پورمیرزای: "پیروز" می تواند به پرچم جذب حمایت های مالی بیشتر تبدیل شود / انجمن یوزپلنگ ایرانی خود را موظف به اعلام عمومی گزارشات مالی نمی داند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، یوزپلنگ آسیایی یا همان یوزپلنگ ایرانی که زمانی قلمروی آن از خاور دور تا شبه جزیره عربستان گسترده بود، در دهه های اخیر در معرض خطر انقراض قرار گرفته و زیستگاه های آن به بعضی مناطق ایران در استان های یزد، کرمان، سمنان، خراسان شمالی و خراسان جنوبی محدود شده است. در چنین شرایطی با توجه به نقش مهم یوز آسیایی به عنوان گونه شکارچی در حفظ تعادل جمعیت حیات وحش ، حفاظت از اکوسیستم و جلوگیری از کاهش تاب آوری زیستگاه ها در برابر تغییرات اقلیمی و با توجه به این که بعد از انقراض شیر و ببر ایرانی، یوز آسیایی یکی از معدود گربه سان های بزرگ باقیمانده در طبیعت ایران محسوب می شود، چند سالی است که موضوع حفاظت از یوز ایرانی به عنوان مهمترین برنامه سازمان محیط زیست و دیگر نهادهای دولتی و غیردولتی کشورمان در عرصه مدیریت حیات وحش مطرح شده است.

عدم موفقیت ایران در حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته

در همین راستا از سال 1380 اجرای پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری میان سازمان حفاظت محیط زیست ایران، برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP) و برخی سازمان های مردم نهاد و انجمن های زیست محیطی داخلی آغاز شد؛ پروژه ای که اجرای آن در دو دهه گذشته با چالش ها و موانع متعددی مواجه بود و در سال 98 نیز متوقف شد. بعد از آن هم با توجه به تشدید تحریم های بین المللی علیه ایران و عدم ارائه اعتبارات بین المللی به نهادهای دولتی و غیردولتی ایرانی، سازمان محیط زیست پروژه حفاظت از یوزپلنگ را تقریبا به تنهایی پیش برد و البته در طول مسیر بعضا کمک هایی را هم از متخصصانی دریافت کرد که پیش از این در پروژه یوز آسیایی حضور داشتند. البته در 21 سال اخیر برخی انجمن های زیست محیطی داخلی از جمله «انجمن یوزپلنگ ایرانی» نیز همکاری هایی را با سازمان حفاظت محیط زیست انجام داده اند و پروژه هایی را برای این سازمان اجرا کرده اند.

در این میان اما با نگاهی به آمارهای رسمی ارائه شده توسط سازمان محیط زیست درباره جمعیت یوز ایرانی می توان گفت با وجود موفقیت هایی که بعضا در زمینه حراست از زیستگاه های یوزپلنگ یا تکثیر یوز در اسارت به دست آمده، اما در مجموع کشورمان در 21 سال گذشته نتوانسته است عملکرد مناسبی در حفاظت از این گونه ارزشمند در معرض انقراض داشته باشد؛ چراکه در ابتدای دهه 80 برآورد می شد که حدود 100 فرد یوزپلنگ آسیایی در طبیعت ایران زیست می کنند و اکنون جمعیت یوزها به طور قطع زیر 40 فرد تخمین زده می شود. البته باید توجه داشت که برآورد اولیه از جمعیت یوزها برمبنای مستندات علمی نبود و به نظر می رسد در ابتدای دهه 80 تعداد واقعی یوزهای آسیایی کمتر از رقم پیش بینی شده باشد؛ بنابراین نمی توان آمار تعداد یوزها در دهه 80 را الزاما با آمار کنونی جمعیت یوزپلنگ آسیایی مقایسه کرد.

البته در سال های اخیر تلاش های انجمن یوزپلنگ ایرانی باعث شده است که آمارهای دقیق تری از وضعیت یوز ایرانی به دست آید و پایش های این انجمن نشان داده است که در دو دهه گذشته هم جمعیت یوز آسیایی کاهش یافته و هم بسیاری از زیستگاه های یوز ایرانی با آسیب هایی جدی مواجه شده اند؛ به نحوی که با وجود این که در گذشته جمعیت قابل توجهی از خانواده های زادآور یوزپلنگ آسیایی در استان های یزد، کرمان و خراسان جنوبی مشاهده می شد، اکنون تنها مناطقی محدود در استان های سمنان و خراسان شمالی به عنوان زیستگاه های زادآور یوزپلنگ ایرانی به حساب می آید؛ آن هم در شرایطی که هنوز هم تهدیدات مهمی نظیر جاده های ناایمن، دام های اهلی، سگ های گله، سگ های ولگرد و تبعات مختلف ناشی از خشکسالی، همین زیستگاه های باقیمانده یوز ایرانی را تهدید می کند.

پروژه تکثیر در اسارت؛ از خطاهای فراوان تا سلبریتی شدن "پیروز"

با وجود این که در سال های اخیر پروژه تکثیر یوزپلنگ ایرانی در اسارت به عنوان راهکاری موازی با حفاظت از زیستگاه در جهت بقای نسل یوزپلنگ ایرانی در شرایط نیمه طبیعی و برنامه ریزی برای بازگرداندن نسل های بعدی یوزهای متولدشده در اسارت به طبیعت، به طور جدی مورد توجه مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته، اما این پروژه نیز در ماه های اخیر با چالش های مختلفی مواجه شده است؛ از انجام سزارین به جای زایمان طبیعی یوز مادر به نام «ایران» گرفته تا نپذیرفتن توله یوزها توسط مادر، اشتباه در تعیین جنسیت و نحوه شیر دادن به توله یوزها در روزهای ابتدایی تولد آنها، از بین رفتن دو توله یوز در هفته های اول پس از تولد، وخامت حال توله یوز سوم که بعدها «پیروز» نام گرفت و قرنطینه او در مهمان سرای مدیران محیط زیست در پارک پردیسان تهران.

البته در هفته های اخیر وضعیت جسمی «پیروز» بهبود یافته است و رفته رفته شرایط برای انتقال این توله یوز نر به منطقه محصور پارک پردیسان در فضای باز این پارک آماده می شود. آن طور که تیمارگران پیروز و برخی کارشناسان حیات وحش می گویند، در شرایط کنونی بهترین سرنوشتی که می توان برای این توله یوزپلنگ متصور شد، زندگی در شرایط نیمه طبیعی در سایت تکثیر در اسارت در پارک ملی توران در سال های آینده است و اگر این اتفاق رخ دهد، این امیدواری وجود دارد که شاید پیروز بتواند جفت گیری کند و به بقای نسل یوزهای موجود در اسارت کمک کند.

در این میان اما با وجود این که بسیاری از کارشناسان حیات وحش تاکید دارند که اساسا حفاظت از زیستگاه یوزپلنگ باید نسبت به تکثیر در اسارت در اولویت قرار گیرد، در سه ماه گذشته شاهد آن هستیم که «پیروز» در مرکز توجهات تمام اخبار مربوط به یوزپلنگ آسیایی قرار گرفته و تقریبا هر هفته حداقل یک فیلم از این توله یوز در فضای مجازی منتشر می شود و عملا این حیوان به نوعی سلبریتی تبدیل شده است.

پروژه تکثیر در اسارت؛ برنامه ای برای نجات یوز یا روشی برای کسب درآمد

انتشار فیلم های متعدد از «پیروز» توله یوزپلنگ ایرانی محبوس در مهمان سرای مدیران محیط زیست، برخی کارشناسان حیات وحش را به این نکته مشکوک کرده است که با توجه به این که شاید اساسا این حیوان نتواند نقش مهمی در بقای نسل یوزپلنگ ایرانی ایفا کند، احتمال دارد برخی افراد با انتشار متعدد تصاویر پیروز و قرار دادن او در صدر اخبار مربوط به یوز آسیایی، به دنبال جلب توجه داخلی و بین المللی به پروژه تکثیر در اسارت هستند تا بتوانند با فشار افکار عمومی، بودجه های بیشتری را از داخل و خارج برای اجرای این پروژه جذب کنند؛ پروژه ای که برخی فعالان محیط زیست آن را صرفا راهکاری برای کسب درآمد بعضی افراد می دانند، اما برخی دیگر از کارشناسان حیات وحش معتقدند می تواند به عنوان یک راهکار عملی و تجربه شده در جهان برای بقای نسل یوز ایرانی از آن استفاده شود.

همچنین در هفته های اخیر تعداد زیادی از کارشناسان مطرح حیات وحش به شیوه بزرگ کردن «پیروز» نقد داشته اند؛ آنها معتقدند با وجود این که پیروز عملا یک حیوان وحشی به حساب می آید و باید شرایط برای فرا گرفتن مهارت های یک حیوان وحشی توسط این توله یوز فراهم شود، اما در ماه های اخیر این حیوان به صورت کاملا دستی بزرگ شده است و حتی تیمارگران او با اسباب بازی های مخصوص بچه گربه ها با پیروز بازی می کنند. البته متولیان کنونی نگهداری از این توله یوزپلنگ تاکید دارند که با توجه به وخامت حال پیروز در روزهای نخست انتقال به تهران و لزوم فراهم بودن شرایط مراقبت کامل و تمام وقت از او و البته جلوگیری از منزوی شدن این توله یوز، آنها چاره ای جز مراقبت کاملا نزدیک و بازی کردن با پیروز نداشتند.

در مجموع آنچه برخی فعالان محیط زیست و کارشناسان حیات وحش به آن نقد دارند، این است که پیروز در ماه های اخیر بیش از حد لازم توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است و احتمال دارد همین مساله باعث شود که مدیران سازمان محیط زیست بیش از حد ضرورت به پروژه تکثیر در اسارت توجه کنند و از برنامه های حفاظت از زیستگاه غافل شوند. این در حالی است که عمده کارشناسان حیات وحش معتقدند که در شرایط موجود همچنان باید حفاظت از زیستگاه به عنوان مهمترین اولویت سازمان محیط زیست در پروژه های مربوط به یوز آسیایی محسوب می شود و نباید با جلب توجه افکار عمومی به یک توله یوز محبوس، عملا اولویت حفاظت از زیستگاه را به فراموشی سپرد.

چرا رکنا به دنبال بررسی پرونده 21 سال حفاظت از یوزپلنگ ایرانی رفت؟

پروژه تکثیر در اسارت و آنچه در چهار ماه گذشته بر «پیروز» و مادرش گذشته، صرفا بخشی از اتفاقاتی است که در 21 سال گذشته در زمینه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی رخ داده است. از مجموع تمام اتفاقات این 21 سال هم می توان این طور نتیجه گیری کرد که با وجود جلب توجه افکار عمومی به موضوع یوز ایرانی، جذب منابع مالی خارجی برای اجرای پروژه های مختلف در این زمینه و شعارهای فراوانی که مسئولان سازمان محیط زیست در دوره های مختلف درباره در اولویت بودن حفاظت از یوزپلنگ ایرانی سر دادند، عملا اتفاقات مثبتی که برای جلوگیری از انقراض یوز آسیایی رخ داده، بسیار کمتر از برنامه هایی بوده است که باید در طول دو دهه اخیر اجرا می شد، ولی به دلیل کمبود اعتبارات و بعضی سوء مدیریت ها روی زمین ماند.

به نحوی که بعد از 21 سال سر دادن شعار در زمینه جدی بودن حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران، در همین دو دهه شاهد کاهش محسوس جمعیت یوزپلنگ و از بین رفتن بسیاری از زیستگاه های مهم یوز ایرانی بوده ایم؛ یعنی با وجود این که در چند سال گذشته مسئولان سازمان محیط زیست بارها اعلام کرده اند که «توران» و «میاندشت» تقریبا تنها زیستگاه های زادآور باقیمانده یوز ایرانی هستند، اما در حال حاضر حتی همین زیستگاه ها هم برای زندگی کردن یوز ایرانی امن تلقی نمی شوند. این در حالی است که در دو دهه اخیر باید برنامه های متعددی برای امن کردن شرایط زیست یوزپلنگ در زیستگاه های مهم یوزپلنگ از جمله توران و میاندشت انجام می شد، ولی هنوز هم چندان پیشرفتی در موضوع ایمن سازی جاده ها، خروج دام و سگ های گله از زیستگاه یوز و سایر موارد حفاظتی صورت نگرفته است.

به عبارت دیگر، با وجود 21 سال اجرای پروژه ملی و بین المللی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی و صرف مخارج بسیار در این راستا که بعضا به صورت غیرشفاف هزینه شده و از سه روش کلی اعتبارات دولتی داخلی، اعتبارات رسمی بین المللی و کمک های مردمی داخلی یا خارجی به دست آمده است، حتی همان زیستگاه های زادآور یوز ایرانی نیز هنوز شرایط چندان امنی ندارد و همچنان ممکن است یوزپلنگ ها در داخل یا در خارج از زیستگاه های خود با همان تهدیدات انسان‌ساختی مواجه شوند که 21 سال پیش هم با آنها مواجه بودند. این در حالی است که در پروژه تکثیر در اسارت که در بهترین حالت می توان آن را یک «راه دوم» برای کمک به بقای نسل یوز ایرانی در نظر گرفت، در طول دو دهه گذشته صرفا دستاوردهایی حداقلی به دست آمده است.

البته ذکر این نکته ضروری است که با توجه به عدم اعلام دقیق برخی اعتبارات داخلی و خارجی صرف شده در زمینه حفاظت از یوز ایرانی در 21 سال گذشته، پاسخگو نبودن آخرین نماینده ایرانی پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی به خبرنگار رکنا، مشخص نبودن رقم دقیق جمع آوری شده از کمک های مردمی داخلی و خارجی در دو دهه اخیر و تفکیک نشدن بودجه اختصاصی یوزپلنگ از اعتبارات مربوط به سایر گونه های حیات وحش توسط سازمان محیط زیست، عملا نمی توان رقم دقیقی را درباره هزینه های صرف شده برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در 21 سال گذشته به دست آورد.

اما پیگیری های خبرنگار رکنا از مدیران قبلی سازمان محیط زیست و بررسی اخبار مربوط به سال های گذشته نشان می دهد که مجموع منابع خارجی صرف شده برای حفاظت از یوز آسیایی حداقل 2 میلیون دلار (در نظر بگیرید که قیمت دلار در دو دهه گذشته با نوسانات زیادی مواجه شد) و مجموع منابع داخلی صرف شده در این زمینه حداقل 100 میلیارد تومان (با در نظر گرفتن ارزش کنونی ریال و تبدیل اعتبارات قبلی به ارزش امروز آنها) بوده است. البته لازم به ذکر است که بسیاری از کارشناسان حیات وحش معتقدند که اگر ما واقعا در جلوگیری از انقراض یوزپلنگ آسیایی جدی بودیم، باید هم چند برابر این مبالغ را برای حفاظت از یوز ایرانی هزینه می کردیم و هم حفاظت از این گونه جانوری مهم را مقدم بر بسیاری از برنامه های عمرانی قرار می دادیم.

