وقتی ژئوپلیتیک، موتور ترانزیت را روشن می‌کند

در تحلیل ساختارهای اقتصادی ایران، حوزه ترانزیت و حمل‌ونقل منطقه‌ای نه‌تنها بستر فرصت‌های راهبردی است، بلکه میدان بروز قدرت نرم و اقتدار ملی محسوب می‌شود. ایران امروز، با اتکا به مزیت‌های ژئواکونومیکی، در مسیر ایفای نقش فعال و چندوجهی در شبکه حمل‌ونقل بین‌المللی قرار دارد. در همین راستا، گزارش اخیر شرکت ورتکسا و کپلر از افزایش چشمگیر واردات نفت چین از ایران، نشان می‌دهد که علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای سیاسی، ایران همچنان جایگاه راهبردی خود را در زنجیره تأمین انرژی حفظ کرده و حتی تقویت کرده است. بر اساس گزارش‌ها، واردات نفت چین از ایران تنها در بازه اول تا ۲۰ ژوئن به ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسیده و در کل ماه ژوئن نیز میانگین روزانه ۱.۴۶ میلیون بشکه گزارش شده است؛ این رقم رشدی معنادار نسبت به ماه قبل نشان می‌دهد و نشانه‌ای است از اعتماد راهبردی یکی از قدرت‌های بزرگ اقتصادی جهان به ظرفیت باثبات ایران.

این تحول، نه‌تنها تأییدی بر پایداری تعاملات اقتصادی با شرق، بلکه نشانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران توانسته با حفظ امنیت ملی، رویکرد توسعه‌گرا و نگاه آینده‌محور، موقعیت ژئواستراتژیک خود را در کنار ژئواکونومیک منطقه تثبیت کند. این رشد واردات نفتی، می‌تواند به‌عنوان پیشران جدیدی در سیاست‌گذاری ترانزیتی نیز ایفای نقش کند؛ چرا که در صورت تقویت زیرساخت‌های لجستیکی، ایران می‌تواند هم‌زمان با صادرات انرژی، به مسیر عبور امن برای تجارت بین‌المللی بدل شود.

جغرافیای ایران همواره یک مزیت راهبردی در مباحث تجارت منطقه‌ای و اتصال شرق و غرب بوده است. اکنون در پرتو سیاست‌های همسایگی دولت چهاردهم و توسعه روابط با قدرت‌های نوظهور اقتصادی، این مزیت به یک فرصت فعال تبدیل شده است. برخلاف تصور عمومی، تحرکات اخیر به‌جای تضعیف جایگاه ایران، موجب تقویت روایت اقتدار دفاعی و ثبات در تصمیم‌گیری در سطح بین‌المللی شده است؛ عاملی که سرمایه‌گذاران و شرکای منطقه‌ای در ارزیابی ریسک بدان توجه ویژه دارند.

در چنین فضایی، مسیرهای کریدوری که از خاک ایران عبور می‌کنند، نه‌تنها حفظ شده‌اند، بلکه در حال بازیابی اهمیت ژئواستراتژیک خود هستند؛ مشروط به آن‌که با تصمیم‌های آینده‌نگرانه، فرصت‌های موجود بالفعل شوند. موقعیت ایران به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب، با فراهم‌آوردن زمینه‌های تسهیل تجارت جهانی و کاهش هزینه‌های ترابری، می‌تواند به منبعی پایدار برای درآمدهای غیرنفتی و تحکیم پیوندهای راهبردی با همسایگان تبدیل شود. این جایگاه ژئواستراتژیک، زمانی به نقطه اتکا تبدیل می‌شود که توانمندی داخلی با سیاست‌گذاری فعالانه در سطح منطقه‌ای همسو شود.

تحلیل وضعیت ترانزیت ایران در هفته‌های گذشته، نشان می‌دهد که علی‌رغم افزایش سطح تنش‌ها، دولت و نهادهای لجستیکی با مدیریت منسجم توانسته‌اند از اختلال جدی در مسیرهای ترانزیتی جلوگیری کنند. تداوم پایدار تردد در کریدورهای شرق و شمال شرقی کشور با تمرکز بر محورهای بندرعباس–سرخس و چابهار–زاهدان، اعلام آمادگی مجدد هند و روسیه برای سرمایه‌گذاری در مسیرهای INSTC، و مذاکرات تسهیل‌گرایانه با کشورهای منطقه برای ثبات خطوط عبوری، به‌ویژه با کشورهای حوزه قفقاز، نشانه‌هایی از مدیریت کارآمد بحران هستند. این شواهد بیانگر آن است که ساختار اجرایی کشور درک درستی از حساسیت لحظه دارد و از ابزار دیپلماسی و لجستیک به شکلی همزمان بهره گرفته است.

این نشانه‌ها حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران توانسته است با سیاست خویشتن‌داری فعال و پاسخ دفاعی مشروع، وجهه یک کشور باثبات را در میانه بحران تثبیت کند. این رفتار از نگاه ناظران بین‌المللی، نه‌تنها نشانه‌ای از توان بازدارندگی نظامی، بلکه نشانگر عقلانیت راهبردی و توان تعامل چندلایه در بحران‌های پیچیده تلقی می‌شود. همسایگان ایران که بسیاری از آن‌ها تجربه بی‌ثباتی داخلی یا وابستگی به کریدورهای غیرایمن را در کارنامه دارند، اکنون در تعامل با ایران نگاه متفاوت‌تری یافته‌اند؛ نگاهی مبتنی بر همکاری، نه تقابل.

با استفاده از چارچوب آینده‌پژوهی اقتصادی، سه مسیر اصلی پیش‌روی کشور ترسیم می‌شود. نخست، تثبیت و جهش ژئواکونومیک ایران که با ادامه دیپلماسی منطقه‌ای فعال، تکمیل پروژه‌های لجستیکی، و تقویت اعتمادسازی اقتصادی، مسیر قطب‌شدن ایران در ترانزیت را هموار می‌کند. دوم، پایداری همراه با اصلاح ساختاری است که در آن ایران، هرچند با چالش‌هایی مانند کمبود سرمایه‌گذاری یا ناهماهنگی نهادی مواجه می‌شود، اما با اصلاحات هوشمندانه وضعیت خود را تثبیت می‌کند. و سوم، عقب‌ماندگی نسبی اما قابل جبران است که تنها در صورت بی‌توجهی به فرصت‌های راهبردی ممکن است رخ دهد.

باید توجه داشت که انتخاب بین این مسیرها، نه در بلندمدت بلکه در کوتاه‌مدت و با تصمیمات امروز رقم می‌خورد.

برای قرار گرفتن در مسیر تثبیت و جهش، اقداماتی همچون تثبیت فضای امنیتی، افزایش هماهنگی بین‌نهادی، تسریع در اجرای پروژه‌های کلیدی، توسعه دیپلماسی اقتصادی، ایجاد پنجره واحد گمرکی، و پیوند ساختاری با پروژه‌های منطقه‌ای نظیر BRI و INSTC ضروری است. در کنار این‌ها، باید به ارتقای شفافیت، تسهیل در صدور مجوزها، و کاهش ریسک‌های اداری برای سرمایه‌گذاران خارجی توجه کرد. همچنین راهبرد ارتباطی کشور با افکار عمومی و جامعه بین‌المللی باید با زبان فرصت‌سازی و ثبات اقتصادی تقویت شود تا تصویر ذهنی ایران به‌عنوان هاب قابل اعتماد منطقه نهادینه شود.

همچنین باید به نقش کلیدی دیپلماسی عمومی و ارتباطات راهبردی در این مسیر توجه کرد. باورسازی در میان افکار عمومی منطقه‌ای و جهانی نسبت به قابلیت ایران در تأمین امنیت، اجرای به‌موقع پروژه‌ها و پایبندی به توافقات بین‌المللی، از عواملی است که می‌تواند مزیت نسبی کشور را در برابر مسیرهای رقیب دوچندان سازد. حضور فعال رسانه‌ای، دیپلماسی اقتصادی در سطح شرکت‌های چندملیتی، و انعقاد توافقات بیمه‌ای برای تضمین امنیت کالا در مسیرهای ایرانی، از جمله ابزارهایی است که باید با هدف آینده‌نگری و تصویرسازی مؤثر به کار گرفته شود.

از منظر آینده‌پژوهی اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با تمرکز بر مدل‌های چندسناریویی، به‌ویژه سناریونویسی تطبیقی، و بهره‌گیری از ابزارهایی نظیر تحلیل پیشران‌ها و عدم قطعیت‌ها، نقشه راهی منعطف و چندلایه برای ترانزیت منطقه‌ای ترسیم کند. ایجاد رصدخانه آینده ترانزیت، توسعه بانک داده‌های بین‌المللی حمل‌ونقل، و بهره‌گیری از ظرفیت دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌های حاکمیتی نظیر مرکز پژوهش‌های مجلس یا مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، از ابزارهای سیاست‌گذاری آینده‌نگر محسوب می‌شوند.

در همین زمینه، اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه سند آمایش سرزمین، برنامه هفتم توسعه و سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، مبانی محکمی برای تحقق حکمرانی اقتصادی آینده‌نگر در حوزه لجستیک و ترانزیت فراهم آورده‌اند. رهنمودهای مقام معظم رهبری در حوزه تحول اقتصادی و تأکید ایشان بر مزیت ترانزیتی ایران، باید به برنامه‌های عملیاتی دقیق، قابل سنجش و مبتنی بر تحلیل آینده تبدیل شوند.

در نهایت، باید اذعان داشت که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به قدرت ملی، ثبات ساختاری، و تجربه مواجهه فعال با بحران‌ها، ظرفیت تبدیل تهدید به فرصت را دارد. حوزه ترانزیت، امروز بستری برای تثبیت جایگاه ایران در نظم نوین جهانی است. مدیریت هوشمند در برابر تهدیدات اخیر، ثابت کرد که ایران همچنان بازیگری باثبات، مشروع و قابل اتکا برای شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی است. آینده، متعلق به کشورهایی است که امروز، با عزم، تدبیر و آینده‌نگری، مسیر خود را انتخاب می‌کنند. تجربه‌های مشابه در کشورهای منطقه نیز مؤید آن است که در عرصه ترانزیت و لجستیک، تصمیم‌های به‌موقع، بسیار تعیین‌کننده‌تر از صرفاً موقعیت جغرافیایی هستند. ایران، اگر در مسیر فعلی باثبات بماند و با تقویت زیرساخت و دیپلماسی، به فرصت‌سازی ادامه دهد، نه‌تنها در معادلات ترانزیتی، بلکه در معماری ژئواکونومیک منطقه، نقش‌آفرینی بی‌بدیلی خواهد داشت.

اخبار تاپ حوادث

وبگردی