یک زن سرپرست خانوار آسیب دیده از جنگ 12 روزه در گفت و گو با رکنا مطرح کرد؛
دلال ها در کمین خانه های آسیب دیده از جنگ 12 روزه/ فقط یک شیشه نصب کردند و رفتند، باقی پنجره ها رها شده است + عکس
رکنا: با گذشت هفتهها از جنگ ۱۲ روزه، آسیبدیدگان همچنان در شرایط بحرانی و بیسرپناهی بهسر میبرند و وعدههای مسئولان هنوز عملی نشده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، با گذشت هفتهها از پایان جنگ 12 روزه ، بسیاری از آسیبدیدگان هنوز درگیر پیامدهای این فاجعهاند. گرمای طاقتفرسای تابستان، خانههای نیمهویران، وعدههای اجرا نشده و بلاتکلیفی ادامهدار، تصویر این روزهای آنهاست. در این میان، برخی مالکان و مستأجران شرایطی به مراتب دشوارتر را تجربه میکنند.
یکی از این آسیبدیدگان، زنی سرپرست خانوار است که خانهاش در مجتمع کوهسار و در نزدیکی زندان اوین قرار دارد. او در گفتوگو با رکنا میگوید: «من در این خانه زندگی نمیکنم؛ مستأجرم آنجاست. تا الان که کمک شاخصی به ما نشده است. دخترم عضو هلالاحمر است و همیشه برای کمک به دیگران در بحرانها حاضر میشود، اما حالا که خودمان بحرانزدهایم، هیچکس سراغمان نمیآید.»
او ادامه میدهد: «گفتهاند تا روز سه شنبه آخر تیرماه، همه شیشههایی که در جنگ شکسته، تعویض میشود؛ اما در خانه من فقط یک شیشه نصب کردهاند و کار باقی مانده است. مستأجرم پس از روزها آوارگی، تازه سه روز پیش توانست با هزار سختی در یک هتل اسکان موقت بگیرد.»
این زن که همسرش شش ماه پیش فوت کرده، میگوید: «برای چرخاندن زندگیام خانهام را اجاره داده بودم و خودم در خانهای کوچکتر زندگی میکنم؛ اما حالا مستأجرم همه دار و ندارش را از دست داده و نمیتواند حتی یک روز در آن خانه بماند. با این وضعیت، چگونه میتوانم از او کرایه بگیرم؟»
این زن می افزاید: «با وجود این شرایط، مستأجر از من شکایت کرده که چرا پول پیش را پس نمیدهم. من گفتم مشکلی نیست، پولش را میدهم، فقط کمی فرصت میخواهم. من که آنجا را منفجر نکردم.»
او با گلایه از بیتوجهی شهرداری میگوید: «تقریبا شصت درصد خانهام تخریب شده است. کفپوشها خرد شده، کولر من که در حیاط بوده است با خاک یکسان شده، پنجرهها تاب برداشته. تازه درهای جدیدی خریده بودم که حالا خرد شدهاند. پیمانکارِ شیشهها، با دست، آهنهای پنجره را صاف کرده و یک شیشه انداخته، آن هم بدون ایمنسازی! گفتم پس ایمن کردنش چه می شود؟ این شیشه با وزش یک باد ساده هم می افتد. به من می گوید یک پیمانکار دیگر باید آن کار را انجام دهد!»
بنا به گفته او، وسایل مستأجر بهطور کامل آسیب دیدهاند و در ادامه می افزاید: «روی ماشین مستاجرم درخت افتاده و له شده، داخل خانه پر از شیشههای خرد شده است. تلویزیون ۱۰۵ اینچیاش سوراخ شده و شیشه درون مبل هایش رفته و آنها را پاره کرده است، دزد به خانه زده و طلاها را برده. برق، گاز و آب قطع است. با این شرایط چطور میشود زندگی کرد؟ من اصلا چطور می توانم انتظاری از مستاجرم داشته باشم؟»
او میگوید: «تاکنون بیش از ۱۰ نفر از نهادهای مختلف برای بازدید آمدهاند و برای هرکدام جداگانه فرم پر کردهام. حتی آقای پزشکان نیز از اینجا بازدید کرده؛ اما هنوز هیچ اقدامی انجام نشده است.»
این زن با ناراحتی ادامه میدهد: «از طرفی، یک دلال پا در میان گذاشته تا خانه های ما را با پایین ترین قیمت ممکن خریداری کند که شرمآور است. خانهای که پارکینگش ۴ میلیارد میارزد، حالا پیشنهاد متری ۶۵ میلیون میدهند! مگر میشود؟ یکی از همسایگان ما از روی ناچاری این کار را کرد و عطای خانه اش را به لقایش بخشید!»
او در پایان تاکید میکند: «آقای زاکانی گفته کسانی که خانهشان در جنگ تخریب شده، در همان محله واحد جایگزین میگیرند؛ اما هنوز هیچ نشانی از اجرای این وعده ندیدهایم. من با این سن که در حال سر کردن زندگی با پول اجاره خانه اینجا بودم، حالا باید از روی نداری به خانه سالمندان بروم؟»
-
فیلم نبرد نفسگیر دو خرس قهوهای
ارسال نظر