در چنین شرایطی نیز با توجه به «1. اهمیت موضوع حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در مدیریت حیات وحش و حراست از محیط زیست ایران»، «2. عدم موفقیت سازمان محیط زیست و پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی در جلوگیری از انقراض این گونه جانوری مهم در 21 سال گذشته»، «3. ابهامات مختلفی که در 21 سال گذشته در فرآیند حفاظت از یوز آسیایی و منابع مالی داخلی و خارجی آن وجود داشته است»، «4. آگاه سازی افکار عمومی درباره تمام ابعاد پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی و کاستی های فراوان موجود در اجرای این پروژه»، «5. بررسی چالش های قبلی و کنونی حفاظت از یوز آسیایی به عنوان یکی از مهمترین گونه های حیات وحش ایران از دیدگاه صاحب نظران گوناگون»، «6. ارائه تذکر به متولیان کنونی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش ایران در جهت جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته» و از همه مهمتر، «7. جلب توجه بیشتر تصمیم سازان ارشد دولت و مجلس به موضوع حفاظت از یوزپلنگ ایرانی با امید این که از این به بعد اعتبارات بیشتری برای حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در نظر گرفته شود، برنامه های بهتری برای حفظ این گونه در معرض انقراض اجرایی شود و تعامل میان دستگاه های مختلف کشور برای حفاظت از یوز آسیایی افزایش یابد»، پایگاه خبری رکنا در نظر دارد از امروز پرونده ای ویژه را با عنوان «بررسی 21 سال حفاظت از یوزپلنگ آسیایی» منتشر کند. به امید این که طبیعت ایران بتواند در سال های آتی جمعیت قابل قبولی از «سریع ترین جانور خشکی» را در خود بپروراند.

رکنا در هر شماره از پرونده «بررسی 21 سال حفاظت از یوزپلنگ آسیایی» با یکی از متولیان فعلی یا قبلی حفاظت از یوز ایرانی در سازمان محیط زیست یا انجمن های مردم نهاد گفت و گو کرده یا پای صحبت برخی کارشناسان حیات وحش نشسته است که از دور یا نزدیک به نحوه اجرای پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی مشرف بوده یا هستند. در شماره اول این پرونده نیز با مرتضی پورمیزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی گفت و گو کرده ایم.

مرتضی پورمیزای - مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی

انجمن یوزپلنگ ایرانی چگونه شکل گرفت؟

پورمیرزای در ابتدای اظهارات خود به خبرنگار رکنا گفت: انجمن یوزپلنگ ایرانی که یک موسسه غیرانتفاعی ثبت شده در ایران است، تقریبا همزمان با آغاز اجرای پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که زیر نظر سازمان ملل پیش می رفت، کار خود را آغاز کرد. تیم اجرایی انجمن از ابتدا با اعضای پروژه بین المللی یوزپلنگ متفاوت بود و در طول 21 سال گذشته انجمن یوزپلنگ ایرانی در برخی موارد از جمله در یک پروژه مربوط به پایش جمعیت یوزپلنگ با پروژه بین المللی یوز آسیایی همکاری داشته است. بنابراین در مجموع از نظر اعضا، ساختار سازمانی و بودجه های دریافتی، انجمن یوزپلنگ ایرانی با پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی کاملا متفاوت است، به نحوی که ما ساختار خود را به صورت کاملا مردم نهاد و با استفاده از کمک های مردمی پیش می بریم، اما اعضای پروژه بین المللی یوز توسط سازمان محیط زیست و با همکاری برنامه عمران سازمان ملل انتخاب می شدند.

وی افزود: نحوه تامین بودجه انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال های مختلف متفاوت بوده است، به نحوی که کمک های مردمی، مستمرترین اعتباراتی بوده که در طول 21 سال گذشته برای انجمن تامین شده است، ولی ما هر از گاهی قراردادهایی را با سازمان محیط زیست برای اجرای پروژه های مشخص امضا کرده ایم که البته در بسیاری از موارد سازمان محیط زیست نتوانسته است هزینه اجرای این پروژه ها را به طور کامل بپردازد. همچنین در بعضی موارد ما کمک هایی را برای اجرای پروژه های مشخص از نهادها یا موسسات بین المللی دریافت کرده ایم، ولی با توجه به تشدید تحریم ها در سال های اخیر، از حجم کمک های بین المللی به شدت کاسته شد، اما برخی افراد، موسسات و شرکت های داخلی به صورت خیریه یا در قالب انجام مسئولیت های اجتماعی به انجمن یوزپلنگ ایرانی کمک کرده اند.

مهمترین برنامه های اجراشده توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی در 21 سال

مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی در پاسخ به این سوال که این انجمن به عنوان یک نهاد زیست محیطی مستقل از ابتدای تاسیس چه وظیفه ای را برای خود تعریف کرده است، توضیح داد: انجمن یوزپلنگ ایرانی به صورت کلی وظیفه خود را حفاظت از گونه های گوشتخوار حیات وحش ایران تعریف کرده است؛ به نحوی که ما در اواخر دهه 80 روی گونه های متفاوتی از حیات وحش از جمله خرس قهوه ای، کفتار، کاراکال و پلنگ فعالیت می کردیم. اما با توجه به مهاجرت بعضی متخصصان انجمن یوزپلنگ ایرانی در دهه 90 که باعث کاهش نیروی اجرایی انجمن شد و همچنین به دلیل وخیم تر شدن اوضاع یوزپلنگ در ایران، ما از سال 95 مشخصا فقط فعالیت ها و منابع محدود خودمان را روی حفاظت از یوزپلنگ و زیستگاه های آن متمرکز کردیم.

پورمیرزای ادامه داد: اولویت های اجرایی انجمن برای حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در زمان های مختلف، متفاوت بوده است، به نحوی که از گذشته تا امروز ما به صورت مستمر تلاش کرده ایم برنامه های خودمان را بیشتر بر ایفای مستقیم در زمینه حفاظت از یوزپلنگ و زیستگاه های آن معطوف کنیم؛ به نحوی که در اوایل دهه 80 برنامه های انجمن یوزپلنگ ایرانی بیشتر در حوزه اطلاع رسانی و برگزاری جشنواره های عمومی بود، ولی در دهه 90 رفته رفته به طرف آموزش جوامع محلی حاشیه زیستگاه های یوزپلنگ و جلب مشارکت جوامع محلی در حفاظت از یوزپلنگ و اجرای برنامه های پایش جمعیت یوزپلنگ حرکت کردیم. از سال 1395 به بعد نیز عموم فعالیت های انجمن به پروژه های حفاظتی زیستگاه معطوف شد.

وی افزود: عمده برنامه هایی که در 21 سال اخیر توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی اجرا شده، براساس تصمیم ساختار داخلی انجمن و مطابق نیازهای شناسایی‌شده برای حفاظت از یوز آسیایی مشخص شده است و البته بعضا پروژه هایی هم از طرف سازمان محیط زیست یا پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی به انجمن پیشنهاد شده است؛ به طور مثال، پایش جمعیت یوزپلنگ، استخدام همیار محیط بان تمام وقت، تامین تجهیزات، تعمیر وسایل نقلیه محیط بانان و ساخت آبشخور یا آب بند در قالب برنامه «آب برای یوزها» در زیستگاه های یوزپلنگ از جمله برنامه هایی بوده که به طور مستقیم توسط خود انجمن تعریف شده است. اما بازهم بعضا سازمان محیط زیست از انجمن یوزپلنگ ایرانی خواسته است که در بعضی موارد به سازمان مشورت بدهد یا کمک کند که از جمله این موارد می توان به پروژه تکثیر در اسارت اشاره کرد که انجمن یوزپلنگ مطابق درخواست سازمان، پروتکلی را برای اجرای این پروژه تدوین کرد و به سازمان محیط زیست ارائه داد.

