تشنگی ایران زنگ خطر برای زیست در نیمی از سرزمین/ تابستانی ۵ ماهه و آبی که نیست

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دیگر بهار آن بهاری نیست که می‌شناختیم. روزگاری، اردیبهشت نشانه رویش بود، اما حالا آغاز فصل گرماست. تابستان ایران، از سه ماه به پنج ماه افزایش یافته و زمستان‌ها بیش از پیش کوتاه و بی‌رمق‌اند. این فقط نشانه‌ای از گرمایش زمین نیست؛ این واقعیتی است که زندگی، معیشت و زیست‌پذیری را در نیمی از خاک ایران تهدید می‌کند.

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در آخرین اظهار نظر خود  نسبت به آینده‌ای هشدار می‌دهد که در آن، اگر سناریوی بدبینانه تغییر اقلیم محقق شود و دمای کشور تا ۸ درجه افزایش یابد، شهرهایی چون یزد، کرمان و اصفهان دیگر قابل‌سکونت نخواهند بود. او می‌گوید: "افزایش سه درجه‌ای دما، میزان تبخیر آب را تا ۲۰ درصد افزایش می‌دهد؛ در حالی‌که منابع آبی یا ثابت مانده یا در حال کاهش است."

سایه سنگین سدهای خالی و سفره‌های تهی

بررسی تازه‌ترین آمارها، گویای وخامت اوضاع است. سد زاینده‌رود که سال‌هاست درگیر بحران است، امسال نیز نسبت به مدت مشابه سال گذشته ورودی کمتری داشته و در برخی استان‌ها، وضعیت از مرز هشدار عبور کرده است. تنها ۳۰ درصد از حجم مخازن سدهای استان لرستان پر شده و ۶۰ درصد از سدهای کرمانشاه هنوز خالی‌اند. در استان مرکزی، گزارش‌ها از کاهش بی‌سابقه ذخایر سدها خبر می‌دهند.

اما ماجرا تنها به سدها ختم نمی‌شود. آبخوان‌ها یا همان سفره‌های زیرزمینی که سال‌هاست به‌طور بی‌رویه مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند، اکنون در شرایطی بحرانی به سر می‌برند. در حالی که تغذیه سالانه آبخوان‌ها در سال‌های نرمال حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب بوده، این رقم امسال به ۴۰ میلیارد رسیده و در مقابل، برداشت‌ها به حدود ۶۰ میلیارد متر مکعب افزایش یافته‌اند؛ یعنی برداشت بیش از ظرفیت تجدیدپذیر.

خوزستان؛ صدای فریاد خاموش طبیعت

روایت بحران آب بدون نام بردن از خوزستان، کامل نخواهد بود. سرزمین رودهای خروشان، امروز در حال خشکیدن است. هورالعظیم و شادگان، دو تالاب استراتژیک و حیاتی جنوب غرب کشور، با کمتر از نیمی از حق‌آبه خود در حال مرگ‌اند.

کشاورزان خوزستانی، که با کشت برنج عنبربو زندگی می‌ساختند، اکنون به زمین‌های ترک‌خورده‌ای نگاه می‌کنند که دولت کشت شلتوک را در آن‌ها ممنوع کرده است. آن‌ها نان و امید خود را در سایه تصمیماتی از دست داده‌اند که بیش از آن‌که علمی و زیست‌محور باشند، سیاسی و نمایشی‌اند.

فصل مهاجرت آبی؛ آغاز خاموش بحران انسانی

از مهاجرت‌های شغلی و اقتصادی گذشته‌ایم؛ آنچه پیش روی ماست، مهاجرت آبی است. جابه‌جایی جمعیت به‌دلیل کم‌آبی، روندی است که هم‌اکنون در مناطقی چون چهارمحال و بختیاری، خوزستان، کرمان و شرق اصفهان آغاز شده است. اگر الگوهای مصرف و سیاست‌های تخصیص منابع به‌طور بنیادین بازنگری نشوند، این روند تشدید خواهد شد.

آب مجازی؛ صادرات پنهانی که ورشکستگی می‌آورد

یکی از مهم‌ترین مفاهیمی که در سیاست‌گذاری آبی ایران نادیده گرفته شده، آب مجازی (Virtual Water) است؛ اصطلاحی که نخستین بار توسط پروفسور آنتونی آلن مطرح شد و به حجم آبی اشاره دارد که برای تولید یک محصول مصرف می‌شود، بی‌آن‌که در آن محصول دیده شود.

در شرایط کنونی، ایران همچنان صادرات محصولات آب‌بر کشاورزی مانند هندوانه، خربزه، سیب و گوجه‌فرنگی را دنبال می‌کند؛ محصولاتی که هر یک، میلیون‌ها لیتر آب را همراه خود از کشور خارج می‌کنند. درواقع، ما در حال صادرات بحران زیستی هستیم؛ آن هم در حالی‌که خودمان در آستانه ورشکستگی آبی قرار داریم.

فریادی که اگر شنیده نشود، همه را خواهد سوزاند

بحران آب، دیگر فقط یک بحران زیست‌محیطی نیست؛ این یک چالش امنیتی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی است. زمان آن رسیده که نگاه به آب، صرفاً مهندسی یا سیاسی نباشد. بارها به سیاست‌گذاران هشدار داده شده است، اگر تغییر نکنیم، نه فقط فصل بهار، بلکه حیات در نیمی از سرزمین ایران از دست خواهد رفت.

در دل این بحران اما هنوز روزنه‌هایی از امید هست. اگر آمایش سرزمین بازنگری شود، اگر آب مجازی در سیاست‌های صادراتی لحاظ شود، اگر کشاورزی به فناوری‌های نوین آبیاری تجهیز شود، اگر مشارکت عمومی و شفاف‌سازی داده‌ها در دستور کار قرار گیرد، هنوز می‌توان از خشکی مطلق جلوگیری کرد.

 آغاز انتخابی دشوار

این گزارش، تنها ثبت یک فاجعه نیست؛ دعوتی است به تأمل، بازنگری و اقدام. ایران هنوز تشنه است، اما شاید هنوز دیر نشده باشد.

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی