ایران، نقطه گسست در اتحاد آمریکا و اسرائیل
اسرائیل چه برنامههایی برای مختل کردن مذاکرات دارد؟
رکنا سیاسی: اسرائیل در تلاش است تا با اقدامات خود، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا را به چالش بکشد. در حالی که ترامپ مدعی دخالت در جلوگیری از حمله اسرائیل به تأسیسات ایران شده، همچنان به دنبال فرصتی برای ثبت توافقی جدید در خاورمیانه است.

اسکات لوکاس استاد سیاست بین الملل دانشگاه کالج دوبلین
به گزارش فرارو به نقل از نشریه دِ کانسرویشن، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۲۸ مه مدعی شد که شخصاً مانع حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران شده است. وقتی از او پرسیده شد آیا در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مداخله کرده است یا خیر، پاسخ داد: «صادقانه بگویم، بله؛ گفتم فکر نمیکنم الان مناسب باشد.»
هماکنون دولت ترامپ در حال گفتوگو با ایران درباره شرایط آینده برنامه هستهای این کشور است. اسکات لوکاس، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه به پرسشهای نشریه دِ کانسرویشن درباره اختلافات پیرامون ایران و تأثیر احتمالی آن بر روابط آمریکا و اسرائیل پاسخ داده است.
دولت ترامپ خواستار توافق هستهای با ایران است، اما اسرائیل چنین تمایلی ندارد. دلیل این اختلاف چیست؟
اسرائیل همواره با شک و تردید به هرگونه گشایش دیپلماتیک در روابط با تهران نگریسته است. مقامات اسرائیلی بارها تأکید کردهاند که ایران را متعهد به نابودی خود میدانند. در همین راستا، اخیراً هنگامی که دونالد ترامپ به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل پیشنهاد حل دیپلماتیک بحران با ایران را مطرح و بر توانایی خود برای دستیابی به یک «توافق خوب» تأکید کرد، پاسخ نخست وزیر اسرائیل این بود: از نگاه تلآویو، تنها «توافق قابلقبول»، توافقی است که به برنامه هستهای ایران پایان دهد. حلیلگران بر این باورند که ترامپ عمدتاً به دنبال صحنهآراییهایی است که تصویری از او بهعنوان یک «معاملهگر بزرگ» ترسیم کند.
در اولین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، جهان شاهد یکی از غیرمنتظرهترین صحنههای دیپلماتیک تاریخ معاصر بود: دیدار او با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی که پیشتر با تهدیدهای تندِ «آتش و خشم» و لقب تحقرآمیز «مرد موشکی کوچک» روابط دو کشور را به تنش کشانده بود. این ملاقات، که با شعار پیشرفت در مذاکرات هستهای تبلیغ شد، در نهایت تنها به یک یادداشت بیمحتوا و یکصفحهای منجر شد. با این حال، ترامپ موفق شد نام خود را به عنوان نخستین رئیسجمهور ایالات متحده ثبت کند که پا به خاک کره شمالی گذاشت؛ حرکتی نمادین که توجه رسانههای جهان را به شدت به خود جلب کرد.
اما دیپلماسی نمایشی ترامپ به همینجا ختم نشد. در آستانه دور دوم ریاستجمهوری، او بار دیگر ادعایی جسورانه مطرح کرد: پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین تنها در ۲۴ ساعت. اما پس از گذشت بیش از چهار ماه، نه تنها این وعده محقق نشده، بلکه این اواخر نشانههایی از ناامیدی و عصبانیت در مواضع او دیده میشود. ترامپ که زمانی با پوتین با احتیاط رفتار میکرد، اخیراً او را «کاملاً دیوانه» خوانده است؛ تغییر لحنی که نشاندهنده تحول در رویکرد او نسبت به کرملین است.
دونالد ترامپ بار دیگر در قامت میانجیگر بینالمللی ظاهر شده و این بار مدعی شده است که میتواند بحران ناشی از حمله اسرائیل به غزه را حل کند. او با اشاره به توافق آتشبس مرحله اول میان اسرائیل و حماس، آن را به عنوان یک دستاورد شخصی معرفی کرد؛ توافقی که بر اساس آن گروه حماس بخشی از گروگانها را آزاد کرد و در مقابل، اسرائیل صدها زندانی فلسطینی را از زندانهای خود رها ساخت. اما هنگامی که دولت بنیامین نتانیاهو از پیشبرد مرحله دوم این توافق سر باز زد، ترامپ نیز به سرعت از صحنه کنار کشید. حالا به نظر میرسد او در جستجوی فرصتی جدید برای بازگشت به عرصه دیپلماسی خاورمیانه است. بر اساس گزارشها، ترامپ امیدوار است بتواند در کنار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران ظاهر شود و توافقی را به نام خود ثبت کند.
چه انتظاری از کشورهای عربی خلیج فارس میرود؟
عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دو رقیب اصلی ایران در معادلات قدرت منطقه، اخیراً مواضعی محتاطانه در قبال احتمال حمله نظامی اسرائیل به تهران اتخاذ کردهاند. تحلیلگران میگویند ریاض و ابوظبی به شدت نگرانند که چنین اقدامی به جرقهای برای شعلهور شدن درگیریهای گسترده در خاورمیانه تبدیل شود.