مشخص شدن وضعیت بحرانی یوزپلنگ با پایش های انجمن در ابتدای دهه 90

پورمیرزای با بیان این که تا پیش از دهه 90 هیچ داده مستند، علمی و جامعی از وضعیت یوزپلنگ ایرانی وجود نداشت، عنوان کرد: تا پیش از دهه 90 هیچ گاه آمارهایی که از جمعیت یوز آسیایی ارائه می شد، مبتنی بر داده های مستند علمی نبود و از متخصصان پروژه یوز و سایر کارشناسان گرفته تا مدیران سازمان محیط زیست و اساتید دانشگاه، جمعیت یوزپلنگ ایرانی را بیشتر بر مبنای برآوردهای کارشناسی بیان می کردند. به همین دلیل ما از سال 90 پایش های تصویری خود را با قرار دادن دوربین های تله ای در زیستگاه های اصلی یوزپلنگ آسیایی آغاز کردیم و اکنون 11 سال است که بخش مهمی از تمرکز انجمن یوزپلنگ ایرانی، بر پایش جمعیت یوز قرار داده شده است.

وی در ادامه تاکید کرد: در 5 سال اول اجرای برنامه های پایش یوزپلنگ در ایران، ما پایش تصویری خود را در 11 منطقه در سراسر زیستگاه های یوزپلنگ در ایران انجام دادیم و رفته رفته در طول اجرای این برنامه به نتیجه رسیدیم که شرایط یوزپلنگ ایرانی از وضعیتی که سازمان محیط زیست گمان می کرد، بدتر است؛ به نحوی که مسئولان سازمان در ابتدای دهه 90 فکر می کردند که حداقل 100 فرد یوزپلنگ در سراسر کشور وجود داشته باشد، ولی ما با اجرای برنامه پایش تصویری در طول 5 سال، در سال 95 ثابت کردیم که حداکثر بین 40 تا 50 یوزپلنگ در ایران زیست می کنند و عملا وضعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران کاملا بحرانی است.

توان زادآوری "دره انجیر" از بین رفته، "توران" هنوز زادآور است

پورمیرزای با تاکید بر کاهش مستمر جمعیت یوز آسیایی در طول 21 سال گذشته عنوان کرد: با وجود این که ما در سال 95 ثابت کردیم که احتمالا جمعیت یوز به حدی که سازمان محیط زیست گمان می کرد، زیاد نیست، اما این طور نیست که صرفا برآوردهای اولیه اشتباه سازمان باعث کاهش عدد تخمینی جمعیت یوزپلنگ شده باشد، بلکه اساسا در طول 21 سال گذشته جمعیت واقعی یوز به دلیل تخریب زیستگاه به شکل مستمر کاهش یافته است، به نحوی که اکنون هم جمعیت یوزپلنگ آسیایی زیر 40 فرد برآورد می شود.

مدیرعامل جمعیت یوزپلنگ ایرانی ادامه داد: وقتی ما داده های مستندی درباره جمعیت یوزپلنگ در دهه 80 نداریم، عملا نمی توانیم برآورد کنیم که در 21 سال گذشته اوضاع چقدر بدتر شده است، اما مشاهدات علمی ما نشان می دهد شکی در بدتر شدن وضعیت یوز آسیایی در طول این دو دهه نیست؛ به طور مثال، در ابتدای دهه 80 شاهد حضور دسته های چندتایی یوزپلنگ در زیستگاه های استان یزد بودیم و حتی به دفعات متعدد عبور خانواده های یوزپلنگ را در این زیستگاه ها مشاهده می کردیم، ولی اکنون در بهترین حالت پیش بینی می شود که سه فرد یوزپلنگ نر بدون هیچ یوز ماده ای در منطقه دره انجیر استان یزد وجود داشته باشد که بعضا یک یوز نر هم از منطقه نایبندان خراسان جنوبی به آنها اضافه می شود. آخرین باری هم که در این استان یک یوز ماده ثبت شده، مربوط به سال 91 بوده است و اساسا داده های دوربین های تله ای و مشاهدات محیط بانان، هیچ نشانی از وجود زادآوری یوزپلنگ در استان های یزد و خراسان جنوبی به دست نمی دهد.

وی درباره وضعیت یوزهای ایرانی در منطقه توران استان سمنان نیز توضیح داد: منطقه توران وضعیت کاملا متفاوتی با مناطق دره انجیر یزد، نایبندان خراسان جنوبی و راور کرمان دارد، زیرا زیستگاه توران برخلاف آن سه منطقه هنوز هم یک زیستگاه زادآور محسوب می شود، به نحوی که ما امسال شاهد تولد چهار توله یوز از یک یوزپلنگ شناسایی شده به نام «هلیا» بودیم و توله یوزی هم که اخیرا در جاده عباس آباد تصادف کرد، یک یوزپلنگ متولد سال گذشته بوده است که ما هیچ گاه نتوانسته بودیم آن را شناسایی کنیم. این مساله نشان می دهد که هنوز احتمال دارد توله هایی در اطراف توران به دنیا بیایند که حتی بعضی از آنها از دید محیط بانان یا دوربین های تله ای هم مخفی بمانند، چراکه در خارج از مناطق حفاظت شده، استفاده از دوربین های تله‌ای امکانپذیر نیست.

حواشی اخیر تکثیر در اسارت، رسیدن به موفقیت را دشوارتر کرد

همان طور که در بالا گفته شد، پروژه تکثیر در اسارت یکی از مهمترین برنامه های اجراشده برای حفظ نسل یوز ایرانی در 21 سال گذشته بوده است؛ پروژه ای که با انتقال «کوشکی» و «دلبر» در پاییز 93 به پارک پردیسان تهران وارد فاز اجرایی شد، اما تا اردیبهشت 1401 که «ایران» توانست بر اثر جفت گیری در بهمن 1400 با «فیروز» در سایت تکثیر یوز آسیایی در پارک ملی توران زایمان کند، هنوز هیچ دستاورد مشخصی به دست نیاورده بود. اکنون هم بعد از تلف شدن دو توله متولدشده «ایران»، تنها یک توله نر به نام «پیروز» باقی مانده است که به صورت کاملا دستی در مهمانسرای مدیران محیط زیست در پارک ملی توران بزرگ می شود.

به باور عمده کارشناسان حیات وحش، پیروز که هیچ گاه توسط مادر خود پذیرفته نشده است، حتی اگر در فرآیند زایمان طبیعی به دنیا می آمد و در کنار مادر خود بزرگ می شد، بازهم امکان بازگشت به طبیعت نداشت. اساسا هم از ابتدای اجرای پروژه تکثیر یوزپلنگ قرار نبوده است که نسل اول یوزهای متولدشده در اسارت به طبیعت منتقل شوند و در بهترین حالت برای انتقال نسل های سوم و چهارم این یوزپلنگ ها به طبیعت برنامه ریزی شده بود. در این میان اما به باور برخی کارشناسان حتی اگر پروژه تکثیر در اسارت بتواند به نسل چهارم یوزهای متولدشده در اسارت برسد، بازهم تنها 2 تا 3 درصد احتمال دارد این یوزها بتوانند به طبیعت بازگردند و در بهترین حالت آنها توان زندگی در شرایط نیمه طبیعی را خواهند داشت.

با این حال، مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با این نظر برخی کارشناسان حیات وحش مخالف است و در توضیح بیشتر درباره علت مخالفت خود به رکنا گفت: افرادی که می گویند امیدها به بازگرداندن نسل های بعدی یوزهای متولدشده در اسارت تنها 2 تا 3 درصد است، باید منابع علمی این آمار را معرفی کنند، چون اساسا تکثیر یوزپلنگ در اسارت و بازگرداندن آن در طبیعت راهکاری است که در قاره آفریقا بارها امتحان شده و جواب گرفته است. بنابراین اگر ما هم به علم، تجربه و امکانات آفریقایی ها در تکثیر یوزپلنگ در اسارت برسیم، قطعا می توانیم یوز را در شرایط اسارت یا نیمه اسارت تکثیر کنیم و به طبیعت بازگردانیم. 

وی افزود: متاسفانه حواشی ایجادشده در سال های اخیر برای پروژه تکثیر یوزپلنگ در اسارت بخصوص که بعضا با اتخاذ برخی تصمیمات اشتباه در خود سازمان محیط زیست انجام شد، باعث شد که هم رسیدن به موفقیت در این پروژه سخت تر شود یا حداقل به تاخیر بیفتد و هم سازمان محیط زیست و مشاوران خارجی پروژه با احتیاط بیشتری در اجرای پروژه تکثیر یوز در اسارت عمل کنند؛ به نحوی که خود ما در فرآیند برنامه ریزی های این پروژه با یک کارشناس اهل آفریقای جنوبی در ارتباط بودیم و ایشان بعد از تماس های مکرر برخی افراد ایرانی از ادامه همکاری با ما انصراف داد.

لزوم الگوبرداری از آفریقای جنوبی برای موفقیت در پروژه تکثیر در نیمه اسارت

پورمیرزای با تاکید بر این که همچنان احتمال موفقیت در پروژه تکثیر یوزپلنگ در نیمه اسارت وجود دارد، عنوان کرد: ما در ایران بسته به دانش، تجربه و امکاناتی که در اختیار پروژه تکثیر یوز در اسارت می گذاریم، احتمال موفقیت در این پروژه و بازگرداندن یوزهای متولدشده در اسارت به طبیعت را افزایش می دهیم. به طور مثال، اکنون حدود 50 سال است که متخصصان آفریقای جنوبی یوز آفریقایی را در اسارت تکثیر می کنند و به طبیعت بازمی‎گردانند. تجربه آفریقایی ها در اجرای این پروژه به حدی بالا رفته است که آنها می توانند در کمتر از یک سال، یک یوزپلنگ متولدشده در اسارت را به طبیعت بازگردانند؛ یعنی اکنون متخصصان آفریقای جنوبی به این سطح از توانایی رسیده اند که می توانند یوزپلنگی را که در اسارت متولدشده و از دست انسان شیر خورده است، طی چند ماه به طبیعت بازگردانند.

مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی ادامه داد: اگر ما هم مثل متخصصان آفریقای جنوبی بتوانیم به دانش و تجربه لازم برای تکثیر یوزپلنگ در اسارت یا نیمه اسارت دست یابیم و البته امکانات سایت تکثیر ما هم به اندازه سایت های موجود در آفریقا بالا برود، قطعا امید زیادی داریم که بتوانیم یوزهای متولدشده در اسارت یا نیمه اسارت را به طبیعت برگردانیم. زیرا این تجربه بارها در آفریقای جنوبی و نامیبیا تکرار شده است و متخصصان این کشورها حتی توانسته اند یوزهایی را که در چندماه اول تولد خود به صورت دستی بزرگ می شدند، به زیستگاهی برگردانند که در آن پلنگ، شیر، کفتار و سایر گوشتخواران رقیب یوزپلنگ زندگی می کنند. این در حالی است که در زیستگاه های یوزپلنگ در ایران تعداد گونه ها و جمعیت گوشتخواران رقیب یوز به شکل محسوسی کمتر است و قطعا اگر ما هم مکانیزم آفریقایی ها را یاد بگیریم و آن را به درستی اجرایی کنیم، می توانیم یوزهای متولدشده در اسارت یا نیمه اسارات را به طبیعت برگردانیم.

وی در ادامه تاکید کرد: شکار کردن و استفاده از سایر مهارت های بقا در طبیعت به صورت غریزی در یوزپلنگ ها وجود دارد و ما تنها باید فرصت یاد گرفتن این مهارت ها را برای یوزهای متولدشده در اسارت فراهم کنیم. در آن صورت، یوزپلنگ ها خودشان می توانند مهارت های لازم برای بقا را در خودشان بالفعل کنند؛ به نحوی که مقالات علمی متخصصان آفریقای جنوبی نشان می دهد یوزپلنگ های اسارت و بازگرداندن آن به طبیعت باعث شده است که در کشور نامیبیا، حتی در مناطقی که تنها کریدور عبور یوزپلنگ محسوب می شد، یوزها بتوانند جمعیت مقیم تشکیل دهند. اساسا هم با مطالعه گزارشات مربوط به اجرای پروژه تکثیر یوز در اسارت در کشورهایی مثل آفریقای جنوبی و نامیبیا، مشاهده می کنیم که یوزهای متولدشده در اسارت حتی توانسته اند در زیستگاه های فنس کشی نشده دوام بیاورند. بنابراین بعید نیست که اگر ما هم پروژه تکثیر در نیمه اسارت را درست اجرا کنیم، بتوانیم روزی یوزهای متولدشده را به زیستگاه های فنس کشی نشده چند صد هزار هکتاری یا حتی بالای یک میلیون هکتاری معرفی کنیم.

نه تکثیر در اسارت را کنار بگذاریم، نه حفاظت از زیستگاه را

پورمیرزای با بیان این که با توجه به وجود امید فراوان نسبت به احتمال بازگرداندن یوزهای متولدشده در اسارت به طبیعت، ما حتما باید پروژه تکثیر در اسارت را جدی بگیریم، عنوان کرد: با وجود بیش از دو دهه تمرکز داشتن بر حفاظت از زیستگاه های یوزپلنگ در ایران، ما اکنون تقریبا تمام جمعیت زایای زیستگاه های جنوبی این حیوان را از دست داده ایم و یوزهای باقیمانده در برخی زیستگاه ها از جمله دره انجیر یزد نیز کارکرد زیستی ندارند، زیرا همه یوزهای شناسایی شده نر هستند و نمی توانند نقش مهمی در بقای نسل یوزپلنگ ایرانی داشته باشند. بنابراین وقتی ما 21 سال تقریبا تمام تمرکز خود برای جلوگیری از انقراض یوز آسیایی را روی حفاظت از زیستگاه گذاشته ایم و به نتیجه مطلوبی نرسیده ایم، منطق حکم می کند که روش های دیگر از جمله تکثیر در اسارت را امتحان کنیم.

وی در ادامه اظهار داشت: وقتی ما با استفاده از روش های مختلف در حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به موفقیت مطلوبی نرسیده ایم، باید ببنیم سایر کشورهای جهان برای حفاظت از یوزپلنگ چه اقداماتی را انجام داده اند. این در حالی است که فقط در یک کشور جهان شاهد جمعیت رو به رشد یوزپلنگ هستیم و این کشور هم آفریقای جنوبی است. مهمترین راهکار این کشور برای افزایش جمعیت یوزپلنگ نیز تکثیر در نیمه اسارت و معرفی مجدد به طبیعت بوده است و بنابراین ما هم باید روش تکثیر را خیلی جدی پیگیری کنیم. البته این به معنای فراموش کردن زیستگاه نیست، بلکه ما باید برای حفاظت از زیستگاه های یوز آسیایی نیز گام های محکم تری از قبل برداریم، ولی این که گفته شود امید بسیار اندکی برای بقای نسل یوز ایرانی با استفاده از تکثیر در اسارت وجود دارد نیز  چندان صحیح به نظر نمی رسد. در مجموع هم ما نه باید از اجرای پروژه تکثیر در اسارت غافل شویم و نه حفاظت از زیستگاه را به فراموشی بسپاریم.

