ترور یک قاضی / قاتل تصمیم دیگری گرفت !

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از وقتی کلید خورد که صدای درگیری  همراه با شلیک گلوله از داخل یکی از باغ های کرج به گوش همسایه رسید .

مرد همسایه با شنیدن صدای شلیک گلوله به طرف دیوار دوید و با نگاه از بالای دیواری کوتاه صاحب باغ را دید که غرق در خون بر لب باغچه افتاده است و خیلی زود با پلیس تماس گرفت و از ماجرای تیراندازی مرگبار در باغ همسایه را گزارش کرد.

تحقیقات جنایی با حضور بازپرس کشیک قتل صورت گرفت ودرنخستین گام جسد صاحب باغ به بیمارستان منتقل شد.

در گام بعد ی کارآگاهان جنایی در تحقیقات دریافتند که مقتول به دست دوستش که بیشتر اوقات باهم گپ می‌زدند کشته شده است و او متواری است.

عامل جنایت که فریدون نام داشت تحت تعقیب پلیس قرار گرفت وپس از چند روزتحقیقات پلیسی متهم دریکی از شهرستان ها شناسایی شد طولی نکشید که فریدون دستگیر شد.

فریدون که در ابتدای بازجویی ها قتل دوستش را نمی پذیرفت اما پس از تحقیقات فنی و ارائه برخی مستندات سرانجام لب به اعتراف گشود و راز جنایتش را فاش کرد.

این قاتل ۴۹ساله مدعی شد مقتول تقاضایی ازمن داشت که من هرگز نمی‌توانستم این درخواست او را اجرایی کنم .

دستور ترور یک قاضی

فریدون درباره این درخواست عجیب به افسر پرونده گفت: ناصر ازمن می خواست که یکی از قضات را ترور کنم او حتی پیشنهاد داده بود که هرچه بخواهم به من خواهد داد.من پیشنهاد او را نپذیرفتم و بعد آن بود که بین ما اختلاف ایجاد شد .

یک روز که من خانه نبودم متوجه شدم او به خانه ام آمده و خانواده ام را اذیت کرده است  به‌خاطر همین جریان بود که من خون جلوی چشمانم راگرفت و به سراغش رفتم و باهم درگیر شدیم و با اسلحه گلوله‌ای به صورتش شلیک کردم و پابه فرار گذاشتم.

پس از اعتراف متهم وی با صدور کیفرخواست این متهم به اتهام قتل عمد تحت محاکمه قرار گرفت.

در دادگاه چه گذشت؟

متهم سابقه‌دار برای سومین بار از زندان به شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز انتقال یافت و به اتهام قتل عمد و قاچاق اسلحه تحت محاکمه قرار گرفت.

در جلسه قبلی دادگاه پس از تشریح کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند و آنگاه به ‌دستور رئیس دادگاه متهم پای میز محاکمه قرار گرفت تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.

این مرد درباره سوابق کیفری خود به قضات گفت: من پیش از این به‌خاطر حمل مواد مخدر زندانی شده بودم.

مقتول از من اسلحه می‌خرید و در جریان این معاملات بود که باهم دوست شدیم.

 بیشتر اسلحه ها را از مرز می‌خریدم و بعد با قیمت‌های کلان به افراد دیگر می‌فروختم. من اتهام قتل را قبول دارم اما از قبل انگیزه‌ای برای کشتن او نداشتم.

وی افزود: روز حادثه زمانی که قرار بود من تفنگی را برایش ببرم تا از او پول دریافت کنم او از من کاری خواست که هرگز توانایی انجامش را نداشتم. او از من خواسته بود آدم بکشم و با او در ترور یک قاضی مشارکت کنم.

قاضی از متهم سؤال کرد چه اتفاقی افتاد که این مرد را کشتی؟

متهم جواب داد: وقتی به او گفتم نمی‌توانم چنین کاری را انجام بدهم، چند روز بعد وقتی ‌که در خانه نبودم به‌ سراغ همسر و فرزندانم رفته و آنها را مورد آزار قرار داده بود. به‌همین خاطر خیلی عصبانی و ناراحت شدم.

آیا از قبل برای قتل نقشه کشیده بودی؟

نه هرگز نمی‌خواستم دستم به خون آلوده شود.

چطور او را کشتی؟

به‌خاطر اینکه مزاحم زن و بچه‌هایم شده بود، بشدت عصبانی بودم. وقتی باهم جروبحث می‌کردیم، نمی‌دانم چه شد با اسلحه‌ای که در اختیارم بود به سرش شلیک کردم. پس از کشتن او با موتوری که داشتم به طرف قبرستان رفتم و اسلحه را در آنجا دفن کردم.

چرا در بازسازی صحنه جرم اسلحه پیدا نشد؟

نمی‌دانم آنجا پاتوق معتادان بود، شاید آنها دزدیده باشند.

حکم قصاص

در سومین جلسه دادگاه نیز متهم بار دیگر درحالیکه بازهم ادعا داشت مقتول درخواست ترور داشت برای همین او را کشتم تا بدین وسیله از جنایتی که مرتکب شده از خود دفاع کند اما این دفاعیات او راه به جایی نبرد .

اولیای دم که درجلسه دادگاه حضور داشتند خواستار اشد مجازات قاتل شدند آنها مدعی بودند متهم برای تبرئه خودش داستان سرایی کرده است.

پس از پایان جلسه دادگاه دادرسان دادگاه وارد شور شدند و با بررسی‌های اوراق پرونده  متهم را باتوجه به درخواست اولیای دم به قصاص نفس  محکوم کردند.

وبگردی