خبرنگاری در مدار حادثه

به گزارش رکنا، میخواهم بنویسم ،از آن  نوشتن هایی که روی سطر دفتر که نه! روی بند دل باید نگاشت!!! از آن نوشتن هایی که بغض رادر خود فرو برده !... صدای تپش قلبم را می شنوم روی همان سطرهایی که نقطه به نقطه اش خاطره ها به جا مانده اند خاطره هایی که گاهی کام آدمی را  تلخ و گاهی شیرین میکند کلمات یکی پس از دیگری در مدار حادثه شلیک میشوند وتو باید زودتراز بقیه گوی سبقت را بربایی اینجا نه از فرش قرمزخبری هست  ونه از دعوتنامه تشریفاتی ! ....تا از توروی میز نشست خبری با پذیرایی به صرف شیرینی و میوه  استقبالی شود، اینجا تو در حالت گمنامی مطلق باید کارت را انجام دهی هرچقدر بیشتر تقلا کنی بیشتر با چالش روبرو می شوی ...

خبرنگار حادثه نویس را میگویم خبرنگاری که با بقیه خبرنگاران فرق دارد او در دل حادثه نیز خودش درگیر حادثه است نوشتن هایش گاهی سخت تمام میشود برای بدست آوردن آنچه نگاشته قبل و بعدش درگیر است !برای نگاشتن خبرهای خونین و جنایی با سد معبر هایذزیادی روبرو است حتی اگر هم خبر را کامل تراز بقیه منتشر کنی بازهم توبیخ ها تو را تهدید خواهند کرد سوژه هایش گاه خاک میخورد و هیچ وقت به سرانجام نمیرسد در میان این سازمان وان سازمان با یک مشت حرف که  نه نمیشودو امکان ندارد .؟!... مجبوری کنار بیایی اما اینهم زیاد دوام نمی آورد چرا که سردبیر تورا روی صندلی محاکمه خواهد نشاند نه میتوانی توجیه کنی و نه میتوانی زیر بار توبیخ ها بروی !!مجبوری سکوت کنی سکوتی تلخ  که آدمی را به انزوا می‌برد ... این چیزها رافقط خبرنگاران  وروزنامه نگاران حادثه نویس میفهمند و واو به واوش را از بر هستند البته در همه جای دنیا این رسم و رسوم وجود دارد ... تماس های تلفنی را نگویم که در موقع وقوع حادثه یا پاسخ نمیدهند واگر بدهند هیچ اطلاعاتی ندارند...تهیه گزارش های خاص با چالش های زیادی روبرو است چرا که هماهنگی اش کاری بس دشوار است گاهی آنقدر خستگی در جسم رخنه میکند که دیگر تحمل این چیزها بسیار سخت است .... در آستانه روز خبرنگار زمانی برای ارج نهادن فعالیت های خبرنگاران قرار داریم امیدواریم بیش از پیش به مطالبات خبرنگاران به ویژه خبرنگاران حادثه توجه شود .....

 معصومه مراد پور