زادآوری "ایران" در اسارت یک موفقیت بزرگ بود

مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی با تاکید بر این که زادآوری یوزپلنگ «ایران» در اسارت یک موفقیت بزرگ برای محیط زیست کشور محسوب می شود، عنوان کرد: با وجود موفقیت هایی که آفریقای جنوبی در دهه های اخیر در تکثیر یوزپلنگ در اسارت به دست آورده است، تا پیش از زایمان «ایران»، هیچ تجربه موفقی درباره زادآوری یوز آسیایی در اسارت وجود نداشت. بنابراین شکی نیست که زایمان یوزپلنگ آسیایی در اسارت یک موفقیت بزرگ به حساب می آید و باعث می شود امید ما برای بقای نسل نوز آسیایی صرفا مربوط به جنگیدن در جبهه زیستگاه نباشد، بلکه اکنون ما می توانیم با جنگیدن در دو جبهه یعنی هم زیستگاه و هم تکثیر در اسارت به بقای یوزپلنگ ایرانی امیدوار باشیم.

وی در ادامه تاکید کرد: با وجود این که ما امیدواریم تکثیر در اسارت بتواند به عنوان راهکاری مهم در جلوگیری از انقراض یوزپلنگ آسیایی اثر بگذارد، اما حتما باید حفاظت از زیستگاه را نیز هم پای تکثیر در اسارت پیش ببریم. در سال های اخیر هم که موفقیت هایی برای تکثیر در اسارت به دست آمده است، بازهم سازمان محیط زیست از زیستگاه غافل نشده و اقدامات زیادی را برای ارتقای وضعیت حفاظتی یوز در زیستگاه های توران و میاندشت انجام داده است. اساسا هم آن طور که مسئولان پارک ملی توران می گویند، از دو سال پیش که یوزهای موجود در اسارت از پارک پردیسان به سایت تکثیر پارک ملی توران منتقل شدند، توجهات به توران و بودجه حفاظتی که در اختیار مسئولان این منطقه گذاشته می شود و عمدتا صرف تقویت حفاظت از زیستگاه می شود، چند برابر شد.

چینی ها چند برابر بودجه ما برای حفاظت از یوز، خرج حراست از پاندا کردند

پورمیرزای در پاسخ به این سوال که چرا با وجود تقویت امکانات و اعتبارات حفاظتی از زیستگاه های یوزپلنگ در سال های اخیر، هنوز حتی زیستگاه های مهم و زادآور این حیوان شامل توران و میاندشت، زیستگاه های امنی برای این گونه در معرض انقراض محسوب نمی شوند، عنوان کرد: با وجود این که نهادهای داخلی و بین المللی در 21 سال اخیر تلاش های زیادی برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ آسیایی انجام داده اند، اما قطعا میزان این تلاش ها بخصوص حجم اعتباراتی که از سوی سازمان محیط زیست برای حفاظت از نسل یوز ایرانی اختصاص داده شده، کافی نبوده است؛ به نحوی که در سال های اخیر چندین برابر اعتباراتی که ما برای جلوگیری از انقراض یوز آسیایی صرف کرده ایم، در کشور چین برای بقای نسل «پاندا» هزینه شده است.

وی در ادامه اظهار داشت: وقتی انقراض یک گونه مهم حیات وحش به شرایطی رسیده که کمتر از 40 فرد یوزپلنگ برای ما باقی مانده است، قطعا ما باید چند برابر شرایط کنونی، بودجه و امکانات برای جلوگیری از انقراض این گونه صرف کنیم. همچنین با توجه به کاهش جمعیت یوز در زیستگاه های آن، ممکن است همین حالا هم اختلالات ژنتیکی زیادی در میان یوزهای تازه‌متولد وجود داشته باشد، بنابراین سازمان محیط زیست باید اجازه قلاده گذاری روی یوزهای باقیمانده در طبیعت و انجام آزمایشات ژنتیکی روی آنها را بدهد تا کارشناسان بتوانند غرابت ژنتیکی خانواده های جدید یوز را بررسی کنند و برای جلوگیری از تشدید مشکلات ژنتیکی احتمالی برنامه ریزی نمایند. این در حالی است که در صورت تشدید اختلالات ژنتیکی، ممکن است یوزهای تازه‌متولد هیچ گاه نتوانند زادآوری کنند و نسل یوز آسیایی را ادامه دهند.

اگر بودجه و امکانات را چند برابر کنیم، می توانیم سرنوشت یوز آسیایی را تغییر دهیم

پورمیزای با تاکید بر لزوم معطوف کردن بودجه ها و امکانات حفاظتی سازمان محیط زیست و انجمن های زیست محیطی به حفاظت از مناطقی خاص در میان زیستگاه های یوز آسیایی، عنوان کرد: ما در انجمن یوزپلنگ ایرانی، وقتی در سال های اخیر به این نتیجه رسیدیم که جمعیت یوزپلنگ ایرانی کاملا بحرانی است، تصمیم گرفتیم که بودجه و امکانات خودمان را روی زیستگاه های خاصی متمرکز کنیم تا بتوانیم با معطوف کردن اعتبارات و نیروهای انسانی به انجام پروژه های خاص در زیستگاه های مشخص، به بیشترین نتیجه ممکن در حفاظت از یوز آسیایی دست پیدا کنیم. همین اقدامات نیز باعث شده است که ما در سال های اخیر در منطقه توران به موفقیت هایی برسیم، به نحوی که همین حالا حداقل 4 خانواده یوزپلنگ در داخل و اطراف توران حضور دارند و این جمعیت در چند سال گذشته که یوز ایرانی در معرض انقراض قرار داشته است، یک رکورد محسوب می شود.

وی در ادامه تاکید کرد: طبیعی است که اگر اعتبارات و امکاناتی که در شرایط موجود توسط سازمان محیط زیست و انجمن یوزپلنگ ایرانی برای حفاظت از زیستگاه های مهم این گونه جانوری صرف می شود، چند برابر شود و گروه های بیشتری هم به طور تخصصی روی نجات یوزپلنگ آسیایی تلاش کنند، قطعا نتایج بهتری برای جلوگیری از انقراض این گونه مهم حیات وحش به دست خواهد آمد و در آن شرایط است که احتمال دارد سرنوشت یوز ایرانی تغییر کند؛ زیرا تمام فعالیت هایی که در سال های اخیر برای جلوگیری از انقراض یوز آسیایی انجام شده، نتوانسته است در تغییر سرنوشت یوزپلنگ و جلوگیری از انقراض آن تاثیری بگذارد و ما در چند سال گذشته به نوعی فقط برای این گونه ارزشمند زمان خریده ایم تا شاید در آینده با چند برابر کردن منابع مالی، نیروهای انسانی و فعالیت ها بتوانیم گام های مهمتری برای جلوگیری از انقراض و تغییر سرنوشت یوزپلنگ ایرانی برداریم.

