رکنا گزارش می دهد
خودکشی آبی با چشم باز / وقتی رانت و لابی جای دانش مینشیند؛ فاجعه 30درصد کشت برنج در استانهای خشک
در حالی که ایران نیمهخشک در آستانه ورشکستگی آبی قرار دارد، سطح زیرکشت پرآببرترین محصول کشاورزی، یعنی برنج، طی دو دهه اخیر بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است. امروز ۳۰ درصد برنج کشور نه در گیلان و مازندران، بلکه در استانهای خشک و کویری مانند فارس، خوزستان و سیستانوبلوچستان تولید میشود؛ جایی که آب شرب مردم به سختی تأمین میشود. این تناقض آشکار چیزی جز نماد بیمدیریتی و انکار بحران آب در ایران نیست.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ایران کشوری نیمهخشک است، کشوری که دهههاست کارشناسان نسبت به «ابربحران آب» در آن هشدار میدهند، اما آنچه امروز در مزارع کشور میبینیم هیچ نسبتی با مدیریت عقلانی منابع ندارد.
کافی است به یک عدد نگاه کنیم، در دو دهه گذشته سطح زیرکشت برنج ۵۳ درصد افزایش یافته و از ۵۲۷ هزار هکتار به بیش از ۸۱۱ هزار هکتار رسیده است. این رشد نجومی نه به دلیل افزایش بارشها، بلکه به قیمت مکیدن آخرین ذخایر آبهای زیرزمینی، خشکاندن تالابها و نابودی سفرههای آبی اتفاق افتاده است.
طبق قاعده و قانون، برنج باید تنها در دو استان گیلان و مازندران کشت شود؛ همانجا که ۷۰ درصد محصول کشور تأمین میشود. اما واقعیت تکاندهنده این است که ۳۰ درصد برنج ایران در دل استانهای خشک و کویری تولید میشود. به بیان دیگر، برنج در زمینهایی کاشته میشود که آب شرب مردم به سختی تأمین میشود و تانکرهای آبرسانی جایگزین چاهها شدهاند.
نمونهها تکاندهندهاند:
در فارس، استانی که با ۵۸ درصد کاهش بارش دستبهگریبان است، تنها در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۷ هزار هکتار زیر کشت برنج رفت و این استان را به پنجمین تولیدکننده بزرگ کشور بدل کرد.
در سیستانوبلوچستان، جایی که ۷۶ درصد بارشها کاهش یافته و مردم برای آب آشامیدنی در صف میایستند، همچنان ۴۵۰۰ هکتار زمین به برنج اختصاص یافته است.
در خوزستان، استانی که هورالعظیم و کارون به قربانیان سیاستهای آبی بدل شدهاند، کشاورزان همچنان بهعنوان چهارمین تولیدکننده بزرگ برنج کشور شناخته میشوند.
این تناقض فاجعهبار یک پیام روشن دارد و آن اینکه کشاورزی در ایران نه با دانش و مدیریت، بلکه با رانت، فشارهای محلی و لابیهای اقتصادی اداره میشود. ممنوعیتهای رسمی کشت برنج در استانهای خشک روی کاغذ مانده و هیچ نهادی جرئت یا ارادهای برای اجرای آن ندارد.
در شرایطی که بسیاری کشورها برای کاهش مصرف آب در کشاورزی به سمت اصلاح الگوی کشت، استفاده از ارقام مقاوم و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین رفتهاند، ایران همچنان به کشت پرآببرترین محصول در کویر تن میدهد. این یعنی نه تنها بحران آب مهار نمیشود، بلکه با شتاب بیشتری به سمت ورود به اقلیم غیرقابل زیست حرکت میکنیم.
کارشناسان محیط زیست بارها هشدار دادهاند که کشت برنج در مناطق خشک، معادل با «انتحار آبی» است؛ نابودی تدریجی خاک، فروچالهها، نابودی تالابها و مهاجرتهای اجباری تنها بخشی از هزینههای آن است. اما دولت همچنان به جای مدیریت بحران، چشم بر واقعیت بسته و به فشار کشاورزان و گروههای ذینفع تن میدهد.
ایران امروز به نقطهای رسیده که بحران آب دیگر مسألهای مربوط به آینده نیست؛ آب دارد تمام میشود. و کشت برنج در کویر، نماد تمامعیار بیمدیریتی، فساد و خودکشی جمعی در بخش کشاورزی است.
ارسال نظر