این قاتل اعدام در 14 سالگی هم دوستش را به قتل رسانده بود + عکس و گفتگو

به گزارش رکنا، ماجرای وحشـتناک ایـن متهـم خطرناک که از سـوی شـعبه اول اجرای احـکام کیفری دادسـرای عمومی وانقلاب مشـهد تحت تعقیب قضایـی قرارگرفته بود،از نیمه دوم سـال 97 زمانـی آغاز شـد که نیروهـای امـدادی پیکر خـون آلود مـرد 45سـاله ای به نام»اسـماعیل-ک«را از مقابل منزلی در بولوار بهمـن منطقه خواجه ربیع مشـهد به مرکـز درمانی انتقـال دادند امـا تلاش کادر درمانی بیمارسـتان شـهید هاشـمی نـژاد بـرای نجـات وی از مـرگ بـه نتیجـه نرسـید و مجـروح ایـن حادثـه بـر اثـر عـوارض ناشـی از اصابـت چاقـو بـه نواحـی حیاتـی بـدن جان سـپرد.

طولی نکشـید که بـا حضـور قاضـی کاظـم میرزایی-قاضـی وقت ویـژه قتل عمدمشـهد-در صحنه حادثه، تحقیقات قضایی آغاز و مشخص شد جوانی به نام »ناصر-و« او را هدف ضربات چاقو قرارداده و از محل گریخته اسـت.

به همین دلیل بررسـی های پلیسـی بـا دسـتورهای ویـژه و راهنمایی های قاضـی وقـت شـعبه 211دادسـرای عمومـی وانقلاب مشـهد وارد مرحلـه جدیدی شد و مشـخصات متهم به قتل فراری در اختیار نیروهای انتظامی و مراکـز تخصصـی پلیـس قرارگرفـت؛ امـا مدتی بعـد رصدهـای اطلاعاتی نشـان داد که متهم 29 سـاله به طور قاچاقی به کشـور افغانسـتان گریخته اسـت.

در حالـی کـه اقدامـات قانونـی بـرای دسـتگیری وی در افغانسـتان ادامـه داشـت،کارآگاهان پلیس آگاهی به سـرنخ هایی رسـیدند کـه بیانگر بازگشـت متهم بـه قتل فـراری بـه کشـور بـود.

بنابرایـن گروهی از افسـران زبـده پلیـس آگاهی بـا دسـتور سـرهنگ محمدرضـا فدائیان-رئیـس پلیس آگاهـی مشـهد- رصدهـای اطلاعاتی را بـرای شناسـایی مخفیـگاه وی ادامـه دادند تا این که مشـخص شـد ایـن متهم فـراری که بـه طـور غیابی در دادگاه کیفـری یک خراسـان رضوی به قصـاص نفس محکوم شـده بود،در شهرسـتان بومهن و بـا مشـخصات جعلی مشـغول به کار شـده اسـت.

بـا این سـرنخ مهم،بـی درنـگ کارآگاهـان عازم بومهـن شـدند و محکوم بـه اعـدام را دسـتگیر کردند .

گفـت و گـوی بـا محکـوم فـراری .

نامت چیست؟

ناصر-و . چندساله هستی؟

اسفند سال 68 به دنیا آمدم. سواد هم داری؟

تا کالس پنجم ابتدایی درس خواندم. اهل کجایی؟

اهل و سـاکن مشـهد هسـتم و در خیابان دریـای دوم زندگی می کـردم.

پـدرت چـه شـغلی دارد؟

بنـای سـاختمان بـود امـا حدود2سـال قبل در زمانـی کـه مـن فـراری بـودم، از دنیـا رفت.

بعـد از تـرک تحصیـل چـه کـردی؟

یکـی از همسـایگانمان در خیابـان دریای دوم مشـهد اسـتاد گچ کاری سـاختمان بود، من هم از همان دوران نوجوانـی بـا او سـرکار گـچ کاری مـی رفتـم و گاهـی هـم در یـک کارگاه خیاطـی در اطـراف میـدان 17 شـهریور مشـهد کار مـی کـردم.

سـابقه کیفـری هـم داری؟

بله!5سـال زنـدان بـودم و بعـد هـم بـه مـدت 10سـال تبعیـدی تعلیقـی بـودم.

به چـه جرمی؟

قتـل!در 14 سـالگی یکی از دوسـتانم را با ضربه چاقو کشـتم!

دربـاره ماجـرای رفیـق کشـی بیشـتر توضیـح مـی دهـی؟

سـال82 بـود؛ حدود 13یا 14 سـال سـن داشـتم. آن روز بـا یکی از بچـه هـای هـم محلـه ای در خیابـان میثـم شـمالی نشسـته بودیم که شـوخی شـوخی کارمـان بـه درگیـری کشـید. او بـه مـن توهیـن ناموسـی کـرد مـن هـم بـی درنـگ چاقو کشـیدم و ضربـه ای بـه او زدم بعد هم وقتـی او در بیمارسـتان فـوت کـرد، مـن بـه جـرم قتـل عمـدی دسـتگیر شـدم و مـرا بـا حکـم دادگاه بـه کانـون اصلاح و تربیـت بردنـد.

چـه شـد کـه آزاد شـدی؟

مـن بـه خاطـر همیـن قتـل 5،سـال تحمـل کیفـر کـردم تـا ایـن کـه پـدرم منـزل مسـکونی اش را فروخـت و بـا پرداخـت 180میلیـون تومـان دیـه، باالخـره رضایـت خانـواده مقتـول را گرفـت و مـن در سـال 87 آزاد شـدم .