سلبریتی شدن "پیروز" باید  آگاهانه انجام شود

پورمیرزای در پاسخ به سوال رکنا درباره این که آیا با انتشار فیلم ها و تصاویر متعدد از «پیروز» موافق است یا خیر و به نظر او تبدیل شدن این توله یوز به یک سلبریتی می تواند به جلوگیری از انقراض ایرانی کمک کند یا مسیر اصلی یعنی حفاظت از زیستگاه را به حاشیه می برد، توضیح داد: مدیریت تمام اتفاقاتی که درباره «پیروز» رخ می دهد، به طور مستقیم با سازمان محیط زیست است و انجمن های زیست محیطی و فعالان حوزه حیات وحش از جمله انجمن یوزپلنگ ایرانی دخالت مستقیمی در تصمیماتی که درباره این توله یوز گرفته می شود، ندارند. من دقیقا نمی دانم برنامه فعلی سازمان محیط زیست درباره پیروز چیست، اما شاید این توله یوز بتواند به پرچمی برای جلب توجه بیشتر به موضوع حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در میان افکار عمومی و نهادهای داخلی و بین المللی و جذب حمایت های مالی بیشتر تبدیل شود. این که برای پیروز چه نقشی تعیین می شود باید دارای برنامه باشد. نهایتا برای ما نقش مثبت این یوز در حفاظت مهم است. کما اینکه پس از طی دوران تولگی، می‌تواند به توران بازگردد و فکر می کنم بدون شک بازخواهد گشت. اما همه این ها باید مشخص و دارای برنامه باشد.

مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی ادامه داد: مردم باید توجه داشته باشند که از اول قرار نبوده است پیروز به طبیعت بازگردد، اما سازمان محیط زیست شاید بتواند با استفاده تبلیغاتی از این توله یوزپلنگ و همراه کردن افکار عمومی با داستان های او، توجه نهادهای داخلی و بین المللی را برای سرمایه گذاری بیشتر در جهت جلوگیری از انقراض یوز آسیایی، چه در موضوع حفاظت از زیستگاه و چه در موضوع تکثیر در اسارت یا نیمه اسارت جلب کند. همان طور که وقتی پیروز به دنیا آمد و هنوز اتفاقات منفی مانند تلف شدن دو برادر این حیوان رخ نداده بود، موجی از امید در میان کارشناسان محیط زیست، فعالان حیات وحش و حتی نهادهای بین المللی ایجاد شد که بالاخره پروژه تکثیر در اسارت توانست به یک دستاورد مهم برسد و می توان به اجرای این پروژه برای بقای نسل یوز ایرانی امید داشت.

وی در ادامه تاکید کرد: اگر سازمان محیط زیست این هدف را برای خود تعریف کند که بتواند با قرار دادن پیروز در صدر اخبار، حمایت های بیشتری را برای یوز ایرانی جلب کند، باید برنامه ریزی مشخصی در این زمینه داشته باشد و نمی توان صرفا با انتشار پست های اینستاگرامی یا تصاویری در خبرگزاری ها این کار را انجام داد. این برنامه ها نیز باید به گونه ای پیش برود که برای افکار عمومی این مساله روشن شود که هدف نهایی از اجرای پروژه تکثیر در اسارت، افزایش جمعیت یوز ایرانی در سال های آینده برای بازگرداندن آنها به زیستگاه های اصلی است و بنابراین در شرایط موجود هم باید به پروژه تکثیر در اسارت یا نیمه اسارت توجه شود و هم برنامه های مناسب‌تری برای حفاظت از زیستگاه های یوز ایرانی اجرا شود.

آیا سلبریتی شدن "پیروز" به نفع انجمن یوزپلنگ ایرانی است؟

پورمیرزای در پاسخ به سوال دیگر رکنا درباره این که آیا با سلبریتی شدن پیروز و استفاده تبلیغاتی از این توله یوز، قرار است انجمن یوزپلنگ ایرانی حمایت های مالی و بین المللی بیشتری را برای اجرای پروژه تکثیر در اسارت جلب کند یا خیر، اظهار داشت: ما هنوز نه پیروز را از نزدیک دیده ایم، نه نقشی در برنامه ریزی برای حفاظت از این توله یوزپلنگ ایرانی داریم و نه سازمان محیط زیست درباره لزوم انتشار تصاویر پیروز یا عدم انتشار آنها از ما سوالی کرده است. در حال حاضر انجمن یوزپلنگ ایرانی رسالت و اولویت برنامه های خود را حفاظت از زیستگاه تعریف کرده است و به هیچ عنوان در برنامه تکثیر در اسارت نقش ندارد و ذی نفع نیست. اگرچه ما اتفاقاتی که در پروژه تکثیر در اسارت رخ می دهد را نیز به دقت رصد می کنیم و اگر لازم بدانیم مکاتبه ای را درباره اتفاقات این پروژه با سازمان محیط زیست انجام دهیم یا مساله را رسانه ای کنیم، همیشه این کار را انجام خواهیم داد.

وی در ادامه تاکید کرد: ما همان طور که مخالف پیر شدن کوشکی، دلبر و ایران در پارک پردیسان تهران بودیم و تاکید داشتیم که باید سرنوشت ایران به عنوان یوز جوانی که امکان زادآوری دارد و می تواند به بقای نسل یوزپلنگ آسیایی کمک کند، مورد توجه قرار گیرد، اگر زمانی احساس کنیم که سرنوشت پیروز به بیراهه می رود، حتما واکنش لازم را در این زمینه نشان خواهیم داد. ولی انجمن یوزپلنگ ایرانی نه نهاد تصمیم گیر درباره پیروز محسوب می شود و نه سازمان محیط زیست انجمن ما را در جریان تمام اتفاقاتی می گذارد که برای این توله یوز رخ می دهد و حتی ممکن است این سازمان در آینده تصمیماتی درباره پیروز بگیرد که به ما هم خبر ندهد.

ضعف سازمان محیط زیست در تجهیز امکانات سایت تکثیر در توران

پورمیرزای در بخش دیگری از صحبت هایش به کاستی های موجود در پروژه تکثیر یوز در اسارت اشاره کرد و گفت: از زمان تاسیس سایت تکثیر یوزپلنگ آسیایی در پارک ملی توران تا زمان زایمان ایران، بیش از دو سال طول کشید، اما در طول این دو سال، متاسفانه امکانات لازم برای احتمالات مختلف زادآوری یوزپلنگ از جمله انجام سزارین فراهم نشد و گویی مسئولان سازمان محیط زیست گمان نمی کردند که شاید مجبور شویم ایران را به شکل سزارین زایمان کنیم و در مجموع سازمان محیط زیست در تجهیز امکانات سایت تکثیر یوزپلنگ ایرانی در توران ضعیف عمل کرد.

وی در ادامه تاکید کرد: ما بارها به سازمان محیط زیست اعلام کرده ایم که پروژه تکثیر در اسارت باید یک مدیر اصلی داشته باشد که هم بتوان از او برنامه خواست و هم در صورت لزوم بتوان آن فرد را بازخواست کرد. البته در حدود چند ماه گذشته در نبود مدیر مخصوص پروژه تکثیر یوزپلنگ در اسارت، دکتر اکبری به عنوان معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست این نقش را برعهده گرفته است، اما با توجه به این که هم آقای اکبری وظایف زیادی را برای حفاظت از گونه های مختلف حیات وحش و سایر مسائل مربوط به محیط زیست طبیعی ایران برعهده دارد و هم نیاز است که یک فرد مسئول به صورت تمام وقت درباره همه موضوعات مربوط به یوزپلنگ ایرانی تصمیم بگیرد، بهتر است فردی دیگر به طور تخصصی برای مدیریت پروژه های یوزپلنگ انتخاب شود.

