پاسخ به مکانیسم ماشه: غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد!
رکنا سیاسی: ایران با اشاره به توانایی فنی خود در افزایش سطح غنیسازی اورانیوم به ۹۰ درصد، احتمال نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر را مطرح کرده است؛ اقدامی که میتواند پاسخی به فشارهای سیاسی و مکانیسم ماشه باشد و در تعاملات این کشور با آژانس بازنگری ایجاد کند.

روزنامه فرهیختگان در مطلبی با عنوان «پاسخ ایران فراتر از NPT؟» ضمن اشاره به گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران ، بر توانایی کشورمان در رساندن میزان غنیسازی به ۹۰ درصد تأکید کرده است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تازهترین گزارش خود درباره برنامه هستهای ایران را منتشر کرد. اگرچه در این گزارش، ادعاهای سابق که برخی از آنها پیش از این حلوفصل شده، تکرار شده ولی با این حال، مدیرکل آژانس در گزارش خود، اشارهای به وجود هرگونه مدرکی دال بر انحراف به سمت اهداف نظامی نکرده تا ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای یکبار دیگر محرز شود.
موضوع دیگری که در گزارش آژانس به آن اشاره نشده و حتی اگر به صورت تلویحی نیز اشاره شده باشد، خلاف روند حقوقی است، «عدم پایبندی ایران به تعهدات پادمانی» (Safeguards) است. طبق اساسنامه آژانس، برای اعلامعدم پایبندی یک کشور به تعهدات پادمانی، باید یک روند مشخص طی شود. برپایه این روند، در گام نخست باید بازرسان این موضوع را به مدیرکل آژانس در گزارشی اعلام کنند و مدیرکل آنها را بررسی و در گزارشی رسمی به شورای حکام اعلام کند.
پس از آن شورای ۳۵ نفره حکام موضوع را بررسی و سپس درباره آن رأیگیری میکنند. در صورت رأی اکثریت، عدم پایبندی (non-compliance) آن کشور محرز شده و پرونده مستقیماً به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده میشود.
با وجود این اما تروئیکای اروپایی از این گزارش برای سناریوی از پیش تعیین شده خود، نهایت بهرهبرداری را کردهاند. ۳ کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان پاییز سال گذشته، با هدف استفاده از ابزار «مکانیسم ماشه» قطعنامهای را به شورای حکام ارائه دادند که در آن از مدیرکل آژانس خواسته شده بود تا گزارشی جامع و مفصل از فعالیتهای هستهای گذشته و حال ایران تهیه کند.
درخواست چنین گزارشی از آژانس، بیانگر مقدمهچینی اروپا برای به کار انداختن «مکانیسم ماشه» و بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بود. اگرچه بدون این گزارش و احتمال بسیار قوی قطعنامهای که در پس آن علیه ایران تصویب میشود، تروئیکای اروپایی، امکان فعالسازی مکانیسم ماشه را نیز داشت اما این گزارش جامع و به دنبال آن پیشنویس قطعنامهای که اکنون در اختیار اعضای شورای حکام قرار گرفته، ضمن توجیهپذیر کردن استفاده از مکانیسم ماشه، یک مسیر موازی در کنار اسنپبک ایجاد میکند تا اروپا بتواند از ظرفیتهای آن بهرهبرداری کند.
با وجود اینکه هیچ مبنای حقوقیای برایعدم پایبندی ایران به تعهدات پادمانیاش وجود ندارد اما تروئیکای اروپایی پیشنویس قطعنامهای را در اختیار اعضای شورای حکام قرار داده که در آن بهعدم پایبندی ایران به تعهداتش اشاره شده است تا از این طریق زمینه لازم برای ارجاع پرونده به شورای امنیت فراهم شود.
در روزهای گذشته مقامات ایرانی ازجمله سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نسبت به اتخاذ این رویکرد تقابلی و خصمانه علیه ایران، به طرفهای اروپایی هشدارهای لازم را دادهاند اما بعید به نظر میرسد این هشدارها بتواند اروپا را از مسیری که از ماهها پیش آن را هموار کرده، بازگرداند.
لذا در چنین شرایطی، تهران نیز خود را برای پاسخ متناسب آماده میکند. پاییز سال گذشته، ایران در واکنش به قطعنامه شورای حکام، مجموعه معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته را راهاندازی کرد و در بیانیهای اعلام کرد این ادغامها در راستای «صیانت از منافع کشور» و «متناسب با نیازهای روز افزون ملی و در چهارچوب حقوق و تعهدات ایران وفق موافقتنامه پادمان جامع» انجام شده است.
پاسخ ایران چه باشد؟
پیشنویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکا و آمریکا نشان میدهد غربیها به دنبال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و در ادامه فعال کردن مکانیسم ماشه هستند. این تقابل اجتنابناپذیر را طرف اروپایی با حمایت آمریکا آغاز کرده است و اگر ایران به آن پاسخ متناسب و درخوری ندهد، به طور حتم پیش از اکتبر ۲۰۲۵، با استفاده از مکانیسم ماشه، تمام قطعنامههایی که طبق برجام باید منقضی میشدند را احیا خواهد کرد. برای جلوگیری از این اقدام، ایران باید چگونه به طرف غربی پاسخ دهد؟ در شرایط فعلی به نظر میرسد ایران باید حداقل پاسخ خود را در دو محور طراحی کند:
1. در سطح فعالیتهای هستهای و فنی
ایران میتواند اقدام به نصب و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفتهتر کند تا از این طریق ظرفیت غنیسازی خود را افزایش دهد. تصمیم دیگر ایران که معنادار خواهد بود افزایش غنیسازی از ۶۰ درصد به ۹۰ درصد یا نزدیک به آن است. ایران سال گذشته در جریان سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، افزایش انباشت اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد را متوقف کرد و مواد جدید تولید شده را رقیق و به اورانیوم ۲۰ درصد تبدیل کرد، اما در شرایط فعلی به نظر میرسد ادامه روند رقیقسازی یا تبدیل اورانیوم ۶۰ درصد به ترکیبات دیگر باید متوقف و اورانیوم با غنای بالا ذخیره مستقیم شود.
ایران باید غنیسازی ۶۰ درصد را به صورت جدیتر و با نصب ماشینهای پیشرفتهتر به تأسیسات فردو که در زیرزمین قرار دارد و مقاوم است، منتقل کند. توسعه فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) و کار روی سانتریفیوژهای نسل آینده، یا طراحی زنجیرهای برای تولید اورانیوم فلزی، اقدام دیگری است که ایران میتواند در حوزه فنی در دستورکار قرار دهد. البته تهران میتواند از حجم انبوه ذخایر اورانیوم غنیشده خود، در حوزههایی که «ممنوع» نیست و طرفهای غربی و آژانس به خوبی نسبت به آن آگاهی دارند، نیز استفاده کند.
2. بازنگری جدی در تعامل با آژانس
تلاش اروپا و آمریکا برای اعمال فشار سیاسی علیه ایران با استفاده از ظرفیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، موضوع پنهانی نیست ولی انتظار میرفت و میرود آژانس در برابر این فشارهای سیاسی و درخواستهای غیرقانونی مقاومت کند. همکاری ویژه گروسی با آمریکا و تروئیکای اروپایی، بسترساز اقدامات سیاسی کشورهای اروپایی در شورای حکام شده است. از این رو به نظر میرسد ایران در کنار همکاری و تعامل با آژانس لازم است در سطح تعامل با این سازمان بینالمللی متأثر از این کشورها بازنگری جدی داشته باشد. در این راستا ایران توجیهی برای شفافیت بیشتر ندارد و از این منظر میتواند بازرسیها را محدود و پایان فعالیت بخشی از دوربینهای نصب شده در تأسیسات را اعلام کند.
این اقدامات میتواند بخشی از پاسخ ایران به قطعنامه شورای حکام باشد. اگر این قطعنامه بهانهای برای بهکارگیری مکانیسم ماشه باشد، ایران باید پاسخی به مراتب پیچیدهتر به طرفهای غربی دهد که این پاسخ الزاماً محدود به مسائل فنی هستهای و آژانس نخواهد شد.
تهران سالها قبل به صورت مکتوب و با امضای رئیس دولتی که در دولتش برجام منعقد شد، به کشورهای اروپایی مانده در برجام اعلام کرد در صورت استفاده از اسنپبک و بازگشت تحریمها علیه ایران، تهران در خروج از NPT دقیقهای درنگ نخواهد کرد. خروج از NPT یکی از ابزارهای ایران است که صراحتاً به آن اشاره شده است، اما این تهدید، مربوط به سالها قبل و دورانی است که توانایی غنیسازی ایران هیچ تناسبی با شرایط فعلی ندارد.
بنابراین در چنین شرایطی که ایران توانایی انجام مجموعه گستردهای از اقدامات را دارد، تنها استفاده از این ابزار، پاسخی حداقلی به خصومت طرف اروپایی و آمریکایی تلقی میشود. تهران نیز مبتنی بر همین درک به طرفهای اروپایی پیش از شروع ماراتنی نفسگیر توصیه کرده است بهجای تقابل محاسبه نشده -که نتایج آن را در دو دهه گذشته دیده است- از مسیر تفاهم و گفتوگو مسائل را حل و فصل کنند.
در ایران مقامات سیاسی تمایلی ندارند، به صورت رسمی به همه آن چیزی که در حوزههای مختلف برای چنین روزی تدارک دیده شده، اشاره کنند اما طرفهای غربی، به خوبی از توانمندیهای هستهای و غیرهستهای ایران و اقداماتی که میتواند قلب اروپا را بسوزاند، آگاهند. وقتی ماشه چکانده شود، دیگر راه بازگشتی وجود ندارد؛ اروپا برای این راه جدید آماده است؟
نویسنده: صادق امامی
-
فیلم پسر ژاپنی و پدر ایرانی اش در تحریریه رکنا ! / روایت جذاب 28 سال جدایی پدر و پسر ایرانی و ژاپنی !
ارسال نظر