این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
فیلم / عشق ابدی به تعبیر مرتضی عقیلی: من خونه بودم زنم بیرون کار می کرد! تنها زن دنیاست که منو ترتمیز میفرسته پیش بقیه زن ها ...! زمانی که گفتن زایمان کرده با سر رفتم تو تیر برق...
مرتضی عقیلی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر، پس از 52 سال از عشق ابدی زندگیاش سخن گفت و نقش همسرش را در موفقیتها و زندگی شخصیاش برجسته کرد.
آنچه از زندگی این هنرمند دوستداشتنی میدانیم پر از فراز و نشیبهایی است که قابل تصور نیست! مرتضی عقیلی ، بازیگر با سابقه و خاطرهساز سینمای ایران، متولد سال ۱۳۲۳ در تهران است. روایت زندگی او پر از پیچوخمهایی است که هرکدام نمایانگر بخشهایی از قدرت روح و عشق در زندگی هستند.
عشق به هنر در روزهای کودکی
از همان دوران کودکی، مسیر عاشقانه این چهره برجسته به هنر شروع شد؛ آنهم با ایفای نقش در تعزیه مشهور «دو طفلان مسلم». علاقه به بازیگری در همان جا در دل او شعلهور شد، چراکه عموی او از تعزیهخوانان معروف زمان خود بود. این ارتباط اشتیاق او را به هنر تقویت کرد و سنگ بنای مسیر حرفهای او شد.
دوران غربت و دلتنگی به ایران
مرتضی عقیلی پس از گذراندن سالها زندگی در خارج از کشور، نزدیک به چهار دهه از صحنههای تئاتر وطن دور مانده بود. با تمام این فاصله، او هیچگاه از فکر ایران جدا نشد و همواره اشتیاقی بیپایان به بازگشت داشت. او سه سال پیش با شجاعت به وطن برگشت و دوباره صحنههای تئاتر ایرانی را مزین کرد. این بازگشت گواهی است بر عشق بیپایان او به سرزمین مادریاش.
عشق بی حد و مرز به همسر؛ اعترافات صمیمانه!
شاید یکی از رمزهای موفقیت و پایداری او وجود خانوادهای سرشار از مهر و عشق بوده است. مرتضی عقیلی در دوران جوانی ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد که نامهای آنها فرزاد، رضا و پیام است. زندگی مشترک این بازیگر همراه با شریک زندگیاش، قصهای متفاوت از عشق و همراهی است.
در گفتگویی با علی ضیا، مرتضی عقیلی از همسرش با شور و احساس عمیقی یاد کرد. او با تعجب و تحسین گفت که همسرش همیشه در سختترین شرایط کنار او بوده و حتی زمانی که زن خانواده بیرون مشغول کار بود، خودش با عشق و محبت خانه را میگرداند. این روایت برای بسیاری غیرقابل باور است، اما برای مرتضی حقیقتی شیرین است!
ماجرای تولد فرزند و حادثهای تلخ اما جذاب!
یکی دیگر از قسمتهای جالب زندگی او مربوط به لحظهای است که خبر تولد فرزندش را شنید. در حالی که موج شور و هیجان در تمام وجودش جاری بود، نتوانست هیجان خود را کنترل کند و با عجلهای غیرقابل وصف، به سمت بیمارستان حرکت کرد. اما این شور و هیجان به حادثهای عجیب ختم شد! در مسیر، چنان درگیر احساساتش بود که ناگهان با تیر برق برخورد کرد. امروز او این حادثه را با لبخند بهعنوان یکی از خاطرات شیرین زندگی خود یاد میکند.
زندگی مرتضی عقیلی، قصهای از عشق، هنر و استقامت در برابر سختیهاست که هر مخاطب را به فکر وا میدارد.
ارسال نظر