بازی دوگانه ترامپ؛ نوسان بین تهدید نظامی و وعده کاهش تحریمها
بعد از «آتشبس» چه خواهد شد؟
رکنا سیاسی: حملات نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران، برنامه هستهای این کشور را متوقف نکرده و احیای مذاکرات هستهای همچنان تحتتأثیر تنشهای سیاسی و اختلافات باقیمانده میان دو طرف قرار دارد. چشمانداز مذاکرات به اعتمادسازی و کاهش تحریمها وابسته است.

حملات آمریکا و اسرائیل به ایران، تنها اختلال موقتی در برنامه هستهای ایجاد کرده و نتوانسته آن را متوقف کند. با وجود آسیب به برخی تأسیسات، ایران توان فنی برای ادامه غنیسازی را حفظ کرده است. اختلاف نظر جدی درباره میزان خسارتها و آینده مذاکرات هستهای وجود دارد. همزمان، فشارهای داخلی برای تسلیحاتیشدن برنامه هستهای افزایش یافته و چشمانداز دیپلماسی بهشدت به اعتمادسازی و کاهش تحریمها وابسته شده است.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه العربی الجدید، حملات نظامی آمریکا و اسرائیل به خاک ایران، پرسشهای تازه و اساسی در خصوص آینده برنامه هستهای تهران برانگیخته است. پس از برقراری آتشبسی شکننده با میانجیگری واشنگتن و دوحه که از ۲۴ ژوئن و به دنبال دوازده روز جنگ اجرایی شد، گزارشها و ارزیابیهای مختلف و حتی متناقض در مورد میزان آسیبها به تأسیسات هستهای ایران منتشر شده است.
چرا غرب نتوانست برنامه هستهای ایران را متوقف کند؟
از زمان خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران بارها متهم شده که دامنه فعالیتهای هستهای خود را گسترش داده و محدودیتهای تعیینشده بر سر میزان و غلظت ذخایر اورانیوم را نقض کرده است. با این حال، مقامات ایران همواره تاکید کردهاند که هدف آنها دستیابی به سلاح هستهای نیست و برنامه هستهای کشور کاملاً جنبه غیرنظامی و صلحآمیز دارد. بررسیهای اولیه از حملات اخیر آمریکا و اسرائیل نشان میدهد که تمرکز این حملات عمدتاً بر سایتهای کلیدی از جمله فردو و نطنز و مرکز فرآوری اورانیوم اصفهان بوده است. تحلیلها و ارزیابیهایی که بر پایه تصاویر ماهوارهای و دادههای اطلاعاتی صورت گرفته، از وارد آمدن آسیبهای گسترده به این تأسیسات و ایجاد اختلال جدی در روند غنیسازی و تبدیل اورانیوم حکایت دارد.
با این وجود، تا زمانی که ایران گزارشی شفاف از جزئیات آسیبهای وارده ارائه نکند، ابعاد واقعی خسارات درون تأسیسات هستهای همچنان در پرده ابهام باقی خواهد ماند. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز یکشنبه در گفتوگو با شبکه سیبیاس نیوز تأکید کرد که حملات آمریکا و اسرائیل گرچه به تأسیسات هستهای ایران «خسارات قابل توجهی» وارد آورده، اما نابودی کامل را به همراه نداشته است و ایران قادر است ظرف چند ماه، روند غنیسازی اورانیوم را از سر بگیرد. در این میان، سرنوشت ۴۰۸.۶ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران همچنان نامعلوم است؛ برخی گزارشها حاکی از آن است که بخشی از این ذخایر، برای مصونماندن از حملات احتمالی، به مکانی نامشخص منتقل شده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش ماه مه خود اعلام کرده بود که به احتمال زیاد ذخایر اورانیوم غنیشده ایران افزایش یافته است؛ ادعایی که از سوی تهران رد شد. همزمان، خبرگزاری بلومبرگ گزارش داد که ایران سه هفته پیش از آغاز حملات، در نامهای به آژانس اطلاع داده بود که در صورت وقوع حمله نظامی، ذخایر اورانیوم خود را به سایتهای محافظتشده انتقال خواهد داد، اما تا این لحظه مکان این ذخایر را افشا نکرده است.
آمریکا در دوراهی: ادامه چرخه تنش با ایران یا ترسیم خط قرمز جدید؟
فارغ از میزان خسارات وارده به تأسیسات هستهای، بعید به نظر میرسد جمهوری اسلامی برنامه هستهای خود را متوقف کند. حتی با وجود ترور دانشمندان هستهای و بمباران سایتهای کلیدی، ایران همچنان توان علمی و زیرساخت صنعتی لازم برای ادامه این برنامه را در اختیار دارد. محسن میلانی، استاد دانشگاه فلوریدای جنوبی و نویسنده کتاب «ظهور ایران و رقابت با آمریکا در خاورمیانه»، معتقد است: «برنامه هستهای هیچگاه بخش مرکزی دکترین دفاعی ایران نبوده، اما امروز به نماد غرور ملی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.»
یکی از نخستین واکنشهای تهران پس از پایان جنگ دوازدهروزه با اسرائیل و آمریکا، تصویب طرحی در مجلس شورای اسلامی برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. ایران همچنین در جریان این درگیریها تهدید کرد که ممکن است از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود، اما تاکنون این تهدید را عملی نکرده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدتهاست که آماج انتقادات در ایران قرار گرفته است. الکس وطنخواه، پژوهشگر ارشد در مؤسسه خاورمیانه میگوید بسیاری از مقامات و کارشناسان ایرانی، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس را هدف انتقاد قرار دادهاند و بر این باورند که گزارش ماه مه آژانس، با اشاره به «افزایش سریع ذخایر اورانیوم غنیشده» در ایران و مطرحکردن آن بهعنوان یک «نگرانی جدی»، عملاً زمینه را برای حملات اسرائیل فراهم کرده است. وطنخواه توضیح میدهد: «گروسی هدف حملات شدیدی قرار گرفته و برخی او را مسئول تسهیل حمله اسرائیل میدانند. بسیاری میپرسند چرا او پیشتر بهصراحت اعلام نکرد که هیچ نشانهای از نظامیشدن برنامه هستهای ایران وجود ندارد.»
از سوی دیگر، تریتا پارسی، کارشناس ارشد اندیشکده کوئینسی معتقد است در صورتی که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نابود نشده باشد، اسرائیل به احتمال زیاد فشار بر آمریکا برای اقدام نظامی بیشتر را افزایش خواهد داد؛ اما حتی اگر این ذخایر از بین رفته باشد، تلآویو تمرکز خود را بر تشویق به حمله علیه برنامه موشکی یا سایر ظرفیتهای نظامی متعارف ایران خواهد گذاشت. او میگوید: «دولت آمریکا به این جمعبندی رسیده که فشار اسرائیل برای ادامه عملیات نظامی علیه ایران پایانی ندارد و اگر علاقهای به تداوم این روند ندارد، شاید بهتر باشد از همان ابتدا خطکشی کند و اجازه ندهد این چرخه تنش وارد مرحله تازهای شود.»
آیا مذاکره خواهد شد؟
حملات هماهنگ آمریکا و اسرائیل، شوک عمیقی را نه تنها در میان مقامات جمهوری اسلامی، بلکه در سطح افکار عمومی ایران ایجاد کرده و شماری از جناحهای تندرو را به سمت مطالبه شتاببخشی به برنامه تسلیحات هستهای سوق داده است. محسن میلانی در اینباره میگوید که اکنون فشار بیشتری از سوی برخی محافل در ایران برای حرکت به این سمت به وجود آمده، اما تأکید میکند: «صرف خواستن، به معنای توانستن نیست.» به گفته او، اسرائیل و آمریکا در ماهها و حتی سالهای آینده تحرکات ایران را با حساسیت رصد خواهند کرد.
در همین حال، تریتا پارسی، کارشناس ارشد مؤسسه کوئینسی، معتقد است که گرایش به ایجاد بازدارندگی هستهای در ایران اکنون بسیار پررنگتر از گذشته شده است. او توضیح میدهد: «بحثهای داخلی احتمالاً به نفع کسانی تغییر مسیر میدهد که ساخت سلاح هستهای را راهحل نهایی میدانند، نه صرفاً ابزاری برای چانهزنی در مذاکرات.» با این حال، تریتا پارسی خاطرنشان میکند که هنوز امکان پیشگیری از این روند وجود دارد؛ اما تحقق این هدف مستلزم توافقی جدید است که امتیازات بیشتری بهویژه در حوزه رفع تحریمها برای ایران به همراه داشته باشد.
با این حال، بازگشت ایران به گفتوگوهای مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا آسان نخواهد بود؛ بهویژه اکنون که سطح بیاعتمادی نسبت به واشنگتن بهطرز بیسابقهای افزایش یافته است؛ چرا که حمله اسرائیل با حمایت و همراهی آمریکا درست زمانی صورت گرفت که مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری عمان در جریان بود. با این وجود، آندریاس کریگ، استاد مطالعات امنیتی در کینگز کالج لندن معتقد است که راهحل دیپلماتیک همچنان اجتنابناپذیر است، چرا که اقدامات نظامی نتوانسته به بحران هستهای ایران پایان دهد.
به گفته کریگ، تلاشهای قطر و استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، زمینه را برای احیای مذاکرات هموار کرده است. او تاکید می کند: ایران تنها زمانی به مذاکرات بازخواهد گشت که شرایط پس از جنگ شامل دریافت تضمینهای امنیتی، کاهش فشارهای اقتصادی و به رسمیت شناختن نقش منطقهای این کشور باشد. هر توافق جدید نیز احتمالاً باید فراتر از چارچوبهای پیشین باشد و تعادلی میان حق غنیسازی ایران و نظارتهای بینالمللی برقرار کند. کریگ تاکید دارد: «این جنگ، فضای روانی دیپلماسی را دگرگون کرده است؛ مذاکرات آینده باید بسیار جدیتر، فراگیرتر و با درک عمیقتری از هزینههای شکست دیپلماسی پیش رود؛ هزینهای که هیچیک از طرفین دیگر حاضر به پرداخت آن نیستند.»
گره کور کجاست؟
در صورت ازسرگیری گفتوگوها، مسئله غنیسازی اورانیوم بار دیگر در مرکز اختلافات قرار خواهد گرفت. اریک لوب، استاد دانشگاه بینالمللی فلوریدا، بر این باور است که «تا زمانی که ترامپ و استیو ویتکاف بر موضع غنیسازی صفر اصرار دارند، اساساً مذاکرات برای ایران معنایی ندارد و این موضوع، اصلیترین نقطه انسداد گفتوگوها خواهد بود.»
با این حال، روند احیای مذاکرات همچنان در سایه تنشهای باقیمانده میان آمریکا و ایران قرار دارد؛ تنشهایی که در مواضع و گزارشهای متناقض دو طرف بهوضوح مشهود است. برای مثال، هفته گذشته دونالد ترامپ اعلام کرد که آمریکا آماده است همین هفته مذاکرات را با ایران از سر بگیرد، اما عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، هرگونه برنامهای برای آغاز مجدد گفتوگوها را تکذیب کرد.
در اجلاس اخیر ناتو نیز رئیسجمهور آمریکا از احتمال کاهش شدت اجرای تحریمها بهمنظور کمک به بازسازی ایران در دوران پس از جنگ سخن گفت. شبکه سیانان گزارش داد که دولت ترامپ ممکن است اجازه دهد ایران به ۳۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده خود برای حمایت از برنامه هستهای غیرنظامی دسترسی پیدا کند، اما ترامپ بلافاصله این خبر را رد کرد و تأکید نمود که حتی ممکن است موضوع رفع تحریمها را بهطور کامل کنار بگذارد. او همچنین در کاخ سفید هشدار داد که اگر لازم باشد، آمریکا دست به حملات هوایی جدیدی علیه ایران خواهد زد. این فضای پرابهام درباره آینده مذاکرات، در کنار ادامه منازعات لفظی، بیانگر آن است که دو کشور پس از پایان جنگ دوازدهروزه در حال بازنگری و بازتعریف راهبردهای خود هستند؛ فرآیندی که احتمالاً باید پیش از هرگونه احیای جدی دیپلماسی سپری شود.
-
النار حبیبی : یه پروژه ای بود بعد 3 روز بهم گفتن ماجرا چیه و من از لوکیشن زدم بیرون و کار به تهدید کشید ، تهدیدم کردن ممنوع الکارت می کنیم
ارسال نظر