نه موتوری در کار بود، نه باند فرود؛ داستان واقعی خلبانی که با فرود روی آب، جان همه سرنشینان را خرید
تبلیغات

به گزارش رکنا، صدای وحشت زای برخورد با یک دیوار آجری در آسمان، یک انفجار شدید و بعد سکوتی سنگین؛ این لحظه، سرآغاز ۵ دقیقه و ۸ ثانیه‌ای بود که زندگی ۱۵۰ مسافر و ۵ خدمه به تار مویی وابسته شد. این هواپیمای ایرباس A320، ناگهان از یک جت پیشرفته به گلایدری ۶۸ تنی بدون موتور تبدیل شد. داستانی که از آن با عنوان «معجزه در هادسون» یاد می‌شود، فرودی است که نباید ممکن می‌شد.

این فرود تاریخی بعدها الهام‌بخش فیلم سینمایی «سالی» (Sully) با بازی تام هنکس شد. درحالی که کاپیتان سالی به عنوان یک قهرمان ملی مورد ستایش بود، تحقیقات تخصصی آغاز شد که ابعاد پیچیده‌تری از این ماجرا را فاش کرد.

برخورد ناگهانی با پرندگان

در روز ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹، ایرباس A320 با دو موتور جنرال الکتریک از باند برخاست و همه چیز عالی به‌نظر می‌رسید. اما تنها یک دقیقه و نیم پس از پرواز، کاپیتان چسلی سالی سالنبرگر و کمک‌خلبان او اسکایلز، با دسته‌ای از غازهای بزرگ کانادایی برخورد کردند. در یک چشم به‌هم‌زدن، هر دو موتور هواپیما از کار افتادند و سکوتی سنگین کابین را فرا گرفت.

برخورد غازهای کانادایی با هواپیمای آمریکایی

در کابین خلبان، چراغ‌های هشدار یکی پس از دیگری روشن شدند. سالنبرگر بلافاصله کنترل را به دست گرفت و پیام اضطراری خود را به برج مراقبت مخابره کرد: «مِی‌دِی، مِی‌دِی، مِی‌دِی! اینجا کاکتوس ۱۵۴۹ است. هر دو موتور را از دست داده‌ایم.» درحالی‌که برج مراقبت مسیر بازگشت به فرودگاه را پیشنهاد داد، سالنبرگر با قاطعیت پاسخ داد: «نمی‌توانیم برگردیم.»تصمیم حیاتی در ثانیه‌های سرنوشت‌ساز

هواپیمای بدون موتور، به‌سرعت به سمت زمین می‌رفت و تنها گزینه‌های موجود، فرودگاه‌های نزدیک بودند؛ اما سالنبرگر متوجه شد که نمی‌توانند به هیچ‌یک از آن‌ها برسند. در اقدامی قاطع، او اعلام کرد: «رودخانه‌ی هادسون را انتخاب کرده‌ام.» به‌گفته شاهدان، این تصمیم ناباورانه به معنی مواجهه با مرگ بود.

خلبان سالی و کمک‌خلبان اسکایلز

مسافران در کابین با سکوت موتورها و بوی سوختگی دست‌وپنجه نرم می‌کردند تا اینکه صدای آرام سالنبرگر در بلندگو طنین‌انداز شد: «کاپیتان صحبت می‌کند؛ برای برخورد آماده باشید.» جو ترس و وحشت سراسر هواپیما را فرا گرفته بود.

فرودی شگفت‌انگیز بر آب

فرود روی آب یکی از دشوارترین مانورهای هوانوردی به‌شمار می‌رود، اما مهارت و خونسردی سالنبرگر، هواپیما را به‌آرامی روی سطح آب فرود آورد. پس از برخورد، بدنه‌ی هواپیما سالم ماند و موجب بقای مسافران شد.

سرنشینان روی بال هواپیمای در حال غرق شدن

اما خطر تازه‌ای آغاز شده بود؛ کابین هواپیما به‌سرعت از آب یخ‌زده رودخانه پر می‌شد و مسافران روی بال‌های لغزنده هواپیما تجمع کردند. در نهایت، قایق‌های عبوری و گروه‌های امداد آن‌ها را نجات دادند. سالنبرگر آخرین نفری بود که هواپیما را ترک کرد.

بررسی تصمیمات و تحقیقات پس از حادثه

با وجود ستایش عمومی، هیئت ایمنی حمل‌ونقل آمریکا (NTSB) بررسی‌های دقیقی انجام داد. در ابتدا، شبیه‌سازی‌ها نشان دادند که فرود در فرودگاه ممکن بود؛ اما هنگامی‌که زمان تصمیم‌گیری خلبانان شبیه‌ساز در نظر گرفته شد، همگی سقوط کردند. مشخص شد که تصمیم سالنبرگر نه‌تنها درست بلکه تنها گزینه‌ی ممکن برای جلوگیری از فاجعه بود.

غازهای کانادایی و چالش هوانوردی

تحقیقات نشان داد غازهای کانادایی مهاجر، بزرگ‌تر از پرنده‌هایی بودند که موتورها برای مقابله با آن‌ها طراحی شده بودند. پرواز ۱۵۴۹ زنگ هشداری برای توجه بیشتر به خطر برخورد با پرندگان بود.

درسی بی‌نظیر از شجاعت و همکاری

این حادثه تنها نمایش مهارت یک خلبان نبود، بلکه نتیجه‌ی هماهنگی میان تیم پروازی، وجود سیستم‌های پیشرفته هواپیما و واکنش سریع نیروهای امدادی بود. «معجزه در هادسون» به یادماندنی‌ترین نمایش از قدرت تصمیم‌گیری و شجاعت انسانی شد و نشان داد که حتی در شرایط سخت، زندگی می‌تواند راه خود را بیابد.

  • نبرد سهمگین بوفالوها در دشت‌های بی‌انتها + فیلم

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی