هادی خانیکی در گفت و گو با رکنا:
نظام سیاست گذاری و اجرا کشور دچار پژوهش گریزی است / عملکرد بر اساس پژوهش دیربازده است، مسئولان به دنبال زودبازدهاند
رکنا: هادی خانیکی، استاد دانشگاه گفت: دستگاه اجرا مسئله را همان چیزی می داند که خودش می بیند نه آنچه که در متن جامعه وجود دارد. نظام اجرا، ترجیح می دهد به موضوع شناخت مسئله ورود نکند. دلیل هم این است که میل دارد تا رشد شتابان داشته باشد و خیلی زود به راه حل برسد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، چقدر در ایران به پژوهش های علمی توجه می شود؟ این را باید از پوشه های نتایج تحقیقات پژوهشگرانی پرسید که در کمدهای دستگاه های اجرایی خاک می خورند. این سوال را باید از بحران های به وجود آمده در کشور پرسید، که چرا زمانی که فقط یک مسئله کوچک بودند به آنها توجهی نشد و الان آنقدر بزرگ شده اند که فقط می توان با نسخه های مقطعی، کمی از دردشان کاست. این سوال را باید از مسئولانی پرسید که چرا فقط به دنبال راه حل های آسان و ارزان بودند و پشتشان را به کارهای پژوهشی کردند. آیا آنهایی که به نتایج تحقیقات پژوهشگران که مبتنی بر علم است بی توجهی کردند، نباید امروز پاسخگوی تصمیم گیری های «نوک دماغی» خود باشند؟
هادی خانیکی ، استاد دانشگاه در گفت و گو با رکنا در این خصوص گفت: در جامعه ما یک شکاف بزرگ بین امر پژوهش با سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرا وجود دارد. به واسطه این شکاف، در نهایت جامعه به صورت یک ماشین در می آید که گویی چرخ دنده هایش با هم کار نمی کنند و حلقه اتصالش دچار گسست شده است.
دستگاه اجرا مسئله را همان چیزی می داند که خودش می بیند نه آنچه که در متن جامعه وجود دارد
وی تاکید کرد: در واقع پژوهش گریزی در نظام سیاست گذاری و اجرا وجود دارد. نظام اجرا، ترجیح می دهد به موضوع شناخت مسئله ورود نکند. دلیل هم این است که میل دارد تا رشد شتابان داشته باشد و خیلی زود به راه حل برسد. این راه حل ها بعضا مسئله را نمی شناسند. به همین دلیل است که دستگاه اجرا، علاقه مند است بداند دستگاه های پژوهشی راه حلشان چیست و نمی پرسند که «مسئله» را چگونه می بینند. دستگاه های اجرایی مسئله را همان چیزی می دانند که خودشان می بینند نه آنچه که در متن جامعه و نظام اجتماعی وجود دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ورود به راه حل بدون شناخت مسئله، یک نوع گسست بین دستگاه اجرایی و پژوهشی به وجود می آورد، گفت: معمولا ورود به مسئله، کار را دشوار می کند و سیاست های بروکراتیک را در معرض سوال قرار می دهد. همچنین راه های ناشناخته را ضروری می کند و مسیر حل مسئله را پیچیده و طولانی تر می کند؛ لذا ترجیح سیاست گذاران و دستگاه اجرایی گریز از پژوهش است. این بدان معناست که پژوهش را ذیل تعریفی که خودشان در ذهنشان دارند تعریف می کنند. آنها به جای اینکه به پژوهش های مستقل و معتبر علمی پناه ببرند، به فرایندها و حتی راه اندازی نهادهایی دست می برند که فرمان بر تر هستند و پژوهش را به گونه ای تعریف می کنند که مُهر تاییدی بر سیاست ها و برنامه های جاری خودشان باشد.
خانیکی در ادامه افزود: در این شرایط، در روحیه پژوهشگران نیز بی انگیزگی به وجود می آید؛ چراکه می بینند کار پژوهشیشان مورد اقبال قرار نمی گیرد و خریدار ندارد. همچنین در شرایطی که منابع و منافع تامین نمی شود، پژوهشگر از دایره پژوهش خارج و بی انگیزه خواهد شد. نتیجه هر احساس بی فایدگی و بی افقی، روی آوردن به مهاجرت است.
این استاد دانشگاه در پایان، آینده کشوری که پژوهشگرانش بی انگیزه و ناامید هستند و البته به کارهای پژوهشی نیز بی توجهی می شود را مدنظر قرار داد و گفت: آینده را باید ساخت. آینده مبتنی بر وضعیت امروز ماست. به خاطر وجود نسلی که الان داریم، به رشد پژوهش، دانش و خلاقیت امیدوار می شویم. جوانان ما، توانایی های خودشان را در زمینه های علوم انسانی و اجتماعی، اقتصادی و صنعتی، علمی و... نشان داده اند و این خیلی امیدوار کننده است. با این وجود، استفاده از این ظرفیت ها در بخش های سیاست گذاری و برنامه ریزی رسمی، معمولا با سختی، محدودیت هایی در گزینش و انتخاب کار با تبعیض همراه است. در حوزه های غیردولتی، مدنی و بخش خصوصی نیز باید به موضوع پژوهش، به صورت عملی تر نگاه کنند. در این شرایط می توان امیدوار بود که توجه به امر پژوهش را بتوان در حوزه های مختلف در کشور دید. سرمایه گذاری در امر پژوهش اتلاف بودجه نیست؛ ولی از آنجایی که دیربازده است، در نگاه های روزمره کمتر به آن توجه می شود.
ارسال نظر