بعـد از آزادی چـه کردی؟

چندمـاه سـرگردان بودم ولی بعد تصمیم گرفتم بـه خدمـت سـربازی بـروم. بـه همیـن خاطـر هـم عـازم مرکـز آموزشـی در خراسـان شـمالی شـدم و خدمتـم را در کالنتـری سـجاد مشـهد ادامـه دادم تـا ایـن کـه بعـد از 19مـاه دوران سـربازی ام به پایان رسـید و در بازار کار مشـغول شـدم.

به همان شـغل گچ کاری بازگشتی؟

نه!یـک انبـار خریـد و فـروش ضایعـات در منطقـه خواجـه ربیـع راه انـدازی کردم کـه درآمـد خوبی هم داشـت.

متاهلی؟

بله!سال 91 ازدواج کردم.

با همسـرت چگونه آشـنا شـدی؟

او را نمـی شـناختم . عمه اش همسـایه ما بـود کـه بـا مـادرم صحبـت کـرده بودنـد. ایـن گونـه ازدواج کـردم و بعد از 16مـاه دوران نامـزدی مراسـم عروسـی را برگـزار کردیم.

فرزنـد هـم داری؟

4 دختـر و پسـر دارم کـه پسـر بزرگترم 12سـال و کوچکتریـن آن هـا دختـر3 سـاله ام اسـت.

دومین قتـل چگونـه رخ داد؟

در انبـار ضایعاتی مـن برخی افـراد کار می کردند کـه روزی فهمیـدم فردی با شـوکر به گردن پـدرم زده اسـت! با یکی از کارگـران ضایعاتـی رفتیـم بـه محـل زندگـی آن هـا کـه دیـدم طـرف های مقابل با چوب و چماق شیشـه هـای منزل پدرم را شکسـته انـد و او را کتک زده انـد! من هـم درگیر شـدم و با چاقـو به گـردن مـرد45 سـاله ای زدم که از خانـه بیرون آمـده بود.

پشیمانی؟

اتفاق افتاد ؛قصد قتل نداشتم.

چرا فرارکـردی؟

چون در میـان محکومیت هایی که داشـتم 10 سـال هم تبعیـدی تعلیقـی بود کـه هنـوز چندمـاه تـا پایـان دوران تعلیـق باقی مانـده بود.

بعـد از قتـل چه مـی کـردی؟

شـبانه از طریق مـرز تربت جـام به افغانسـتان رفتـم و درآن جـا راننـده تریلر شـدم.

ریشـه ایـن همـه خالفـکاری آن هـم در حـد جنایـت را چـه مـی دانـی؟

نمـی دانم!فکـر مـی کنـم ریشـه آن بدبختـی و زندگـی فالکـت بارم باشـد.

یعنـی غـرور را علـت آن نمـی دانـی؟

غـرور هـم نقـش مهمـی در ارتـکاب قتل دارد ولی تنها این نیسـت وقتی جوان یا نوجوانی غلطـی می کند و مجـازات می شـود، دیگر نبایـد دوبـاره دعوا کنـد ولی مـن کسـی را سـراغ دارم کـه بـه خاطـر چندغـاز پـول آدم کشـته اسـت. بایـد بـه زندگـی ام مـی چسـبیدم کـه. . .

چـرا خـودت را بـه پلیـس معرفـی نکردی؟

خواسـتم پسـرم به 14 سـالگی برسـد بعـد خـودم را معرفـی کنـم! حـاال اگـر دوسـتان فرزندانـت در مدرسـه یـا محلـه او را سـرزنش کننـد کـه پـدرت قاتـل اسـت،چه احساسـی خواهنـد داشـت؟

نمی دانـم!آن هـا هـم خـدا را دارنـد!

خانواده ات در مدتی که فـراری بودی، چگونـه زندگـی مـی کردنـد؟

بـا حقـوق بازنشسـتگی پـدرم و یارانـه دولـت روزگار مـی گذراندنـد.

چندخواهر وبـرادر داری؟

4خواهر دارم ولی بـا مرگ بـرادرم من تک پسـر شـدم!

برادرت چـرا فوت کـرد؟

او از مـن بزرگتر بـود؛ 3 روز بـه زمـان برگـزاری مجلـس عروسـی اش باقـی مانـده بـود کـه بـه همـراه برخـی از نزدیکانـم سـرکار رفته بـود کـه آن هـا او را در چـاه آب انداختـه بودنـد. چـون سـرش بـه میلـه آهنـی بـاالی باالبـر کنار چاه خـورده و دچـار خونریزی شـده بـود. بعـد از آن هـم یکی از بسـتگانم 6مـاه در زنـدان بـود کـه پـدرم رضایـت داد .

بـرای افـرادی کـه احتمـال دارد مرتکـب چنیـن جنایتـی شـوند، چـه توصیـه ای داری؟

توصیـه فایـده ای نـدارد! اگـر خودشـان از چاقو نترسـند! نصیحـت نتیجـه ای نـدارد و روزی بـه سرنوشـت من دچـار می شـوند که دیگـر خیلی دیر اسـت. فقـط بایـد از چاقـو بترسـند و هیـچ گاه آن را بـه خاطرخودنمایـی و غـرور در جیبشـان نگذارند که مثلا دیگران از او حسـاب ببرند! عاقبت چاقوکشـی حتـی قابل تصور هم نیسـت چرا که وقتـی حکـم اعـدام را به دسـتت مـی دهند دیگـر اشـتباه کـردم چاره کار نخواهـد بـود!

وبگردی