این نگرانی در حالی مطرح میشود که دو کشور عربی حاشیه خلیج فارس به دنبال خروج از جنگ فرسایشی یمن هستند؛ جنگی که پس از یک دهه نتوانسته حوثی ها را مهار کند. در همین حال، چشمانداز تغییر در سوریه پس از پنج دهه حکمرانی خاندان اسد فرصتهای جدیدی پیش روی سرمایهگذاران کشورهای عربی خلیج فارس قرار داده است. شرکتهای وابسته به این کشورها امیدوارند در پروژههای بازسازی و نوسازی سوریه که میتواند به بازاری سودآور تبدیل شود، سهم قابل توجهی به دست آورند.
موضع ایران چیست و چقدر به ساخت سلاح هستهای نزدیک است؟
در سال ۲۰۱۵، ایران با امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به همراه بریتانیا و دیگر قدرتهای جهانی، هرگونه فعالیت مرتبط با برنامه نظامی هستهای را متوقف کرد. بر اساس این توافق، سطح غنیسازی اورانیوم به ۳.۶۷ درصد محدود شد و ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۲۰ درصد نیز از کشور خارج گردید. اگرچه اورانیوم ۲۰ درصدی فاقد قابلیت تسلیحاتی است، اما میتواند زمان مورد نیاز برای دستیابی به سلاح هستهای را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
اما خروج یکجانبه آمریکا از برجام در مه ۲۰۱۸ به دستور دونالد ترامپ و اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران، مسیر توافق را دگرگون کرد. این اقدام واشنگتن، زمینه را برای ازسرگیری برنامه هستهای ایران فراهم آورد. تهران نهتنها غنیسازی اورانیوم تا سطح ۲۰ درصد را از سر گرفت، بلکه به تولید اورانیوم ۶۰ درصد نیز روی آورد؛ سطحی که در صورت تصمیم سیاسی، میتواند به سرعت به سطح ۹۰ درصد مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای ارتقا یابد. با این حال، تهران هنوز به سطح ۹۰ درصد نرسیده است.
اسرائیل برای مختل کردن مذاکرات چه اقداماتی ممکن است انجام دهد؟
با وجود فشارهای سیاسی داخلی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل ممکن است برخلاف توصیههای واشنگتن، دستور حمله نظامی به ایران را صادر کند. اما چنین تصمیمی میتواند پیامدهای سنگینی برای اسرائیل در پی داشته باشد: دور شدن بیشتر از جامعه جهانی، تیرگی روابط با آمریکا و تشدید بیثباتی در منطقه که نیروهای نظامیاش را تحت فشار بیسابقه قرار خواهد داد.
اسناد و گزارشهای پیشین نشان میدهد که نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل بارها با طرحهای نتانیاهو برای اقدام نظامی علیه ایران مخالفت کردهاند. در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، زمانی که او تلاش کرد زمینههای یک حمله را فراهم کند، این نهادها با ایجاد موانع سیاسی، دیپلماتیک و لجستیکی عملاً مانع از اجرای آن شدند. اگرچه نتانیاهو در سالهای اخیر سعی کرده با انتصاب فرماندهان وفادار به خود در رأس نهادهای امنیتی، مسیر را برای اقدامات تهاجمی هموار کند، اما به نظر میرسد حتی این مقامهای جدید نیز ترجیح میدهند همان خطمشی محتاطانه پیشین را ادامه دهند.
اختلاف بر سر ایران چگونه روابط آمریکا و اسرائیل را به ویژه در مسئله غزه تحت تأثیر قرار داده است؟
در معادلات پیچیده خاورمیانه، دولت ترامپ رویکردی دوگانه در قبال اقدامات اسرائیل اتخاذ کرده است: از یک سو تلاش میکند نخستوزیر این کشور را در مواجهه با ایران مهار کند، اما همزمان به او آزادی عمل کامل در تشدید بحران غزه اعطا میکند. این تناقض در ماه مارس آشکار شد، زمانی که واشنگتن هیچ واکنشی به رد آتشبس مرحله دوم توسط نتانیاهو نشان نداد؛ تصمیمی که منجر به ازسرگیری عملیات نظامی و تشدید محاصره مرگبار کمکهای انسانی شد.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، در تلاشهای نمایشی خود برای میانجیگری نه تنها ناکام ماند، بلکه شاهد تصویب طرحهای جنجالی نتانیاهو بود. نخستوزیر اسرائیل اخیراً برنامه اشغال نظامی طولانیمدت غزه را ارائه کرده که شامل ایجاد چهار منطقه نظامی و محدود کردن تحرک ساکنان به سه منطقه محصور شده است. اما جنجالیتر از آن، پذیرش علنی پیشنهاد ترامپ برای انتقال اجباری صدها هزار فلسطینی بوده که از سوی ناظران بینالمللی به عنوان«پاکسازی قومی» توصیف شده است.
-
فیلم بمبگذاری انتحاری در استاوروپول
ارسال نظر