حسادت باجناق، زندگی جوان مشهدی را به اعتیاد کشاند
تبلیغات

به گزارش رکنا، یک جوان مشهدی که سال ۸۶ با دختر همسایه ازدواج کرده بود و زندگی ساده‌ای را در خانه پدر همسرش آغاز کرده بود، با حسادت و دخالت‌های باجناقش در مسیر نابودی قرار گرفت.

این مرد که در یک تولیدی کیف مدرسه کار می‌کرد و درآمد اندکی داشت، زندگی آرامی را می‌گذراند تا این‌که باجناقش که از ابتدا نسبت به زندگی او حسادت داشت، در یک دیدار دوستانه او را پای منقل و مصرف شیره کشاند. این آغاز راهی بود که زندگی‌اش را زیر و رو کرد.

با تشدید اعتیاد، مرد جوان بارها تلاش کرد به اصرار همسرش ترک کند اما موفق نشد. او کارش را از دست داد و در فشار مالی و بیکاری فرو رفت. در این شرایط، باجناق حسود دیگر حاضر نبود بدون پول برای او مواد تهیه کند و همین موضوع باعث شد این مرد برای تأمین مواد و گذران زندگی به پیشنهاد فردی به نام «غلام» تن دهد و وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر صنعتی شود.

روزها در پارک به فروش مواد مشغول بود و در ظاهر اوضاع مالی‌اش بهتر شده بود، اما در نهایت، باجناق که از همان ابتدا چشم دیدن موفقیت او را نداشت، محل فعالیتش را به پلیس گزارش داد. مأموران در اقدامی غافلگیرانه او را هنگام انتظار برای مشتری در پارک دستگیر کردند و به کلانتری نواب صفوی مشهد منتقل نمودند.

به دستور سرهنگ علی ابراهیمیان، رئیس کلانتری نواب صفوی مشهد، تحقیقات گسترده پلیس برای شناسایی دیگر افراد مرتبط با این پرونده آغاز شده است.

این مرد جوان حالا در بازداشت به حسرت روزهای ساده و آرام زندگی‌اش می‌اندیشد و می‌گوید: ای کاش پای منقل نمی‌نشستم، ای کاش ساده‌لوحی نمی‌کردم و حسادت باجناق زندگی‌ام را به این روز نمی‌کشاند.

 

  • اعتراف 2 روباه صفت به نقشه سرقت از پیرزنان و پیرمردان تهرانی

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی