تخریب بافت تاریخی حداقل 12 شهر کشور همچون شیراز/ به جای زنده سازی ، ویران می کنند!

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در ادامه تخریب های سازمان یافته در بافت تاریخی شیراز برای توسعه حرم حضرت شاهچراغ(ع) و ایجاد راه های ارتباطی و اتصال تمام حرم های امامزادگان مدفون در پهنه 360 هکتاری این بافت ارزشمند، تخریب بناهای تاریخی مسیر امامزاده ابراهیم(ع) تا حرم شاهچراغ(ع) از روز دوشنبه 17 بهمن 1401 آغاز شد.

ادامه این تخریب به حتم به جای زنده سازی، تولید شاخصه های مختلف فقر از فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت که بستر شهر شیراز را درگیر پروژه ای خواهد کرد که نه تنها برای توریست مذهبی یک سازه تازه ساز حال و حس جذب ندارد که منجر به ویرانی بوم گردی های منطقه خواهد شد که خود ویرانی اقتصادی برای فعالان این عرصه خواهد داشت. ضمن اینکه ساخت و ساز در منطقه ای که درگیر فرسودگی است می تواند مشکلات محیط زیستی به همراه داشته باشد. از هر زاویه ای به این تخریب به بهانه توسعه نگریسته می شود بیشتر از اینکه زنده سازی برای منطقه به همراه داشته باشد، منجر به فقرسازی می شود.

محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز و دبیر پویش های اتحادیه انجمن های علمی دانشجویی معماری، مرمت و شهرسازی ایران هجدهم بهمن امسال در این خصوص گفته است: راه ارتباطی به طول 1000 متر و عرض نامشخص در شرایطی در حال تملک و تخریب ضرب الاجلی قرار گرفته که هیچ گونه طرح مصوبی در کمیسیون ماده 5 استان فارس و شورایعالی معماری و شهرسازی کشور ندارد.

شهروندان این منطقه از شهر شیراز اعلام کرده اند که  لودرها و بولدوزرها در حال تخریب و آواربرداری بناهای تاریخی و ارزشمند این مسیر هستند و به ساکنان بناهای مستقر در این مسیر اخطار شفاهی تخلیه داده شده است، و با آنکه هنوز روند تملک بناها انجام نشده، عملیات تخریب وارد فاز اجرائی شده است.

علیرضا قلی نژاد مدیر اسبق پروژه حفاظت بافت تاریخی شیراز و معاون فعلی فناوری و کاربردی‌سازی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری در سال 1395 در مورد این بافت تاریخی چنین گفته بود: "در حال حاضر پروژه حفاظت از بافت تاریخی شیراز با همکاری یک گروه ایتالیایی که سابقه درخشانی در احیا و حفاظت از بافت های تاریخی جهان دارند در حال اجرا است، هم اینک نیز به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در این بافت اقدام کرده اند و چند ماهی است از فعالیت این گروه میگذرد.مسئولان و دستاندرکاران مدیریت شهری شیراز باید از فرصتی که توسط وزارت راه و شهرسازی و پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور فراهم شده و تجارب تیم ایتالیایی که سابقه و تجارب خوبی در باز زنده سازی بافت های تاریخی کشورهای دیگر دارند استفاده کنند و برای انجام و تهیه این طرح نهایت همکاری را با این گروه داشته باشند چرا که در این پروژه بزرگ از یک گروه ایتالیایی که قبلاً سوابق کاری و مطالعاتی در بافت های تاریخی دارند استفاده می شود. برای حفاظت از این بافت، طرح های متعددی با القاب مختلف طی سال های گذشته مطرح و حتی اجرا شد اما هیچ یک از این طرح ها منجر به احیا و حفاظت این محدوده تاریخی نشد و تنها نسبت های روا و ناروا را نصیب بافت تاریخی و ارزشمند شیراز کرد." 

علی‌رضا قلی‌نژاد، عضو هیئت اجرایی ایکوم ایران حال پس از  6 سال از آن سخنان و اعلام حضور تیم ایتالیایی در ایران برای زنده سازی بافت تاریخی شیراز اینگونه از پروژه ای می گوید که در حال تخریب بافت تاریخی شیراز است: در سال 98 گفته بودم که تخریب بافت تاریخی شیراز که یکی از ارزشمندترین بخش های شهر تاریخی شیراز بشمار می رود نگرانی های فراینده ای را بوجود آورده است.نکته ای که برخی در مخالفت با این نگرانی ها ابراز میکنند احتمالا تاکید بر این‌نکته است که تمامی یا اکثریت بناهایی که در برنامه تخریب قرار گرفته اند فاقد ارزش های میراث فرهنگی هستند. مخالفت ها گاه بر تخریب بناهای با ارزش متمرکز است برخی از عاقبت تخریب های موسمی و پر تکرار بویژه در قلب تاریخی شیراز بیمناک هستند.لذا حقیقت اشتباه طرح هایی نظیر آنچه در بافت تاریخی مورد نظر است هم از منظر جراحاتی که بر پیکره و محتوای بافت تاریخی می نهند و هم از نظر صورت و معنای طرح های پیشنهادی که تجانس و تناسبی با میراث معماری و شهری و در نتیجه هویت شهر ندارد و چه از نظر آثار ثانویه مخرب آنها بحق باید مایه دل نگرانی باشد . شایسته تر بود بجای جدال های رسانه ای  که به باور من  ، بیشترشان فاقدپیشینه مطالعاتی جدی ست با آسیب شناسی تخریب های خرد و کلان گذشته های دور و نزدیک در بافت تاریخی شیراز ، زمینه گفتگوی فراگیر و ارائه راه حل هایی همه جانبه نگر ، پایدار و مبتنی بر تجارب گذشته و توجه بیشتر به میثاق های بین المللی فراهم آید.

وی در ادامه افزود: آنچه مانع از گفتگوی سازنده مابین طرفین می شود عدم آشنایی مشترک از دستور زبان میراث فرهنگی است و منظور از میراث فرهنگی آن ارزش هایی ست که تنها بخشی از آن همچون سرمایه ای بی کران میتواند زمینه تحولات مثبت و فراگیر ، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را در کشور فراهم آورد .کج فهمی است چنانچه حفاظت ازمیراث فرهنگی را با معیارهای ساکت ، صامت و ایستا ارزیابی کنیم بر عکس در صورت احاطه بر دستور زبان میراث فرهنگی ملموس و ناملموس هر منطقه ، شهر و روستا میتوان همگام با روندهای معاصر ضمن حفظ ارزش های بنیادین میراث فرهنگی ، از این سرمایه بی بدیل بنفع ارتقای هویت مدنی و ظرفیت های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهرها ( روستاها ) بهره برد . در اینصورت اقداماتی که تناسبی با اندازه های شهر ها و روستاها ندارند ( مشروط به شناسایی این اندازه ها ) نه تنها به پایداری اقتصادی و یا اجتماعی و فرهنگی نمی انجامند بلکه با خدشه دار کردن هویت شهر ها خسارت های جبران ناپذیر فرهنگی اجتماعی و اقتصادی عمیق و ماندگار را به همراه خواهند داشت.

علیرضا قلی نژاد با گفتن از اینکه زمانی ارزش محدوده های شهری با هر مقیاس یا وسعتی تنها محدود به تک دانه های ارزشمند با نقش ها و کارکردهای متنوع بود ادامه داد:  این نگاه و‌تصمیم های متاثر از آن در اکثر شهر های تاریخی منجر به تجزیه شهر های تاریخی به ساختارهای منفصل و گاه مستقل ، مجموعه ها …. واحد های همسایگی و تک بناها شده است . دیگر اثر تخریبی این نوع نگاه تنزل میراث فرهنگی ملموس به کاخ ها و بناهای طبقه اشراف و متمولین است و بدین دلیل و از منظر شناخت و حفاظت از گونه های متنوع معماری بناها و فضاهای شهری وروستایی ، میراث فرهنگی کشور را با مخاطرات جدی مواجه کرده است.

علیرضا قلی نژاد با بیان اینکه علیرغم اهمیت تک بناها ، مجموعه های معماری متاسفانه این نگاه محدود ، در اغلب موارد ارزش های گسترده میراث معماری و شهرسازی را تا حد ارزشهای کالبدی تنزل داده است گفت:  دیر زمانی است که ارزش های متنوع میراث فرهنگی ، فراتر از کالبد ( از جمله کالبد و فیزیک بناها و ارزشهای زیبایی شناسانه وابسته و…) مورد توجه حافظان میراث فرهنگی است و در همین رابطه عناصر شهری با تمامی ویژگی های ملموس و ناملموس از جمله ارزش های مورد توجه است . گذشته از ارزش های مربوط به میراث معماری بناها و فضاهای شهری همچنین ارزش های وابسته به میراث شهری ( روستایی ) و شهر سازانه ، منظومه های وابسته ، متصل و منفصل در کرانه ها و پس کرانه های شهر ها ( روستاها ) و یا ارزش ها و عناصر وابسته به منظر فرهنگی تاریخی و میراث باستانشناسی شهری و بسیاری از ارزشهای خرد و کلان مقیاس میراث فرهنگی بی هر گونه ارجعیت تام مورد شناسایی ، احترام ، حفاظت و صیانت قرار میگیرند.

وی تاکید داشت:از این منظر تخریب هایی که به بهانه طرح های مختلف و اغلب با نیت های خیرخواهانه اما غافل از دستورزبان حفاظت از میراث فرهنگی در شهرهایی نظیر اصفهان ، شیراز ، سمنان ، بهبهان‌، رشت ، یزد ، کرمان ، رفسنجان ، دزفول ، نراق ، ساری ، گرگان و …. بوقوع پیوسته یا می پیوندد باید موجبات نگرانی علاقه مندان به میراث فرهنگی کشور را فراهم آورد . لذا هر اقدامی که بی توجه به ویژگی ها و دستور زبان معماری و شهرسازی خاص هر شهر یا روستا ( که همچون گویش ، لهجه و زبان ، تابعی از خصوصیات محلی در طول زمان شکل گرفته ، قوام یافته و‌به بار نشسته است در محیط شهر باجرا درآید آسیب هایی گاه جبران ناپذیربر پیکره هویت و اصالت شهر محسوب می شود.

تخریب آثار تاریخی ایران!

و اما در ادامه این گزارش باید تاکید داشت که بسیاری از کشورها،برای رونق صنعت توریسم،تاریخ سازی میکنند،اما در ایران بافت تاریخی به جای زنده سازی در حال جانباختن است.

در این میان سکوت  فراکسیون میراث فرهنگی مجلس و محیط زیست کشور جای سوال دارد .

اگر توسعه حرم شاهچراغ با قصد چرخش صنعت توریسم و رونق اقتصادی است که بافت در دست تخریب، هم اکنون،محل بوم گردی های متعدد است که گردشگرخود را دارد و چرخش اقتصادی برای مالکان و اهالی مهیا کرده است.

اگر قصد جذب توریست مذهبی است،باید گفت که مساحت فعلی حرم برای تعداد زائران مناسب است.ضمن اینکه زائر با فضای مذهبی که قدمت چند صد ساله دارد ارتباط برقرار میکند و سازه های نو در جذب توریست مذهبی موفق نبوده و نیستند.

و اما وقتی استان فارس  با 11 اثر تاریخی رکورد ثبت میراث جهانی را شکسته است( از تخت جمشید تا کاخ اردشیر تا ... ) نیاز به نگهداشت بیشتر است تا ساخت و ساز.

اینکه چگونه وزارت میراث و گردشگری اجازه تخریب  بافت تاریخی شیراز را داده از یک سو سوال است اما سوال بزرگتر این است که شهرداری و سازمان محیط زیست کشور چگونه با آگاهی بر اینکه استان فارس  مقام اول فرونشست زمین جهان را دارد به تماشای این تخریب نشسته اند و هیچ نمیگویند.بخشی از فرونشست‌های استان فارس مربوط به شیراز و مربوط به قنات‌های قدیمی است  که اگر شناسایی نشوند و روی آنها ساخت و ساز انجام شود می‌تواند روی استحکام سازه‌ها تأثیر بگذارد و پدیده‌ای با عوارضی چون عوارض فرونشست گسترده تر و عمیق تر ایجاد کند.

واکنش مجلس و میراث فرهنگی به به نابودی یک ششم بافت تاریخی شیراز باید جدی تر باشد.تخریب هایی که غافل از دستورزبان حفاظت از میراث فرهنگی در شهرهایی نظیراصفهان، شیراز، سمنان، رشت، یزد، کرمان، دزفول، نراق، ساری، گرگان و... بوقوع پیوسته یا می پیوندد باید موجبات نگرانی میراث فرهنگی و مجلس باشد!

وبگردی