بازی با مکانیسم ماشه؛
اروپا در مذاکرات ایران و آمریکا؛ پلیس بد یا مذاکرهکننده هستهای؟
رکنا سیاسی: اروپا با تهدید به فعالسازی مکانیسم بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، تنشها را بالا برده و دیپلماسی هستهای را به مخاطره انداخته است؛ رویکردی که میتواند ایران را به واکنشهای شدیدتر، از جمله خروج از ان.پی.تی، سوق دهد.

الدار ممدوف دیپلمات سابق وزارت خارجه لتونی در واشنگتن و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل در موسسه کوئینسی
به گزارش فرارو به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، در حرکتی که یادآور محاسبات اشتباه گذشته است، فرانسه، آلمان و بریتانیا بار دیگر با هشدار درباره فعالسازی سازوکار بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل ( مکانیزم ماشه یا اسنپبک )، تنشها با تهران را افزایش دادهاند. این سه کشور، این تهدید را اهرمی برای فشار بر ایران بهمنظور امتیازدهی در برنامه هستهایاش میدانند. اما تحلیلگران هشدار میدهند که چنین رویکردی نهتنها میتواند مسیر دیپلماسی را مختل کند، بلکه خاورمیانه را به ورطه بحرانی عمیقتر سوق دهد.
اروپا: پلیس بد
فرانسه بار دیگر در صدر حرکت اروپا برای افزایش فشار بر ایران قرار گرفته و نقش صدای تندرو در میان سه کشور اروپایی را ایفا میکند. این موضع، یادآور خطمشی سختگیرانه پاریس در مذاکرات برجام در سال ۲۰۱۵ است. در نشست غیرعلنی شورای امنیت سازمان ملل در پایان آوریل، که به موضوع اشاعه تسلیحات اختصاص داشت، ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه با لحنی هشدارآمیز اعلام کرد: «در صورت شکست گفتوگوهای ایران و آمریکا، فرانسه و شرکای اروپاییاش لحظهای درنگ نخواهند کرد تا تمام تحریمهای لغوشده در دهه گذشته را بازگردانند.»
در حالی که فرانسه با مواضع تهاجمی خود جبهه دیپلماتیک اروپا علیه ایران را رهبری میکند، پیتر مندلسون، سفیر پرنفوذ و صریحاللهجه بریتانیا در آمریکا، نیز به نظر میرسد با جناحی از سیاستگذاران تندرو واشنگتن همسو شده که خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران هستند ؛ خط قرمزی که تهران بارها آن را غیرقابل مذاکره خوانده است. این موضعگیری که به مهمترین مانع در مسیر مذاکرات جاری ایران و آمریکا تبدیل شده، با واکنش سریع و تند تهران مواجه شد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران با هشدار جدی اعلام کرد در صورتی که موضع «غنیسازی صفر» به سیاست رسمی سه کشور اروپایی تبدیل شود، مذاکرات با این کشورها متوقف خواهد شد.
در چرخشی غیرمنتظره، سه کشور اروپایی که زمانی پیشگام دیپلماسی منتهی به برجام بودند، اکنون گامبهگام با تندروهای واشنگتن حرکت میکنند؛ همان جریانهایی که از ابتدا با توافق هستهای مخالف بودند. دو راهبرد متضاد در حال شکلگیری است:
الف- مسیر ترامپ–ویتکاف که نشانههایی از تمایل واقعی به توافق با تهران را دارد؛ تا آنجا که ترامپ بهصورت علنی به بنیامین نتانیاهو هشدار داده از اقدامات تهدیدآمیز علیه توافق خودداری کند.
ب- مسیر روبیو و متحدان اروپایی که به جای مذاکره، بر تشدید فشارها اصرار دارند. با عدم امکان استفاده آمریکا از مکانیسم اسنپبک (به دلیل خروج از برجام)، روبیو حالا تلاش دارد اروپا را به فعالسازی این ابزار وادار کند.
در این شرایط، اظهارات ژان نوئل بارو که مدعی است «هیچ راهحل نظامی برای پرونده هستهای ایران وجود ندارد، اما مسیر دیپلماسی نیز بسیار محدود است»، بیش از آنکه واقعگرایانه باشد، به بازی سیاسی میماند. این موضعگیری آشکارا با دیدگاههای برت مکگورک، مقام ارشد سابق دولت بایدن در امور خاورمیانه همخوانی دارد؛ کسی که پیشتر خواستار «تعیین ضربالاجل برای مذاکرات» شد و آن را با «تهدید نظامی جدی» همراه کرد.
راه حلهای مجمع گفتگوی تهران
تجربه تاریخی نشان می دهد که فشار نه تنها ایران را به عقبنشینی وادار نمیکند، بلکه مواضع آن را استوارتر میسازد. واقعیتها نیز این را تأیید میکنند: اگرچه سطح غنیسازی ایران به ۶۰ درصد رسیده است؛ اما تهران بارها تأکید کرده که با به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی داخلی، آماده مذاکره درباره تمامی جوانب است. این یعنی هنوز فضای قابل توجهی برای گفتگو درباره جزئیات فنی از جمله تعیین سقف های جدید غنی سازی، بازنگری در بندهای غروب آفتاب، مدیریت ذخایر اورانیوم غنی شده و تقویت مکانیزم های راستی آزمایی باقی است.
در «مجمع گفتگوی تهران» که هفته گذشته برگزار شد، پیشنهادهای متعددی برای خروج از بنبست فعلی مطرح شد:
الف- یک طرح غیررسمی (با تأکید بر منشأ غیردولتی) برای تعلیق موقت غنیسازی بهعنوان گامی اعتمادساز همراه با انتقال ذخایر اورانیوم به روسیه در صورت ازسرگیری غنی سازی.
ب- ایده تشکیل کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی با حفظ حق ایران برای ادامه فعالیتهای هسته ای.
برخی منابع آگاه مدعی تمایل غیررسمی مقامات ایرانی برای متوقف کردن بخشی از سانتریفیوژهای پیشرفته شدند. در مورد محدودیتهای بلندمدت، اگرچه ایران اصولاً با محدودیتهای دائمی مخالف است، اما تمدید بندهای غروب (Sunset Provisions) برای ۵ تا ۱۰ سال میتواند در دستور کار قرار گیرد. چنین توافقی از نظر سیاسی برای ترامپ، دستاوردی بزرگتر از برجام اوباما محسوب خواهد شد. پیشرفت قابلتوجه در حوزه نظارتی نیز حاصل شده است؛ چرا که ایران برای اولین بار اعلام آمادگی کرده تا بازرسان آمریکایی را در چارچوب آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تسهیلات هستهای خود راه دهد.
اروپا: گروگانگیر هستهای
تحولات کنونی حاکی از تداوم فضای دیپلماسی است. پافشاری بر ضربالاجلهای ساختگی از سوی تندروها و سه قدرت اروپایی، ناموجه و غیرعقلانی بهنظر میرسد. رسیدگی به اختلافات دیرینه دو رقیب در چند دور مذاکره در مسقط یا رم غیرممکن است؛ بلکه اعتماد نیاز به فرصت دارد. اما اولویت سه کشور اروپایی نه مدیریت بحران هستهای، بلکه بهکارگیری ابزارهای فشار بهمثابه هدفی غایی است. رویکرد یادشده بیش از هر چیز بازتابی از خواست اروپا برای مجازات ایران بهدلیل مسائل فراتر از پرونده هستهای است.
برجام هرگز وعده حل تمام اختلافات با ایران را نمیداد؛ توافقی محدود و معطوف به عدم گسترش سلاح هستهای بود. گروگانگیری از دیپلماسی هستهای برای پیشبرد خواستههای فرعی، تنها به فروپاشی این سازوکار میانجامد و با سقوط آن، نهتنها مهار برنامه هستهای ایران ناممکن میشود، بلکه سایر سیاستهای مورد اعتراض اروپا نیز ادامه خواهند یافت.
تهران هشدار داده که فعالسازی « مکانیسم ماشه » از سوی اروپا با «واکنش سخت» ایران روبرو خواهد شد. خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) یکی از محتملترین پیامدهاست؛ اقدامی که نظارتهای بینالمللی بر فعالیتهای هستهای ایران را به کلی متوقف خواهد کرد. این سناریو دولت میانه رو کنونی را که هم اکنون نیز از سوی جناح تندرو به «سازشپذیری بیموقع»، از جمله تمایل به بازگشت موقت به محدودیتهای غنیسازی دوره برجام متهم است، بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. در تکرار چرخه آشنای روزهای پایانی دولت روحانی، اصولگرایان بار دیگر عرصه را در اختیار خواهند گرفت؛ اما این بار با تشدید همان سیاستهایی که اروپا سعی در مهار آن دارد: شتاب در برنامه هستهای و تعمیق همکاریهای راهبردی با مسکو.
بنابراین، تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا نه تنها غیرعقلانی، بلکه مغایر با منافع خود این اتحادیه است. اروپایی که هماکنون با پیامدهای جنگ اوکراین دست و پنجه نرم میکند، ظرفیت مواجهه با بحرانی جدید و قابل پیشگیری را ندارد. اگر سه قدرت اروپایی قادر به تسهیل گفتگوهای ایران و آمریکا نیستند، حداقل نباید عامدانه مسیر دیپلماسی را تخریب کنند.
-
فیلم / نگاهی به ورودی خانه ویلایی پوریا پورسرخ / خانه نگو کاخ بگو ! / از مبلمان تا میز بیلیارد با پردههایی خوشرنگ و خاص
ارسال نظر