رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با رکنا:
امروز به جای نقد منصفانه، فحاشی می بینیم / افراد در فضای مجازی، به جای یقه عامل اصلی، یقه نزدیک ترین فرد را می گیرند / این جنگ همه علیه همه است + صوت
رکنا: سعید معیدفر معتقد است فروپاشی هویتهای جمعی و قطع پیوندهای اجتماعی در دنیای واقعی، باعث شده فضای مجازی به میدان «جنگ همه علیه همه» تبدیل شود و خشونت و بحران از این فضا به جامعه واقعی سرایت کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سعید معیدفر، رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران، در گفتوگو با رکنا با اشاره به نقش فضای مجازی در مناسبات اجتماعی گفت: فضای مجازی زمانی معنا دارد که در امتداد فضای واقعی عمل کند؛ اما وقتی از آن جدا شود و عملا همه ارتباطات انسانها به کانالهای مجازی محدود شود، زمینه بروز مشکلات جدی فراهم میشود. ما هنوز یاد نگرفتهایم که فناوریهای نوین در هر حوزهای فقط در متن و زمینه خود معنا پیدا میکنند و بیرون از آن زمینه، به پدیدهای تصنعی و گاه مسئلهساز تبدیل میشوند.
او ادامه داد: در دنیای مدرن، اجتماعات سنتی گذشته دیگر کارکرد سابق را ندارند. ساختارهایی مثل طایفه، قوم و قبیله که روابط نزدیک انسانی در آنها نوعی کنترل اجتماعی ایجاد میکرد، از میان رفتهاند. در آن فضاها، روابط انسانی بهصورت درونی و پیوسته مدیریت میشد، نه از بالا؛ اما امروز وارد جهانی شدهایم با جمعیتهای انبوه، متکثر و ناهمگون که از فرهنگهای مختلف کنار هم قرار گرفتهاند، بیآنکه پیوند معناداری آنها را به هم متصل کند.
معیدفر توضیح داد: برای حل این مسئله، در جهان مدرن نهادهایی مثل انجمنهای صنفی، اجتماعات محلی، نهادهای مدنی، خیریهها و تشکلهای اجتماعی شکل گرفتند تا افراد حول یک هدف، موضوع یا کنش مشترک کنار هم قرار بگیرند و هویت جمعی پیدا کنند. در این چارچوب، فضای مجازی قرار بود بهعنوان یک ابزار کمکی عمل کند؛ یعنی زمانی که افراد از هم دور هستند، ارتباطات واقعیشان را در بستر مجازی ادامه دهند. به همین دلیل، شبکههای اجتماعی زمانی معنا دارند که امتداد فعالیتهای روزمره در احزاب، صنوف، انجمنها و روابط محلی باشند.
او افزود: اما در ایران، با ورود ناقص به دنیای جدید، عملا تمام پیوندهای پیشین از بین رفت و آدمها در کلانشهرهای چند ده میلیونی رها شدند. تعاملات گروهی و محلی با سیاستهای غلط شهری مثل شهرکسازی نابود شد و حتی نهادهای محلیِ نیمبند هم از میان رفتند. نتیجه این شد که مبانی هویت جمعی در جامعه ایران فروپاشید. محلهها کارکرد سابق خود را از دست دادند، همسایهها از هم بیخبر شدند و خیابانها و بزرگراهها جای فضاهای پیونددهنده انسانی را گرفتند.
رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران تاکید کرد: در چنین شرایطی، فضای مجازی به تنها محل ارتباط تبدیل میشود؛ ارتباطی منفک از واقعیت اجتماعی، که طبیعتا مخرب و آکنده از خشونت است. من در بسیاری از گروههای مجازی، حتی گروههای همسایگی، شاهد بودهام که افراد چگونه به جان هم میافتند، به هم تهمت میزنند و از بدترین ادبیات استفاده میکنند. این نشان میدهد که ما نتوانستهایم برای آدمها در دنیای واقعی هویتهای جمعی تعریف کنیم؛ بنابراین دعوا، تخریب و حذف دیگری در فضای مجازی طبیعی میشود.
او در پاسخ به پرسش رکنا درباره پیامدهای این وضعیت گفت: نتیجه چنین شرایطی شکلگیری «جنگ همه علیه همه» است. وقتی وارد عرصهای میشویم که هیچ معیار و قاعدهای بر آن حاکم نیست، افراد به جان هم میافتند و این وضعیت کمکم از فضای مجازی به دنیای واقعی سرایت میکند. وقتی مبنا فضای مجازیِ آشفته شود، بیرون هم ادامه همان جنگ خواهد بود؛ درگیریهای خیابانی، مزاحمتها و در نهایت میلیونها پرونده قضایی که امروز دستگاه قضایی با آنها دستبهگریبان است. این تعارضها حتی به درون خانوادهها، روابط دوستانه و همسایگی هم کشیده شده است.
معیدفر هشدار داد: ادامه این خشونت میتواند شکلهای عریانتر و خطرناکتری به خود بگیرد؛ از تهمتهای سنگین تا تحریک افراد برای آسیب زدن به یکدیگر. در چنین فضایی، مشارکت اجتماعی مردم به حداقل رسیده است. در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مردم یا مشارکت نمیکنند یا مشارکتشان به صفر نزدیک شده است؛ در حالی که هر روز با بحرانهای معیشتی، محیطزیستی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری روبهرو میشوند و این فشارها جانشان را به لب رسانده است.
او افزود: در این وضعیت، طبیعی است که مردم دنبال مقصر بگردند. برخی سراغ مقصران اصلی میروند و هزینهاش را هم میدهند؛ از بازداشت و زندان گرفته تا محرومیتهای مختلف. عدهای دیگر، که خشم و نارضایتی در آنها انباشته شده، به جای یقه عامل اصلی، یقه نزدیکترین فرد را میگیرند؛ چه در دنیای واقعی و چه در فضای مجازی. این رفتار، نوعی تخلیه روانی است که میتواند به درگیریهای شدیدتر منجر شود.
رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران گفت: سیاستگذار نه مسئولیت میپذیرد و نه گوشش به این هشدارها بدهکار است. وعده میدهند، بعد بهانه میآورند که نشد، نگذاشتند یا مشکلات از قبل وجود داشت. در نهایت مردم مستاصل میشوند و به جان هم میافتند؛ همان جنگ همه علیه همه که از همین مسیر بازتولید میشود.
او تاکید کرد: وقتی هیچکس پاسخگو نیست، حتی یک پذیرش حداقلی مسئولیت هم میتوانست تا حدی جامعه را آرام کند؛ اما در نهایت این مردم هستند که مقصر شناخته میشوند و محکوم باقی میمانند. نقد زمانی معنا دارد که راهحلی وجود داشته باشد؛ اما وقتی سیستم قفل شده و هیچ تلاشی به نتیجه نمیرسد، خشم جای نقد را میگیرد. به همین دلیل امروز به جای نقد منصفانه، فحاشی میبینیم.
معیدفر در پایان گفت: جامعه ما بهطور تاریخی صبور بوده؛ اما انباشت بحرانها و ناکارآمدی راهکارها، مردم را به نقطه انفجار رسانده است. وظیفه جامعهشناس نصیحت افراد نیست، بلکه باید ریشههای ساختاری این رفتارها را ببیند. وقتی جمعیت گستردهای درگیر رفتارهای ناهنجار میشوند، مسئله فردی نیست؛ بلکه نشاندهنده یک ساختار معیوب است. وقتی هویتهای جمعی از بین میروند، نتیجه چیزی جز آشوب اجتماعی نخواهد بود.
ارسال نظر