زنگ خطر مهاجرت زنان آسیب دیده از تهران به شهرهای کوچک/ نتیجه بسته شدن مراکز  تخصصی کاهش آسیب بانوان در پایتخت
حجم ویدیو: 109.96M | مدت زمان ویدیو: 00:02:54

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ساعت از نیمه شب گذشته و پیرزنی تنها در نوشهر، با یک گونی زباله بر دوش، از سطل های رو به روی رستوران ها، زباله های خشک را جمع می کند و راهی رستوران بعدی می شود. از این سطل زباله به آن سطل زباله؛ از این مغازه به آن مغازه؛ در پی لقمه ای نان برای گذران زندگی. روزانه نهایتا 200 هزار تومان درآمد دارد. زنی که از تهران به نوشهر رفته است تا بچه ها و نوه هایش در تهران، از بودن و زباله گردی او در پایتخت، رنجیده خاطر نشوند. زنی که شوهرش، او را به دام اعتیاد کشاند؛ اما با اراده قوی خود، توانست اعتیادش را ترک کند؛ اما باز هم همسرش، او را برای بار دوم پای بساط مواد مخدر نشاند.

او یک بار هم ترک می کند ولی همسرش به او خیانت و او را رها می کند؛ کار به جایی می رسد که زن برای بازگرداندن مجدد همسرش به زندگی، پای بساط اعتیاد می نشیند ولی او دیگر هیچ وقت همسرش را در زندگی مشترک نمی بیند. او که دیگر توان ترک اعتیاد را در خود نمی بیند، رنج دوری را به جان می خرد و از شهر خودش می رود تا بهبچه هایش آسیبی نرسد. آرزویش این است که بدون مواد مخدر هم بتواند زندگی کند و جا و مکانی برای زندگی داشته باشد. او فکر می کند که به انتهای خط رسیده است. تصورش این است، جایی که ایستاده، آخر دنیاست.

مهاجرت زنان کارتن خواب؛ می روم به جایی که در آن انگ و تبعیض نیست

زنان کارتن خواب و مهاجرت اجباری؛ آنها می روند تا انگ ها و تبعیض های کمتری را در شهر محل زندگی خودشان تجربه کنند. آنها به دلیل فشاری که افکار عمومی و تعصبات خانوادگی بر وجودشان تحمیل می شود، به جایی مهاجرت می کنند که ناشناخته بمانند و این می تواند آغاز آسیب بیشتر برای این افراد باشد.

در تهران؛ آسیب های اجتماعی برای دختران به شکل متفاوت تری نسبت به شهرستانها رقم می خورد. در شهرستانها در بین دختران و زنان آسیب دیده بسیار دیده می شود که به دلیل بسته بودن فضای خانوادگی و اجتماعی و همچنین تعصباتی که وجود دارد، برای اینکه از جلوی چشم همگان ناپدید شوند، به شهرهای بزرگ از جمله تهران مهاجرت می کنند. این در حالی است که وقتی آنها به تهران می رسند می بینند که اوضاع تهران خیلی بدتر است و اینگونه می شود که به به پاتوق های شهر خودشان بر می گردند.

الگوی اول مصرف مواد مخدر در زنان، از طریق همسر یا شرکای جنسی و عاطفی آنهاست و دوم، پدر و مادرهای مصرف کننده. در واقع زمانی که تابوی مصرف مواد در خانواده ای شکسته شد، می توان انتظار هر چیزی را از اعضای آن خانواده داشت. این مهاجرت معکوس می تواند زنگ خطری جدی؛ برای نشان دادن تغییر شکل آسیب های اجتماعی باشند. این در حالی است که شهرداری ها، مراکز نگهداری شبانه روزی این افراد را به بهانه های مختلف می بندند و نمی گذارند که فعالیتشان ادامه پیدا کند، بعد از طریق مناقصه، مراکز شبانه روزی نگهداری افراد کارتن خواب را به پیمانکارانی می دهند که به نوعی زیرمجموعه خودشان است و نه می توانند خلاقیتی در اجرای امور داشته باشند و نه اجازه ای برای این کار دارند.

هنوز تصمیم گیری ها و مدیریت ها بر مبنای طرح های شکست خورده قبلی است. تغییر در آسیب های اجتماعی به سرعت شکل می گیرد؛ ولی تغییر در سیاست گذاری ها، اصلا به این سمت نیست و این می تواند بسیار خطرناک باشد. 

پیش از این، سمن هایی که در حوزه آسیب های اجتماعی کار می کردند، بین این افراد، ارتباط و همدلی برقرار و آنها را به یک خانواده بزرگتر از افراد کارتن خواب و خانوادهایی متشکل از افراد بهبود یافته وصل می کردند. این هنری است که برخی سمن ها، بر اساس تجربه طی سالیان متمادی، به دست آورده بودند در حالی که شرایط به گونه ای پیش رفت جلوی فعالیت این مراکز گرفته شد.

مجموعه هایی که جدیدا به واسطه پیمانکاران زیر نظر شهرداری ها کار می کنند، شب، فضایی برای کارتن خواب ها ایجاد می کنند و صبح آنها را برای درمان اجباری به کمپهای ترک اعتیاد می برند و بعد از 6 ماه که دیگر نمی توانند درمان مداومی برایشان داشته باشند، آنها را رها می کنند و مجددا به پاتوقشان باز می گردند.

وبگردی