اسامی اسپانسرهای پروژه های انجمن یوز ایرانی را اعلام کرده ایم

در بخش پایانی مصاحبه با مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی، با توجه به ابهاماتی که در زمینه منابع مالی خارجی پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی و انجمن یوزپلنگ ایرانی وجود دارد، از مرتضی پورمیزای پرسدیم که اساسا انجمن یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته چه مقدار از نهادهای خارجی بودجه گرفته و این اعتبارات را صرف چه مواردی کرده است؟

پورمیزای در پاسخ به این سوال رکنا گفت: اولا باید توجه داشت که منابع مالی خارجی پروژه بین المللی یوزپلنگ آسیایی با اعتبارات خارجی دریافت‌شده توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی همواره متفاوت بوده است؛ به نحوی که پروژه بین المللی یوز همیشه اعتبارات خود را به صورت مستقیم از برنامه عمران سازمان ملل (UNDP) دریافت می کرد و سازمان ملل طبق تفاهم نامه همکاری با سازمان محیط زیست ایران، وظیفه داشت که اعتبارات تعیین شده را به پروژه یوز آسیایی اختصاص دهد، ولی انجمن یوزپلنگ ایرانی از منابع مالی خارجی مختلفی استفاده کرده که همگی برای کمک به نسل یوز ایرانی به صورت خیریه توسط انجمن یوزپلنگ تامین شده است. همچنین لازم به ذکر است که از زمان تشدید تحریم های آمریکا در سال 97، انجمن یوزپلنگ ایرانی نتوانست اعتبارات خارجی جدیدی را دریافت کند و تمام بودجه هایی که ما از نهادهای بین المللی مختلف گرفته ایم، مربوط به زمانی است که قیمت ارز بسیار ارزان تر از امروز بود.

وی در ادامه تاکید کرد: منابع مالی خارجی فقط بخشی از اعتبارات انجمن یوزپلنگ ایرانی را تشکیل می دهند و ما در بسیاری از موارد از کمک خیران ایرانی یا شرکت های داخلی در قالب مسئولیت اجتماعی نیز استفاده کرده ایم. تمام منابع مالی جذب شده توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی نیز به صورت کلی به دو بخش پروژه های پژوهشی و پروژه های آموزشی تقسیم می شود و ما بودجه های مختلفی را که دریافت می کنیم، براساس نیاز پروژه های مختلفی که در دست اجرا داریم یا به طور مشخص برای آنها از منابع مختلف مالی کرده ایم، هزینه می کنیم. اگر هم زمانی اعتبارات لازم برای اجرای هر پروژه زیاد بیاید، ما این اعتبارات را به پروژه های دیگری که در اولویت داریم، اختصاص می دهیم و حساب و کتاب تمام اعتبارات دریافتی و هزینه های صرف شده توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته نیز در دفتر این انجمن به صورت مشخص ثبت شده است.

عرفا و قانونا خودمان را موظف به اعلام عمومی گزارشات مالی نمی دانیم

پورمیرزای در پاسخ به این سوال مشخص رکنا درباره این که مجموع منابع مالی داخلی یا خارجی انجمن یوزپلنگ ایرانی در 21 سال گذشته چقدر بوده است، اظهار داشت: ما به عنوان یک موسسه مستقل غیرانتفاعی موظف نیستیم که رقم دقیق منابع مالی داخلی یا خارجی خود را اعلام کنیم، زیرا ما هر فعالیتی که در 21 سال گذشته برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی انجام داده ایم، با جزئیات کامل به اسپانسرهای مربوط به هر پروژه گزارش داده ایم. همچنین ما اسامی مربوط به اسپانسر هر پروژه را نیز در سایت رسمی انجمن یوزپلنگ ایرانی قرار داده ایم و چند مرتبه پیش آمده است که خبرنگاران ایرانی به اسپانسرهای خارجی ما ایمیل زده اند و هر بار هم آن اسپانسرها به خبرنگاران کشور ما اعلام کرده اند که به طور کامل در جریان هزینه کرد بودجه هایی که در اختیار انجمن یوزپلنگ ایرانی قرار داده اند، هستند؛ این اتفاق بخصوص درباره بودجه 80 هزار یورویی که ما در سال 92 برای خرید آغل های دام اهلی موجود در زیستگاه یوزپلنگ در پارک ملی توران از اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) دریافت کردیم، رخ داده است.

مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی در پاسخ به این سوال رکنا که آیا این انجمن حاضر است در میان تمام موسسات غیرانتفاعی ایران پیشگام شود و گزارشات مالی خود را به صورت عمومی اعلام کند نیز گفت: در ایران هیچ کدام از موسسات غیرانتفاعی از جمله نهادهای خیریه غیردولتی گزارشات ریز مالی خود را در سایت خودشان یا در دیگر رسانه ها اعلام نمی کنند و اساسا در کشور ما زیرساخت های لازم برای اعلام عمومی گزارشات مالی توسط موسسات غیرانتفاعی وجود ندارد. بنابراین انجمن یوزپلنگ ایرانی به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی نه قانونا موظف است گزارشات مالی خود را به شکل عمومی اعلام کند و نه عرفا؛ اما اگر زمانی بیش از 50 درصد موسسات غیرانتفاعی و انجمن های مردمی گزارشات مالی خود را به صورت عمومی اعلام کنند، ما هم به عنوان یک انجمن مردمی موظف می شویم که از نظر عرفی، اطلاعات مربوط به منابع و مصارف انجمن را در سایت خود یا در رسانه ها قرار دهیم.

پورمیرزای ادامه داد: ما در طول 21 سال گذشته اسپانسر تمام پروژه های اجراشده توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی را به صورت شفاف اعلام کرده ایم و در سال های اخیر نیز تمام گزارشات مربوط به پروژه های انجمن و اسامی اسپانسرهای هر پروژه را در سایت انجمن قرار داده ایم. همچنین ما به صورت سالانه گزارش عملکرد خودمان را در سایت انجمن قرار می دهیم و در آن گزارش نیز اسامی اسپانسر تمام پروژه ها را قید می کنیم. اگر هر فعال محیط زیست یا خبرنگاری درباره بودجه های دریافتی ما ابهام داشته باشد، می تواند به اسپانسر مربوط به هر کدام از پروژه ها ایمیل بزند و آن موسسه هم حتما در پاسخ آن ایمیل، ابهام آن فعال محیط زیست یا خبرنگار را برطرف خواهد کرد. البته در عرف بین الملل، معمولا چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد و هر بار هم که کسی به اسپانسرهایمان ایمیل زده است، آنها تعجب کرده اند. بنابراین این طور نیست که هزینه درآمد انجمن یوزپلنگ ایرانی در طول 21 سال گذشته غیرشفاف بوده باشد و هر کسی بخواهد می تواند کاملا شفاف درباره آن تحقیق کند و ما در اعلام منابع پیش‌قدم بوده ایم و از این بابت خوشحالیم.

وی در پایان تصریح کرد: این مساله که ما در طول دو دهه اخیر گزارشات عملکرد سالیانه خود را به صورت کامل ارائه داده ایم و اسپانسرهای مربوط به تمام پروژه ها را به شکل رسمی اعلام کرده ایم، نشان می دهد که انجمن یوزپلنگ ایرانی در شفافیت مالی از بسیاری موسسات غیرانتفاعی دیگر کشور، پیشگام تر عمل کرده است.

کدخبر: 816356 ویرایش خبر
لینک کپی شد
محمدحسین خودکار دبیر گروه: آزاده مختاری
آیا این خبر مفید بود؟